شناسهٔ خبر: 3449137 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: پارسینه | لینک خبر

«مصالحه هسته ای» پیروزی ایران است

سوالی که در طول دوره ریاست جمهوری باراک اوباما همچنان بی جواب مانده این است که آیا او واقعا خواستار ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است یا تنها می خواهد مانع از تقویت ظرفیت هسته ای ایران تا زمان پایان کار خود شود؟

صاحب‌خبر -
به گزارش پارسینه به نقل از مجله آمریکایی کامنتری، حامیان اوباما تاکید می کنند که هدف اوباما مورد اول است. با این حال اعتماد آنها به اوباما بر دیگر با انتشار گزارشی مبنی بر اینکه دو طرف در مورد توافقی تامل می کنند که کاملا مطلوب ایران خواهد بود.

گزارش روز گذشته آسوشیتدپرس مبنی بر اینکه با توجه به زمان اندک باقی مانده تا پایان مهلت تمدید شده برای مذاکرات هسته ای، مذاکره کنندگان ایران و آمریکا به این مسئله رسیدگی می کنند که طرف آمریکایی چطور خم شود اما آبرویش حفظ شود.

آسوشیتدپرس در گزارش خود آورده: «دو دیپلمات به آسوشیتدپرس گفتند که با توجه به اینکه زمان باقی مانده تا پایان مهلت تمدید شده مذاکرات اندک است، آمریکا و ایران در مورد مصالحه ای مذاکره می کنند که به ایران اجازه می دهد بخش عمده فناوری غنی سازی اورانیوم خود را حفظ کند اما توانمندی بالقوه ساخت تسلیحات هسته ای آن را کاهش می دهد. چنین مصالحه ای می تواند بن بست 10 ساله تلاش ها برای محدود کردن فعالیت های ایران که ممکن است برای ساخت تسلیحات هسته ای استفاده شود را بشکند: ایران درخواست آمریکایی مبنی بر کاهش شدید تعداد سانتریفیوژهایی که برای غنی سازی اورانیوم استفاده می کند را رد کرده است. کار شناسان هشدار می دهند که هرگونه کاهش کارایی سانتریفوژ ها بسیار سریعتر از کاهش تعداد سانتریفوژ ها قابل بازگشت است، موضوعی که می تواند مخالفت منتقدان قدرتمند مذاکرات هسته ای در کنگره آمریکا را برانگیزد.»

به همین دلیل است که مخالفان یک ایران هسته ای به طور روزافزونی از کاخ سفید ناامید شده اند. جدول زمانی آنها بر اساس زمانی تنظیم شده که ایران ممکن است به ظرفیت هسته ای دست بیابد؛ جدول زمانی اوباما اما بر اساس روز آخر تنظیم شده: یک روز بعد از روز آخری که رئیس جمهور آمریکا است.

مجله کامنتری در ادامه می نویسد: خوب است که در این مرحله به آخرین باری که تیم مذاکره کننده اوباما بر تسلیم خود سرپوش گذاشت، نگاهی بیاندازیم. در ماه سپتامبر دو طرف در بن بستی مشابه گرفتار شده اند: ایران می خواهد سانتریفیوژهای خود را حفظ کند. بنابراین چطور می خواهید امکان حفظ سانتریفیوژها را به ایران بدهید در حالیکه هنوز هم به شدت در مقابل توسعه برنامه هسته ای ایران مقاومت می کنید، به خصوص پس از آنکه حق آنها برای غنی سازی را به رسمیت شناخته اید؟ پاسخ این است: شما مقاومت نمی کنید.

این پاسخ سوال بعدی را به دنبال دارد: اگر یک رئیس جمهور آمریکایی باشید که می خواهد توانایی طرح این ادعا را داشته باشد که درخواست هسته ای ایران را نپذیرفته، در حالیکه واقعا این کار را کرده، چطور؟ برای پاسخ به این سوال نگاهی به بخشی از مقاله نیویورک تایمز بیاندازید: «ایده مطرح شده این است که ایرانیان متقاعد شوند بسیاری از لوله هایی که سانتریفیوژها را به هم وصل کرده اند، برداشته شوند، این دستگاه های بزرگ که همگی به هم وصل هستند و امکان انتقال سوخت اورانیوم از یک دستگاه به دیگری را فراهم می کنند و در همین فرآیند غنی سازی انجام می شود. به این ترتیب ایرانیان می توانند مدعی شوند که تسلیم خواسته غربی ها مبنی بر برچیدن بخش عمده 19 دستگاه سانتریفیوژ خود نشده اند.»

در ادامه گزارش کامنتری آمده: همانطور که تحلیل گر ما، جاناتان توبین در همان زمان نوشت، پیشنهاد برداشتن لوله ها نشان داد که آمریکا در تمام طول مذاکرات، «در مسیر عقب نشینی مداوم» بوده است. این ایده در آن زمان چندان جدی نبود و همانطور که انتظار می رفت از سوی دولت اوباما هم چندان جدی گرفته نشد.

حال ما یک پیشنهاد جدید داریم- اگر گزارش آسوشیتدپرس صحیح باشد: «به گفته دیپلمات ها، بر اساس این پیشنهاد بخش عمده 10 هزار سانتریفیوژ ایران فعال باقی می ماند، اما کارآیی آنها محدود خواهد شد. یکی از دیپلمات ها گفته است مصالحه یاد شده می تواند طیفی از مسائل دیگر را نیز شامل شود. برای نمونه، ایران تنها مجاز خواهد بود که مقدار معینی ذخیره گاز اورانیوم و متناسب با تعداد سانتریفیوژهای فعال خود داشته باشد. گزینه دوم اینکه، ایران می تواند بخشی از ذخایر اورانیوم غنی شده خود را به خارج منتقل کند. این باعث خواهد شد که توان بالقوه ایران برای ساخت سلاح هسته ای از میان برداشته شود. ایران هرگونه تلاش برای ساخت بمب هسته ای را تکذیب کرده و بر مقاصد صلح آمیز برنامه هسته ای خود تاکید دارد.»

کامنتری در ادامه آورده: اما باید متذکر شویم که این دو «محدودیت» حتی لزوما بخشی از توافق نیستند. بنابراین آنچه برای ما می ماند اتلاف وقتی است که به سادگی قابلیت بازگشت پذیری دارد.

اما حتی مطرح کردن چنین ایده ای یک امتیاز بزرگ برای ایرانیان است. چراکه ایران بدون آنکه مجبور به پذیرش یک توافق جدی باشد، توانسته دولت اوباما را به پذیرش «حق» غنی سازی اورانیوم و همچنین اعتراف به اینکه یک توافق واقعا نیازمند تسلیم کردن سانتریفیوژهای ایران نیست، مجبور کند. بنابراین آنها از حق غنی سازی اورانیوم و حفظ سانتریفیوژهای خود برخودار هستند.

به عبارت دیگر، مفاد این بحث از همان ابتدا به نفع ایران بوده است. و خطر هر پیشنهاد جدیدی که مطرح می شود این نیست که ایرانیان آن را نخواهند پذیرفت. چرا باید اینکار را انجام دهند، زمانیکه اوباما با تحریم های جدید مخالفت می کند و آنها هرچه بیشتر صبر کنند مفاد پیشنهادی بهتری مطرح خواهد شد؟ نگرانی واقعی این است که دولت اوباما به روند به رسمیت شناختن بخش های اصلی مطالبات هسته ای ایران ادامه می دهد. در آینده ای نزدیک، دیگر چیزی برای مذاکره باقی نخواهند ماند.