ارزیابیهای عربستان سعودی و متحدانش از قدرت نیروهای مقاومت یمنی کاملا اشتباه و بسیار بد است و آنها نباید در جای دیگری غیر از یمن در پی کشف مکان به پرواز درآمدن پهپادهایی برآیند که موفق شدند نیمی از تولید نفت و گاز عربستان را مختل کنند بنابراین سعودیها برای جلوگیری از به آتش کشیده شدن روز افزون تاسیسات نفتیشان فقط باید جنگ را متوقف کنند.
اخبار بین الملل- در بانک اهدافی که جنبش انصارالله و متحدانشان در عربستان سعودی در نظر گرفتهاند هیچ خط قرمزی وجود ندارد و بهترین دلیل در این زمینه حملات اخیر است که تاسیسات نفت در «بقیق» و «خریص» را هدف قرار داد. پس از این حملات، جهان با بحران اقتصادی روبهرو شد و شاهد هستیم که افزایش قیمت نفت بیوقفه ادامه دارد و کارشناسان میگویند در صورتی که در چند مرحله از این افزایش قیمت عبور نکنند احتمال دارد قیمت نفت به یکصد دلار در هر بشکه برسد.
عربستان سعودی و ائتلاف تحت امر آن، نخستین کسانی هستند که با تجاوز جنون آمیز به یمن طی پنج سال گذشته این خط قرمزها را شکستند. براساس آمارهای رسمی و نسبتا دقیق، آنها دویست و پنجاه هزار مورد حمله هوایی علیه یمن انجام دادند و همه بخشهای دولت یمن را بدون استثناء هدف قرار دادند و کاری کردند که این کشور زیر خط فقر، با بدترین بحران انسانی مواجه شود.
برای دهمین بار و شاید برای یکصدمین بار میگوئیم ارزیابیهای عربستان سعودی از «دشمنانش» بد و بسیار بد است و بدتر از اینها اطلاعات و منابع خبری است که در کسب خبر و ارزیابیها به آنها اعتماد میکنند و عجیب است که همواره همین راه را میپیمایند و در جای دیگری (غیر از یمن) به دنبال مکان و محل پرواز ده پهپادی هستند که نیمی از تولید نفت و گاز عربستان را مختل کردند و سبب شدند کارخانههای تولید و پالایش این دو تاسیسات کاملا از سرویس خارج شوند و بازسازی آنها به گفته کارشناسان نفتی چند هفته و شاید چند ماه زمان نیاز داشته باشد.
محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در نخستین مصاحبهاش با داود شریان در ۳/ ۵/ ۲۰۱۷ یعنی دو سال پس از آغاز عملیات «توفان قاطعیت» با صراحت گفت: زمان به نفع ما یعنی به نفع ریاض است و ما در وضع مناسبی قرار داریم در حالیکه طرف دیگر که مقصودش انصارالله و ائتلافشان بود به سبب عملیات نظامی و محاصره در حال فروپاشی مستمر هستند. از اظهارات وی اطمینان حاصل کردیم که ارزیابیاش اشتباه است یا آنانی که با وی کار میکنند فریبکارند و هر آنچه که میخواهند به وی منتقل میکنند نه آنچه را که واقعیت است.
حال پرسش این است که آیا انصارالله تولید نفت عربستان را به صفر میرساند و دیگر تاسیسات آرامکو را نیز هدف قرار میدهد؟ در حمله اخیر به بقیق و خریص بیشتر تحلیلگران، کارشناسان و ناظران صرفنظر از رویکردها و باورهایشان در یک مسئله تردید کردند. مسئله این است که آیا واقعا یمنیها به سطحی از توان نظامی و صنعتی رسیدند و تا این اندازه در نشانه گیری و انجام حمله پیشرفته این چنینی تجربه کسب کردند؟ این تردید نابجاست. با نگاهی ساده به حملاتی که یمن و همین پهپادها انجام دادند به نتایج زیر میرسیم:
نخست اینکه دستیابی به فن آوری ساخت چنین پهپادهایی یک معجزه نیست و کشورهایی که در زمینه توانمندیهای نظامی معروف نیستند در داخل کشور خودشان چنین هواپیماهایی را میسازند و حتی جنبشهای مقاومت مثل حزبالله، حماس و جهاد اسلامی فلسطین چنین پهپادهایی را ساختند و نوسازی و پیشرفته کردند و از فنآوری نظامی کم هزینهای استفاده کردند.
دوم اینکه هیچ مانعی برای استفاده از تجربه دیگران وجود ندارد در حالیکه تجاوز عربستان با حمایت علنی آمریکا به یمن ادامه دارد.
سوم اینکه شاید بسیاری غافل باشند، اما ما به آنها یادآور میشویم که ارتش یمن کارشناسان و دانشگاهیان نظامی زیادی دارد که به خوبی توانسته اند در چند دهه گذشته آموزش ببینند و اگر چه در گذشته به سبب سلطه آمریکا و عربستان سعودی که نظام سابق را محاصره کردند از این دانش استفاده نمیکردند؛ اما آنها اکنون از این محدویتها آزاد شدهاند.
چهارم اینکه پهپادهای یمنی پیش از این سابقه حمله به اهداف حیاتی و فرودگاهها در عمق خاک عربستان و حتی حمله به تاسیسات وابسته به آرامکو از جمله پالایشگاههای «العفیف» و «الدوادمی» و خط لوله و ایستگاه پمپاژ نفت در چهارصد کیلومتری غرب ریاض را داشتهاند که نزدیک به هزار کیلومتر تا یمن فاصله دارد.
پنجم اینکه مشخص شد عربستان چند بار در مقابله با این نوع حمله شکست خورد و پدافند هوایی آمریکا که در اختیار آن است «ناتوان» است و این یک رسوایی برای عربستان و تسلیحات آمریکاست. بنابراین چرا باید تعجب کنیم که حملات اخیر به عربستان از یمن انجام شده است.
عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر جنبش انصارالله بارها و به مناسبتهای مختلف هشدار داد که عربستان و امارات برای حملات ویژه و سخت آماده شوند. وی تهدید کرد اگر تجاوز به یمن را متوقف نکنند به آرامکو حمله خواهد کرد. بنابراین وی به وعدهاش کاملا عمل کرد و این ریاض و ابوظبی بودند که این هشدارها را نادیده گرفتند زیرا به دور از واقعیت زندگی میکنند و در نتیجه احتمال انجام حمله بعدی به سایر تاسیسات نفتی، چاههای نفت و احتمال به صفر رساندن صادرات نفت عربستان وجود دارد. این احتمال در یک صورت وجود دارد یعنی زمانی که ریاض برای انتقامجویی اقدام کند و تنش را شدت بخشد. آیا عربستان این کار را خواهد کرد؟
واضح است فرار به جلوی عربستان و آمریکا و متهم کردن ایران پیش از اینکه تحقیقات انجام شده باشد و اینکه ریاض میگوید در صدد انجام تحقیقات است و از یک تیم بینالمللی در این زمینه کمک خواسته برای تعلیق هر نوع تنش در شرایط کنونی و وفق دادن خود با بحران مالی و روحی است. بنابراین تنش آفرینی سبب بروز تنش متقابل میشود در حالیکه شرایط از نظر مالی و نظامی برای عربستان مناسب نیست.
نکته مهمتر این است که آمریکا نیز نمیخواهد وارد تنش ضد ایران و یمن شود زیرا پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری برای ترامپ از عربستان بیشتر اهمیت دارد و اظهارات تندروهای کاخ سفید صرفا برای بازارگرمی است. در نتیجه انصارالله زمان مناسبی را برای انجام این حمله انتخاب کرد.
اما درباره آینده باید بگوئیم عربستان تنها باید یک راه را طی کند تا از به آتش کشیده شدن کشور خودش و امارات جلوگیری کند و آن راه توقف جنگ است.