عبدالله ناصری _ عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان
طرح مواضع مخرب صداوسیما، ائمه جمعه و مداحان علیه دولت، اصلاحات و مطالبات جامعه مدنی نتیجهاش دوقطبی شدن و شدت گرفتن منازعات اجتماعی در عرصه رسانهای است. جناح رقیب با ایجاد چنین شرایطی بهدنبال ناامید کردن مردم و گرفتن حداکثر سهم انتخاباتی خود از حداقل مشارکت انتخاباتی مردم است. در عین حال یک عامل مهمتر نیز قابل توجه است. گسترش تخریبها میتواند ناشی از انتخابات پیش روی اسفندماه مجلس یازدهم باشد، ولی گمانه محتملتر و قویتر پیشبینیهایی است که مخالفان دولت درباره مسائل بینالمللی بهویژه برجام و آمریکا میکنند. با توجه به پیگیریهای فعال 3 کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه هرگونه گشایش بینالمللی در ارتباط با فشارهای تحریمی علیه ایران میتواند بار دیگر جناح رقیب دولت و اصلاحطلبان را به هزیمت بکشاند. هر وقت حمله علیه مذاکرات جدیتر باشد معنایش این است که حتما مذاکره جدی در پیش است. برجام یک موفقیت بسیار مهم برای دولت بود و رقبایش پیشاپیش برای پیشگیری از یک اتفاق خوب بینالمللی دارند حملههایشان را شروع میکنند. نباید فراموش کرد که بیش از 6ماه است که حملات شدیدی علیه آقای ظریف وزیر امورخارجه ساماندهی شده و در قالب برنامههای تلویزیونی و سریال صورت گرفته است. طرح 3نکته درباره جامعه و دولت در همین باره ضروری است:
تحولات سیاست خارجی ایران در بستر انتظارات جامعه برای یک اتفاق مثبت در عرصه بینالمللی شکل میگیرد. مسئله جنگ در افکارعمومی ایران و دنیا منتفی است و هیچ راه دیگری جز دیپلماسی و مذاکره باقی نمیماند. جامعه به این باور رسیده است که در آینده نزدیک در عرصه بینالمللی باید اتفاقاتی بیفتد. برای چنین تحلیلی نیاز مبرم به خبرهای دست اول نیست. برایند افکارعمومی جامعه به درستی تشخیص داده است.
از بابت فضاسازیها علیه دولت و اصلاحطلبان چندان نباید نگران بود. این تخریبها تنها جامعه را به سمت دوقطبی شدن سوق خواهد داد. در عرصه افکارسازی عمومی نیز با توجه به جایگاه بسیار تنزل یافته رسانه ملی بین مردم و تأثیر رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی بر آنان، هجمهها راه به جایی نمیبرد. بهعنوان مثال در ایام عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی امسال، فرهنگسازی بیشتری از بطن خود جامعه در شبکههای اجتماعی محقق شد تا رادیو و تلویزیون. بنابراین هر چه تخریبها شدت یابد، دوقطبی جامعه بیشتر میشود و این مسئلهای است که همیشه رهبری نسبت به آن نهی داشتند.
فشارهای اجتماعی هیچ راه فراری ندارد و تنها باعث میشود تا حاکمیت اعم از دولت و غیر دولت مجبور شود هزینههای بیشتری را بر ملت تحمیل کند. آزادیهای سیاسی و اجتماعی به مرور جای خودش را باز خواهد کرد. اینکه آقای رئیسی دستور میدهند در پرونده کارگری و فعالان مدنی که حکمهای سنگینی گرفتند تجدید نظر شود، نشان میدهد که موج اجتماعی موج موفقی است؛ اگرچه هزینههای آن بالاست و به تبع آن حوصله بیشتری میطلبد. در بحث مجوز ورود زنان به مسابقات ملی فوتبال حادثه سحر خدایاری حتما شرایط جدیدی را برای حضور و مشارکت اجتماعی زنان رقم خواهد زد.
نکته مهم پایانی نوع مواجهه دولت با مخالفان و تخریبهاست. آقای روحانی از یک چیز درس نگرفت و آن نوع مواجهه رقبای دولت اصلاحات و عکسالعمل دولت و رئیسجمهور وقت نسبت به تخریبهای تندروها بود. هرچه آقای روحانی در برابر تندروها کوتاه بیاید آنها دست بالاتر را خواهند گرفت و تخریبها را ادامه میدهند. در هرگونه گشایش بینالمللی چون اصولگرایان معتدل نیز همراه با دولت هستند، بنابراین محور تخریب دولت، جبهه پایداری خواهد بود و مروجان فرهنگی آن نیز همچون آقای پناهیان خواهند بود. آقای روحانی باید کلام و مواضع خود را متناسب با شناخت چنین منتقدانی تنظیم کند.
تخریب دولت با یک پیشبینی مخالفان
صاحبخبر -
نظر شما