پرونده محمدعلی نجفی از آن دست پروندههایی است که افکارعمومی را تقسیم میکند، گروهی موافق و گروهی مخالف شخصیت اصلی ماجرا میشوند که اینجا شخصیت شناخته شده و خوشنامی است. بخت نجفی از این بابت بلند بود که صداوسیما از همان ابتدا وارد کار شد و یکی از خبرنگارانش روبهروی دوربین تلویزیون گلولهها را از خشاب بیرون کشید و شمرد؛ یک، دو، سه... و با همین کار خارج از عرف و اصول گروه موافقان نجفی بر مخالفانش افزونی یافت! هر چه بود دادگاه علنی نجفی برگزار شد و با طرح برخی مسائل در دادگاه از سوی دختر نجفی و در توصیف روابط مقتول، شائبهها و شایعهها مثل شلاق فرو میآیند. از همان لحظه که گفته شد در این پرونده اسمی هم از یک کارگردان سینما مطرح شده، ذهن به جاهای مختلف کشیده شد تا اینکه مسعود دهنمکی واکنش نشان داد و گفت: «ارتباط این خانم با همان کارگردانی است که در این مدت از انتشار خبرها برآشفته شدند و واکنشهای تندی نشان دادند. من هیچ ارتباطی با میترا استاد نداشتم. میدانم کدام کارگردان است، اما نمیگویم بهتر است خودتان به دنبالش بگردید». با همه اینها به دلیل وجهه سیاسی شخصیت نجفی و اینکه او یکی از چهرههای شناخته شده یکی از احزاب سیاسی بوده، سیاسیها را بیشتر با این پرونده پیونده داده است. چرا در زمان انتخاب نجفی برای شهرداری تهران این حرفها مطرح نشد، چرا بعد از اینکه برخی نهادها وارد کار شدند و اخطار دادند یا توصیه کردند موضوع پیگیری نشد، و سرانجام اینکه آیا حرفهایی که درباره پرستو گفته میشود، در دادگاه مورد رسیدگی قرار میگیرد؟ که اگر چنین نیست از مقتول اعاده حیثیت شود. صرف نظر از رسیدگی به پرونده دادگاه در این بین مسئولیتی اخلاقی هم دارد چراکه نجفی ادعای سنگینی درباره مقتول مطرح کرده است. هر چند با اشاره دادگاه به اینکه برخی مسائل را باید در جلسه غیر علنی دادگاه مورد رسیدگی قرار داد، نشان از این دارد که وزن جوانب پرونده بسیار بیشتر از چیزی است که بهنظر میرسد. این پرونده قتل بهانهای شد تا محمد نعیمیپور در بخش هایی از گفتوگو از جوانب آن سخن بگوید.
به گزارش روز نو :برای انتخاب آقای نجفی به عنوان شهردار، بحث و تعاملهای زیادی انجام شد که دلایل خاص خودش را هم داشت. اما اینکه بعضیها ابراز میکنند از همان ابتدا مشخص بود آقای نجفی نباید بیاید، با واقعیت سازگار نیست. مثلاً نظر آنها این بود که آقای محسن هاشمی مطلوبتر از آقای نجفی بوده است. در صورتی که نظر ۲۱ نفر در شورا این نبوده و به آقای نجفی رأی دادند. باقی بحثها که در آن زمان فلان و بهمان بوده، همگی کذب محض است. واقعیت این است که آن زمان، فشارهایی وجود داشت که آقای نجفی انتخاب نشود. ما باید به عنوان نهاد اصلاحطلب پاسخگو باشیم، از ما میپرسند چرا در آن زمان با تهدید یک نهاد جا زدید؟ در صورتی که آقای نجفی جا نزد. اتفاقی که افتاد این بود که بعداً و بر اساس مسائل شخصی، عدهای از آقای نجفی حمایت نکردند و بدتر اینکه هر روز توی دلش را خالی کردند. همان حرفی که در شهریور ۹۶ میگفتند را رها نکردند و ادامه دادند. از این جهت خود را پیروز میدانند. در حالی که میدانند فشار روی آقای نجفی تا چه حدی زیاد بود و چه اتفاقهایی افتاد. سوال من این است که همان زمان که آقایان از مشکلات مطلع شدند، چرا مرد و مردانه اعلام نکردند ایشان چنین مشکلاتی دارد، ما از ایشان برائت میجوییم؟
(در پاسخ به این سوال که در اسفندماه گفتند. صریحاً و عمومی نگفتند، اما قضیه بازتاب داشت که مشکل در جای دیگری است): خیر، این بحث بعد از مدتها مطرح شد. آن هم تنها بحث بود که آیا ایشان خلاف شرع کرده یا نه. چنین بحثهایی بود، نه اینکه ایشان پنهانی فلان کار را کرده است. اما ما به عنوان اصلاحطلبان میگوییم که صحنه سیاسی ایران بسیار خشن است، نباید خطا کرد. ضمن آنکه الان مشخص شده این یک دام بزرگ بوده و ایشان خطا کرده است. دوستان ایشان باید همان موقع او را صدا میکردند و میگفتند به این دلیل خطا کردی، پس فلان کار را بکن. چرا ایشان مدام میگفت که استعفا نمیدهد؟ چه شد که ایشان مدام تاکید میکرد که هستم؟ چرا آن آقایان میگفتند او شش ماه بیشتر دوام نمیآورد؟ چه کسانی این حرفها را میزدند؟ کدام اصلاحطلب از این مسائل حمایت کرد؟ باید این مسائل را روشن کنند. آقای نجفی به یک بازپرسی رفت، با ایشان برخورد بسیار بدی کردند، شخصیت او را خرد کردند. کسی که تا دو روز قبلش میگفت: هستم، میگفت که دیگر نیستم. چه اتفاقی افتاد؟
خطای ایشان هم بود. اما اینها که دوستان آقای نجفی بودند باید مسائل را بررسی میکردند و نتیجه را اعلام میکردند. باید در اسفند ۹۶ و فروردین ۹۷ به صراحت اعلام میکردند که ما تحقیق کردیم، ایشان فلان تخلف را داشته که نباید میداشت؛ بنابراین دیگر از ایشان حمایت نمیکنیم. جلسات را نمیگویم، به مردم اعلام میکردند. من هم در آن جلسات بودم و به این حرف، به شدت اعتراض داشتم. آنها میگفتند اگر آقای فلانی این کار را کرده باشد، اما اینکه اگر نمیپذیرد. رأی به آقای نجفی مربوط به ابتدای کار ایشان است که این موضوعات مطرح نبود.
(در پاسخ به سوالی درباره استعفای نجفی و رای نیاوردنش): آن زمان، تحلیل این بود که دلیلش فشارهای امنیتی است که مبنا ندارد. پس نباید استعفای او را بپذیریم.
(درپاسخ به این سوال که یعنی نجفی خطایی نکرده بود؟): بله. استعفا را ناشی از آن فشارها میدانستیم. بعداً این اتفاقها افتاد. وگرنه مشخص بود که خانم استاد از بهمن ماه در مراسم رسمی، کنار آقای نجفی حضور داشت. حضور ایشان پنهانی نبود، طوری که به عنوان همسر آقای نجفی در شهرداری رفت و آمد میکرده است. اگر این موضوع را خلاف رفتار اصلاحطلبی میدانیم، اصلاحطلبان باید در مورد آن صریح موضعگیری کنند و به مردم بگویند که ما آقای نجفی را آدم خوبی میدانیم، اما او مرتکب این خطا شده است.
∎
به گزارش روز نو :برای انتخاب آقای نجفی به عنوان شهردار، بحث و تعاملهای زیادی انجام شد که دلایل خاص خودش را هم داشت. اما اینکه بعضیها ابراز میکنند از همان ابتدا مشخص بود آقای نجفی نباید بیاید، با واقعیت سازگار نیست. مثلاً نظر آنها این بود که آقای محسن هاشمی مطلوبتر از آقای نجفی بوده است. در صورتی که نظر ۲۱ نفر در شورا این نبوده و به آقای نجفی رأی دادند. باقی بحثها که در آن زمان فلان و بهمان بوده، همگی کذب محض است. واقعیت این است که آن زمان، فشارهایی وجود داشت که آقای نجفی انتخاب نشود. ما باید به عنوان نهاد اصلاحطلب پاسخگو باشیم، از ما میپرسند چرا در آن زمان با تهدید یک نهاد جا زدید؟ در صورتی که آقای نجفی جا نزد. اتفاقی که افتاد این بود که بعداً و بر اساس مسائل شخصی، عدهای از آقای نجفی حمایت نکردند و بدتر اینکه هر روز توی دلش را خالی کردند. همان حرفی که در شهریور ۹۶ میگفتند را رها نکردند و ادامه دادند. از این جهت خود را پیروز میدانند. در حالی که میدانند فشار روی آقای نجفی تا چه حدی زیاد بود و چه اتفاقهایی افتاد. سوال من این است که همان زمان که آقایان از مشکلات مطلع شدند، چرا مرد و مردانه اعلام نکردند ایشان چنین مشکلاتی دارد، ما از ایشان برائت میجوییم؟
(در پاسخ به این سوال که در اسفندماه گفتند. صریحاً و عمومی نگفتند، اما قضیه بازتاب داشت که مشکل در جای دیگری است): خیر، این بحث بعد از مدتها مطرح شد. آن هم تنها بحث بود که آیا ایشان خلاف شرع کرده یا نه. چنین بحثهایی بود، نه اینکه ایشان پنهانی فلان کار را کرده است. اما ما به عنوان اصلاحطلبان میگوییم که صحنه سیاسی ایران بسیار خشن است، نباید خطا کرد. ضمن آنکه الان مشخص شده این یک دام بزرگ بوده و ایشان خطا کرده است. دوستان ایشان باید همان موقع او را صدا میکردند و میگفتند به این دلیل خطا کردی، پس فلان کار را بکن. چرا ایشان مدام میگفت که استعفا نمیدهد؟ چه شد که ایشان مدام تاکید میکرد که هستم؟ چرا آن آقایان میگفتند او شش ماه بیشتر دوام نمیآورد؟ چه کسانی این حرفها را میزدند؟ کدام اصلاحطلب از این مسائل حمایت کرد؟ باید این مسائل را روشن کنند. آقای نجفی به یک بازپرسی رفت، با ایشان برخورد بسیار بدی کردند، شخصیت او را خرد کردند. کسی که تا دو روز قبلش میگفت: هستم، میگفت که دیگر نیستم. چه اتفاقی افتاد؟
خطای ایشان هم بود. اما اینها که دوستان آقای نجفی بودند باید مسائل را بررسی میکردند و نتیجه را اعلام میکردند. باید در اسفند ۹۶ و فروردین ۹۷ به صراحت اعلام میکردند که ما تحقیق کردیم، ایشان فلان تخلف را داشته که نباید میداشت؛ بنابراین دیگر از ایشان حمایت نمیکنیم. جلسات را نمیگویم، به مردم اعلام میکردند. من هم در آن جلسات بودم و به این حرف، به شدت اعتراض داشتم. آنها میگفتند اگر آقای فلانی این کار را کرده باشد، اما اینکه اگر نمیپذیرد. رأی به آقای نجفی مربوط به ابتدای کار ایشان است که این موضوعات مطرح نبود.
(در پاسخ به سوالی درباره استعفای نجفی و رای نیاوردنش): آن زمان، تحلیل این بود که دلیلش فشارهای امنیتی است که مبنا ندارد. پس نباید استعفای او را بپذیریم.
(درپاسخ به این سوال که یعنی نجفی خطایی نکرده بود؟): بله. استعفا را ناشی از آن فشارها میدانستیم. بعداً این اتفاقها افتاد. وگرنه مشخص بود که خانم استاد از بهمن ماه در مراسم رسمی، کنار آقای نجفی حضور داشت. حضور ایشان پنهانی نبود، طوری که به عنوان همسر آقای نجفی در شهرداری رفت و آمد میکرده است. اگر این موضوع را خلاف رفتار اصلاحطلبی میدانیم، اصلاحطلبان باید در مورد آن صریح موضعگیری کنند و به مردم بگویند که ما آقای نجفی را آدم خوبی میدانیم، اما او مرتکب این خطا شده است.
نظر شما