اخراج «جان بولتون» مشاور تندروی امنیت ملی کاخ سفید از سوی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا بیش از هر موضوعی از اختلافات آن دو بر سر مسائل سیاست خارجی ناشی می شود؛ حجم گسترده اختلافاتی که از مواجهه آمریکا با ونزوئلا، ایران، کرهشمالی گرفته تا مذاکره با طالبان و خروج از سوریه را در بر می گرفت.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، اختلاف نظرهای ترامپ و بولتون که هر دو نفر در یکسال و نیم گذشته بر آن سرپوش گذاشته بودند، سرانجام دیروز سه شنبه نوزدهم شهریورماه به دنبال توئیت ترامپ مبنی بر برکناری بولتون آشکار شد.خبر برکناری مشاور امنیت ملی کاخ سفید را ترامپ با ابزار رسانهای همیشگی خود یعنی توئیتر اعلام کرد و نوشت «شب گذشته به بولتون اطلاع دادهام که دیگر کاخ سفید به خدمات او نیازی ندارد. من مانند خیلیها در دولت، به شدت با بسیاری از پیشنهادهای ایشان مخالف هستم». واکنش بولتون به توئیت ترامپ قابل توجه بود و تلاش کرد تا اخراج خود را به استعفا تغییر دهد تا شاید فرجام حضور او در کاخ سفید با رسوایی و آبروریزی کمتری همراه باشد. بنابراین با انتشار توئیتی خود را پیشقدم جلوه داد و نوشت که استعفا از جانب وی صورت گرفته اما رئیس جمهوری تاکید کرده که راجع به این موضوع صحبت خواهد کرد. اولین باری که پرده از اختلافات بولتون و ترامپ برداشته شد، خردادماه امسال بود. در آن زمان وقتی برای نخستین بار روزنامههای «واشنگتن پست» و «نیویورک تایمز» از شکاف و دعوای پشت پرده این دو نوشتند، ترامپ در صدد کتمان آن برآمد و در توئیت خود این دو روزنامه را «جعلی» خواند. ترامپ در آن توئیت مدعی شد که «رسانه جعلی واشنگتن پست و حتی رسانه جعلیتر نیویورک تایمز اخباری می نویسند مبنی بر اینکه در خصوص سیاست قوی من در خاورمیانه، یک دعوای داخلی وجود دارد. هیچ دعوای داخلی وجود ندارد. دیدگاههای متفاوتی بیان می شود و من تصمیم نهایی و قاطع را میگیرم. این یک فرآیند بسیار ساده است».
ترامپ چند روز بعد در کنفرانس خبری کاخ سفید برای توصیف ویژگیهای بولتون از واژه «خوی جنگ طلبانه» بهره گرفت و تاکید کرد که «بولتون عقاید محکمی دارد اما من غیر از بولتون (افراد و مشاوران دیگری) هم دارم و در حقیقت من سعی می کنم خوی جنگ طلبانه اش را متعادل کنم». همچنین یکی از مقامات ارشد کاخ سفید نیز به نقل از ترامپ گفته که «اگر به جان بود ما اکنون در چهار جنگ بودیم».نیویورک تایمز همان زمان به لایههای بیشتری از این دعوای پنهانی را نمایش داد و به انتقاد جدی ترامپ از بولتون در باشگاه گلف خود در فلوریدا اشاره کرد؛ جایی که ترامپ در نقد دیدگاه مشاور امنیت ملی تصریح داشته که بولتون در راهی قدم نهاده که وی حاضر به گام نهادن در آن مسیر نیست. تندروی بولتون بر جهان و جهانیان آشکار است و نسخههایی که وی به عنوان سومین مشاور امنیت ملی برای سیاست خارجی ترامپ می پیچید، همه بوی جنگ می داد، در حالی که رئیس جمهوری آمریکا همواره در صدد است تا رویارویی نظامی و تحمیل هزینههای بیشتر بر کشورش امتناع ورزد. بنابراین سیاستهای کاخ سفید مبنی بر مذاکره با طالبان و کره شمالی، خارج ساختن نیروهای آمریکایی از خاک سوریه، نوع مواجهه با ونزوئلا موضوعاتی نبود که به مذاق بولتون ستیزه جو خوش آید.اما موضوع مهم و قابل توجه تر، روابط ایران و آمریکایی است که از زمان ورود بولتون ایران ستیز هر روز تیره تر شد و در روزهای نخست ورود وی به کاخ سفید، آمریکا رسما برجام را ترک کرد؛ فردی که «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان نام او را به عنوان عضو برجسته «تیم بی» و در کنار «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان، «محمد بن زائد» ولیعهد امارات و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل می آورد.حتی در هفتههای اخیر که بازار بحث مذاکرات روسای جمهوری ایران و آمریکا داغ بوده و ایران هر گونه گفت وگویی را منوط به برداشتن تحریمها کرده است، شدیدترین واکنشها را از سوی بولتون شاهد بودیم. بولتون به عنوان سومین مشاور امنیت ملی کاخ سفید، ترامپ را شخصیتی معامله گر توصیف و تاکید کرده که پیشنهاد ترامپ برای دیدار با مقامات ایران به منزله چرخش در سیاست آمریکا علیه تهران نیست؛ صحبتهایی که گویا بیشتر با هدف خودداری مقامات ایران از هر گونه بحث و گفت وگویی با مقامات آمریکایی بیان شده بود.برخی کارشناسان امور بینالملل معتقدند که اخراج این عضو ایران ستیز و جنگ افروز کاخ سفید در آستانه نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل سیگنال مثبتی به ایران است .
اختلاف نظر ترامپ و بولتون اندک نبود
جان بولتون سومین مشاور امنیت ملیای بود که ترامپ ظرف تنها ۱۵ ماه برای کاخ سفید معرفی کرد. در آن زمان پیشبینی نمیشد که بولتون بتواند بیش از یک سال در کنار ترامپ دوام بیاورد. آنان که بولتون را میشناسند، میدانند که او فردی مقید به اصول است و همواره بر عقیده خود ثابت میماند. مطمئنا او با رییس جمهوری که بر مبنای هوس و با توییت حکومت میکند دچار اختلاف میشد؛ کسی که به “غریزهاش” بیشتر از مشاوران نزدیک و حامیان قدرتمندش اعتماد دارد.به گزارش ایسنا، داو اس٫ زاکیم، مشاور ارشد “مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی” و معاون رییس هیئت مدیره موسسه “تحقیقات سیاست خارجی” آمریکا در مطلبی درباره علل و زمینههای برکناری جان بولتون از سمت مشاور امنیت ملی و اختلاف نظرهای او در عرصه سیاست خارجی با دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا نوشته است: اینکه بولتون تا پایان دور نخست ریاست جمهوری ترامپ نتوانست همراه او باشد، نباید کسی را متعجب کند. بولتون سرسختی دیرینهای در خصوص ایران، کره شمالی، روسیه، چین و طالبان دارد و همواره از اسرائیل حمایت کرده است.دیدگاههای او درباره اسرائیل و موضعش درباره چین همچون رویکرد منفیاش در خصوص توافقات بینالمللی با ترامپ هماهنگ بود و حمایت شدیدی از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام نشان داد و از رویکرد سرسخت ابتدایی ترامپ درباره کره شمالی نیز استقبال کرد.
از سوی دیگر اما تحمل رفتار نرم ترامپ با ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه برای بولتون بسیار دشوار بود. وقتی ترامپ لحن خود را درباره کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی تغییر داد، مانورهای مشترک با نیروهای کره جنوبی را متوقف و موافقت کرد که با کیم دیدار کند، بولتون مشخصا نمیتوانست از این رویه خشنود باشد. ترامپ از آن زمان در خصوص کره شمالی کاری به جز رد و بدل کردن الفاظ محبتآمیز با کیم انجام نداده و بدون شک این مساله بر خشم بولتون افزوده است. علاوه بر آن، تلاش ترامپ برای دیدار با حسن روحانی، رییس جمهور ایران نیز که به خاطر شرط تهران برای برداشته شدن تحریمها تاکنون حاصلی در پی نداشته، بولتون را بیقرارتر از پیش کرد.
به نوشته روزنامه گاردین، ترامپ به تازگی از اقدام دولت فرانسه برای پایان دادن به حذف روسیه از گروه هفت استقبال کرد اما با مخالفت اروپاییها و مقاومت دوحزبی در واشنگتن، این تلاش ناکام ماند؛ مقاومتی که بولتون، دشمن دیرینه ولادیمیر پوتین که روسیه را هرگز خارج از چارچوب جنگ سرد نمیبیند، از آن حمایت کرد. ترامپ که حالا بولتون را اخراج کرده، با دستی بازتر میتواند به دنبال بهبود روابط با روسیه باشد.بولتون در دوران ریاست جمهوری جورج بوش پسر، سابقهای قابل توجه در مخالفت با دولت پیونگیانگ برای خود رقم زده و در دوران ترامپ نیز از حملات پیشگیرانه علیه کره شمالی دفاع کرد. او شدیدا با گشودن راهی برای مذاکره با کیم جونگ اون مخالف بود که همزمان با آغاز تلاش ترامپ برای مذاکره رو در رو با رهبر کره شمالی، میان این دو ایجاد اختلاف نظر کرد. ترامپ پیوسته توصیه بولتون درخصوص کره شمالی را نادیده گرفته و بارها با کیم دیدار کرده است.در همین حال، بولتون به غیرقابل اعتماد بودن کیم در زمینه دست کشیدن از برنامه هستهای و آزمایشهای موشکی اشاره داشته است. او آزمایشهای موشکهای کوتاهبرد اخیر کره شمالی را نقض قطعنامه سازمان ملل دانسته اما ترامپ با این نظر مخالف بوده و معتقد است که این آزمایشهای موشکی “استاندارد” هستند و تضادی با گفتگوها و توافقات صورت گرفته میان او و کیم ندارند. بولتون حتی به اقدام پشت پرده برای جلوگیری از پیشرفت در مذاکرات واشنگتن و پیونگیانگ، از جمله اقدام علیه فعالیتهای استفن بیگان، نماینده ویژه آمریکا در امور مذاکره با کره شمالی نیز متهم شده است.اما در خصوص ایران، مایک پمپئو، جان بولتون و مایک پنس، هر سه پس از ساقط کردن پهپاد آمریکایی از سوی ایران به ترامپ توصیه کردند که به این کشور حمله کند. ترامپ اما از هراس پیامدهای آغاز یک درگیری نظامی از این کار صرف نظر کرد. این مساله او را به سیاست حفظ فشار حداکثری علیه ایران وابسته کرده اما متحدان اروپایی واشنگتن تاکید کردهاند که اگر آمریکا قصد ندارد به ایران حمله کند، تنها گزینه، مذاکره با ایران است.
پیشبینیهای بولتون درباره بروز شورشی از سوی اپوزیسیون در ایران که به تغییر نظام بینجامد، محقق نشد، چرا که اصلاحطالبان و اصولگرایان تهران در برابر مداخله خارجی با یکدیگر متحد هستند. ترامپ که علاقه شدیدی به برگزاری نشستهای داغ و جنجالی دارد، خواستار دیدار با رییس جمهور ایران است اما این اتفاق تنها زمانی رخ خواهد داد که خروج بولتون از تیم ترامپ با تمایل آمریکا برای برداشتن تحریمهای نفتی علیه ایران همراه شود. پمپئو پس از برکناری بولتون اظهارات ترامپ را تکرار کرد و گفت، رییس جمهور آمریکا ممکن است اواخر ماه جاری میلادی در مجمع عمومی سازمان ملل با همتای ایرانی خود دیدار کند.جان بولتون در خصوص ونزوئلا بر برنامههایی برای اعزام نیروهای آمریکایی به این کشور تاکید داشت که احتمالا هدف سرنگونی دولت چپگرای نیکلاس مادورو، رییس جمهور ونزوئلا را دنبال میکرد. ارزیابیهای بیش از حد خوشبینانه بولتون درباره زمان برکناری مادورو و روی گرداندن نظامیان این کشور از دولت، اعتبار او را نزد ترامپ خدشهدار کرد. حمایت آمریکا از خوان گوایدو، رییس جمهور خودخوانده ونزوئلا و رهبر اپوزیسیون این کشور همچنان محکم است و همین هفته بود که مقامات آمریکایی، اتحادیه اروپا را برای افزایش تحریمها علیه ونزوئلا تحت فشار قرار دادند. با این حال این سیاست تاثیر خود را از دست داده است.
زاکیم، مشاور ارشد “مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی” در مطلب خود نوشته است، افغانستان اما آخرین محل اختلاف ترامپ و بولتون بود. گزارش شده است که بولتون به شدت با تصمیم ترامپ برای دعوت طالبان به کمپ دیوید، آن هم دو روز پیش از سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر برای دیدار با اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان به منظور نهایی کردن توافقی که زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان ماهها برای آن مذاکره کرده، مخالف بوده است. شکی نیست که بولتون با مفاد این توافق هم مشکل داشت زیرا ظاهرا مقرر شده بود که در ازای تعهداتی که به نظر نمیرسد این گروه به آن عمل کند، نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شوند.به نوشته گاردین، تصمیم ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان همچنین نگرانی جامعه دفاعی را از رها شدن این کشور در چنگ تروریستها بدون هیچگونه برنامهای برای حفاظت از دولت قانونی و مشروع افغانستان پیش از برگزاری انتخابات ملی در این کشور در پی داشته است.به باور زاکیم، مخالفت بولتون با دعوت طالبان به کمپ دیوید آخرین مرحله صبر ترامپ بود، به ویژه وقتی که مجبور شد دعوت خود را پس بگیرد. به نظر میرسد او با این کار میخواست خود را از قضاوت بولتون تبرئه کند. برای دونالد ترامپ اشتباه کردن غیرقابل تحمل است. بولتون باید کاخ سفید را ترک میکرد.برکناری بولتون مطمئنا خبر خوشایندی برای بسیاری از رهبران جهان بوده است. آنان که به تاثیر مثبت توافقات و اتحادهای بینالمللی باور دارند- مانند ناتو- امیدوارند که برکناری بولتون به بازیابی ارزشهای آنان کمک کند.رهبران مخالف آمریکا نیز از برکناری بولتون بسیار خوشحال خواهند بود و پوتین، کیم جونگ اون و مقامات ایران احتمالا با شنیدن این خبر خرسند شده اند. هنوز مشخص نیست که ترامپ چه کسی را برای جانشینی بولتون انتخاب میکند اما ماجرای او بار دیگر نشان داد که دونالد ترامپ نه یک تندرو است و نه یک سازشگر، بلکه بیشتر کسی است که مسائل را با توجه به تاثیر احتمالی آنها بر وجهه عمومی و چشماندازش برای پیروزی مجدد در انتخابات ارزیابی میکند.
بنابراین معیار تصمیمگیری ترامپ برای انتخاب مشاور امنیت ملی تازه خود در وهله اول پایبندی بردهوار او به هرچیزی است که غریزه ریاست جمهوری طلب کند و در درجه دوم- اگر امکان داشته باشد- نقشآفرینی افتخارآمیز او در صحنه سیاسی آمریکا مانند بازیگری جرج اسکات در فیلم “پاتن” است.هرکسی نمیتواند چنین نقشآفرینی افتخارآمیزی داشته باشد اما مطمئنا همیشه افرادی وجود دارند که حاضر باشند به خاطر داشتن عنوان “مشاور امنیت ملی” در سوابق خود، هر چیزی را تحمل کنند.
میراث بولتون؛ هرج و مرج، عدم کارایی و عدم دستاورد معنادار
خروج جان بولتون از پست مشاور امنیت ملی آمریکا که ترامپ از آن به عنوان اخراج و بولتون به عنوان استعفا یاد میکند، منطقی و سر رسیده بود.به گزارش ایسنا، در سرمقاله گاردین با اشاره به بحث برکناری ناگهانی جان بولتون از سمت مشاور امنیت ملی آمریکا آمده است: «بولتون، یک ایدئولوگ غیر قابل تغییر، یدی طولا در تشویق اقدام نظامی علیه دشمنان آمریکا دارد که ترامپ مقاومت میکرد و مخالف مذاکرات با کشورهایی چون کرهشمالی و ایران بود که مورد تمایل رئیسجمهوری آمریکا هست. او برای خوشایند ترامپ تغییری در نظراتش ایجاد نکرد و در عوض با کسانی که به ساز ترامپ میرقصند از جمله مایک پامپئو، وزیر امور خارجه آمریکا مقابله کرد. قطعا این سخن ترامپ که در پیامی توییتری مطرح شد، حقیقت دارد: من قویا با بسیاری از پیشنهادهای جان بولتون مخالف هستم، همچون دیگران در دولت.در عین حال، بولتون را که در دولتهای جمهوریخواه پیشین خدمت کرده بود، نمیتوان بابت این نزاع سرزنش کرد. زمانی که ترامپ بولتون را در آوریل سال گذشته به استخدام درآورد، دیدگاههای فوق افراطی و عادت به نبرد داخلی بروکراتیک او کاملا شناخته شده و انگشتنما بود. اما رئیسجمهوری آمریکا در شکار برای سومین مشاور امنیت ملی خود ظرف ۱۵ ماه، به سادگی حقایق را نادیده گرفت. ظاهرا علت انتخاب بولتون این بود که ترامپ از دیدن او در تلویزیون لذت میبرد! نتیجه آن هرج و مرجی است که سیاست خارجی دولت او را شکل داده است و ترامپ را بدون دستاوردهای معنادار باقی گذاشته است.برعکس، با توجه به میزان ناهماهنگی بالتون با اولویتهای ترامپ، او تلاش داشت تا حد منصفانهای دستاورد داشته باشد که عمدتا منفی بود. هفته گذشته او ترامپ را متقاعد کرد تا گفتوگوها با طالبان افغانستان را بعد از یک سال تلاش وزارت خارجه آمریکا برای عقد توافقی، زیر پای بگذارد.
او اوایل امسال هم رئیسجمهوری آمریکا را برای کنار گذاشتن کار وزارت خارجه روی توافق موقت احتمالی با کرهشمالی درباره برنامه هستهای آن متقاعد کرد و در عوض خواست تا کیم جونگ اون فورا به تسلیم تمام سلاحهای کشتار جمعی خود متعهد شود. این تحولات به سقوط ناگهانی نشست ترامپ-کیم درهانوی کمک کرد و موجب شد تا وقفهای طولانی در مذاکرات ایجاد شود که کرهشمالی حین آن چندین موشک جدید آزمایش کرد.به لحاظ سنتی، مسئولیت اصلی مشاور امنیت ملی آمریکا نظارت بر روند سیاستگذاری منظم است که شامل وزارت خارجه، پنتاگون و آژانسهای اطلاعاتی میشود و آمادهسازی تصمیمات بزرگ برای رئیسجمهوری آمریکا. بولتون این کار را انجام نداد. در عوض، او ابتکار عملهای دیگران مثل مذاکرات کرهشمالی و گفتوگوهای افغانستان را هدف میگرفت و دلایل مورد نظر خودش همانند مناقشه بیمعنا علیه دیوان بینالمللی کیفری را دنبال میکرد.
او سردمدار کودتای ناکام علیه نیکولاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا بود که ناموفق ماند.البته این عدم کارآمدی از سوی ترامپ که هیچ تمایلی به روند منظم نشان نداده است، مورد تایید و حتی تشویق قرار گرفت. رئیسجمهوری آمریکا در دوره تصدی بولتون به طور ناگهانی از حمله به ایران و همچنین صلح با طالبان صرفنظر کرد و دنبال کردن مواضع الاکلنگی او درباره چین غیر ممکن بوده است. او اخیرا به خبرنگاران گفت: “متاسفم، این راهی است که من مذاکره میکنم.” چهارمین مشاور امنیت ملی آمریکا در صورتی که ترامپ بتواند جایگزینی بیابد، باید نسبت به بولتون بسیار انعطافپذیرتر باشد.»
نتانیاهو و شیخ نشینان در سوگ بولتون
تحلیلگر معروف جهان عرب با اشاره به اخراج مشاور امنیت ملی آمریکا از سوی ترامپ آنهم به شکل تحقیرآمیز، به برباد رفتن رویای شومی که جان بولتون درباره ایران در سر داشت، پرداخته است.به گزارش خبرگزاری مهر، عبدالباری عطوان تحلیلگر معروف جهان عرب در رای الیوم با اشاره به برکناری جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا از سوی ترامپ آورده است: جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا بدون اینکه رویایش درباره تغییر نظام در ایران را با منافقین در تهران جشن بگیرد همانگونه به منافقین در نشست سالانه آنها در پاریس حدود یکسال قبل وعده داده بود و نیز بدون اینکه خوان گوایدو سردسته شورشیان ونزوئلا را به جای نیکلاس مادورو بنشاند و پیونگ یانگ پایتخت کره شمالی را هدف قرار دهد و نیز فهرستی از رویاهای عریض و طویل دیگری که در سر داشت را محقق کند، از سمتش برکنار شد.
وی می نویسد: افراد زیادی به محض باخبر شدن از خبر اخراج بولتون از سمتش سرخورده و ناامید شدند که از بارزترین آنها بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل و برخی سران کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان و امارات هستند که به بولتون برای حملات به ایران با توجه به منصبی که وی در اختیار داشت و براندازی نظام ایران و جایگزین کردن حکومت وابسته به آمریکا و طرحهایش در منطقه دلخوش کرده بودند.عطوان افزود: بولتون به علت مواضع تندش در قبال اعراب و مسلمانان وارد کاخ سفید شد و با خروج نیروهای آمریکایی از عراق، افغانستان و سوریه مخالف بود و ترامپ را به نابودی سه کشور حتی اگر نیاز باشد با بمبهای اتمی، تحریک می کرد. وی آورده است: آنچه قابل توجه است ادعای ترامپ درباره علل برکناری مشاورش است که آنرا به اختلافات درباره بسیاری از موضوعات مربوط کرده است که ادعای مسخره و مضحکی است زیرا ترامپ وی را به این خاطر در این پست گماشته بود که مواضع تندی در بسیاری از موضوعات داغ از جمله ایران، کره شمالی ونزوئلا داشت. هیچ تحلیلی در این تناقض غیر از اینکه گفته شود که ترامپ بولتون را به عنوان برگه فشار و ارعاب به کار گرفته است و هنگامی که این حقه کارایی نداشت یعنی ایران، ونزوئلا و کره شمالی به زانو در نیامدند، نقش بولتون به پایان رسید و وی را مانند دیگران به سبد زباله انداختند و آنهم به شکلی تحقیر آمیز، وجود ندارد.
این تحلیلگر جهان عرب می نویسد: ترامپ تهدید به جنگ می کند اما بزدل تر از آن است که وارد جنگ شود و گمان می کند که می تواند با مذاکرات هرآنچه که می خواهد از دشمنانش بگیرد زیرا وی میان موضوعات بین المللی و معاملات املاک تفاوتی قائل نیست و از این رو از درخواست دیدار با رهبر کره شمالی و مسئولان ایرانی دست برنداشت و درباره اولی یعنی کره شمالی دوبار شکست خورد و افتخار نشست با دومی هم تاکنون حداقل نیافته است. بعید نیست که بولتون قوچ قربانی برای نشست آمریکا و ایران در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در دو هفته بعد در نیویورک باشد.عطوان در ادامه بیان کرد: گروه طالبان با دولت ترامپ و نماینده آن زلمای خلیلزاد در قطر گفتگو کردند و بیشتر امتیازات مورد نظر خود را بدون اینکه امتیازی بدهند گرفتند؛ این درحالی بود که بولتون با این مذاکرات و خروج آمریکا از افغانستان مخالف بود.وی در پایان نوشت: احتمالات جنگ با ایران با عزل بولتون از منصبش بسیار کم شده است و بعید نمی دانیم که برخی حامیان وی در منطقه خلیج فارس خیمه عزا برای تسلیت به مناسبت رفتنش برپا کنند.