به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرصت امروز، شاید تولید محصول بهتر و تبلیغات جذاب تر برای بسیاری از برندها کافی به نظر برسد، با این حال برندهای بسیار مشهور و جهانی هیچ گاه به این سطح از فعلایت راضی نمی شوند. به مرور زمان اغلب کارشناس های کسب و کار از حضور رهبران تجاری موفق و قدرتمند در برندهای بزرگ اطلاع کسب کرده اند. رهبرانی که به خوبی توانایی متقاعدسازی کارمندان، طراحی الگوی مدیریتی روشن، واضح و همراه با اهداف مشخص را دارند. به طور معمول رهبری قدرتمند در یک شرکت احتمال وقوع اختلال ها را کاهش می دهد.
همچنین هماهنگی و فعالیت مشترک تیم های شرکت در راستای دستیابی به اهداف را نیز تقویت خواهد کرد. به طور کلی، یک رهبر تجاری ماهر با طراحی برنامه ای دقیق و کاربردی به توسعه جایگاه برندش کمک می کند. این تاثیرگذاری در همه عرصه های فعالیت برند از قبیل بازاریابی، تبلیغات، فروش و تعامل با کارمندان مشهود خواهد بود. همچنین سطح تاثیرگذاری رهبران تجاری فقط محدود به سطح روابط بیرونی برند نیست. از نقطه نظر درونی نیز چنین رهبرانی توانایی مثال زدنی در متقاعدسازی کارمندان و ترغیب شان به سوی نوع خاصی از فعالیت دارند. به این ترتیب آنها به خوبی برندشان را رهبری خواهند کرد.
امروزه اغلب برندها از سرمایه گذاری ناموفق شان در زمینه های مختلف کسب و کار ناراضی هستند. به عنوان مثال، یک برند با صرف هزینه نسبتا بالا بر روی فرآیند تبلیغاتی نتیجه مطلوب را دریافت نمی کند. در این زمینه یک رهبر تجاری ماهر توانایی بهبود فرآیندهای موجود در برند به منظور حداکثرسازی بازگشت سرمایه را خواهد داشت.
اگر بخواهم واضح تر صحبت کنم، موضوع مورد بحث ما در اینجا مربوط به رهبری کاریزماتیک نیست. امروزه چالش های پیش روی برندها بسیار متنوع است، بنابراین رهبری کاریزماتیک توانایی پاسخگویی به تمام این چالش ها را ندارد. به طور سنتی، در زمینه رهبری کاریزماتیک انگاره ای مبنی بر موفقیت افراد برون گرا وجود دارد. بر این اساس افراد درون گرا به دلیل ویژگی های روانی و شخصیتی خاص شان شانس چندانی برای موفقیت در عرصه مدیریت و رهبری تجاری ندارند، با این حال پژوهش های جدید به طور کامل خلاف این تصور قدیمی را اثبات کرده است.
به این ترتیب افراد درون گرا نیز به اداره سایر تیپ های شخصیتی امکان دستیابی به موفقیت در زمینه رهبری تجاری را دارند. چه بسا امروزه بسیاری از رهبران تجاری موفق دارای شخصیت درون گرا هستند. در حقیقت توانایی های مورد نیاز برای رهبران تجاری به منظور موفقیت در عرصه مدیریت برند خیلی بیشتر از نوع شخصیت است. به این ترتیب توانایی خلق چشم اندازی دقیق و واضح نسبت به امور داخلی و بیرونی شرکت اهمیت بالایی دارد. به این ترتیب ما توانایی ارزیابی واقع گرایانه پدیده ها را خواهیم داشت. متاسفانه یکی از مشکلات اصلی بسیاری از برندها ناتوانی در زمینه ارزیابی واقع گرایانه پدیده هاست. به این ترتیب استراتژی برندشان نیز براساس چشم اندازی نادرست و غیرواقعی تنظیم می شود. بی تردید بهره مندی از توانایی های مدیریتی و رهبری عالی بدون توانایی تعامل سازنده با اعضای برندمان بی فایده خواهد بود.
به همین دلیل تمام رهبران تجاری موفق دارای توانایی برقراری ارتباط سازنده با اعضای شرکت هستند. این امر در زمینه روابط بیرون برند نیز نمود دارد. در حقیقت رهبران تجاری موفق به منظور مدیریت و رهبری بهینه برندشان نیازمند توانایی ایجاد ارتباط سازنده با افراد مورد نیاز هستند. همچنین آنها باید توانایی ساماندهی رفتارهای خاصی در شرکت را داشته باشند. به این ترتیب فرآیند مورد نیاز برای ساماندهی فعالیت ها به سوی دستیابی به اهداف موردنظر به خوبی پیش خواهد رفت.
نظر شما