شناسهٔ خبر: 33931514 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: آریا | لینک خبر

آيا پايان مهلت ايران به اروپا پايان برجام است؟

صاحب‌خبر -

خبرگزاری آریا-در پایان این ماه، موعد مشخص شدن تکلیف بسیاری از پرونده‌های منطقه فرا می‌رسد و باید منتظر راه حل دولت‌ها و آمادگی آن‌ها برای مقابله یا مذاکره باشیم.
 به گزارش خبرگزاری آریا،با پایان ضرب‌الاجل 60 روزه ایران به اروپا، تهران اعلام کرد که غنی سازی اورانیوم خود را به بیش از سطح توافق سال 2015 می‌رساند.
صبح روز یکشنبه 16 تیر در یک نشست خبری با حضور علی ربیعی، سخنگوی دولت، عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه و همچنین بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی، گام دوم ایران در کاهش تعهدات برجامی اعلام شد و تهران تاکید کرد که برای گام سوم و گام‌های بعدی نیز برنامه ریزی کرده است.
عباس عراقچی در ابتدای این نشست اعلام کرد که هدف ایران از این اقدامات حفظ برجام است، هرچند ممکن است اگر طرف مقابل از این فرصت‌های 60 روزه استفاده نکند، منجر به پایان برجام شود.
وی از مهلت 60 روزه دیگر خبر داد و گفت: « امروز نامه‌ ظریف به موگرینی ارسال می شود و به صراحت بندهایی از برجام درباره عدم تعهد به غلظت اورانیوم اعلام خواهد شد.»
معاون سیاسی وزارت امور خارجه همچنین با اشاره به اینکه ایران خواهان استمرار برجام است ولی اگر کشورهای اروپایی نتوانند خواسته‌های ایران را برآورده کنند، طبیعی است که ایران روند کاهش تعهدات خود در برجام را پی می‌گیرد.
عراقچی همچنین با اشاره به مواد 26 و 36 برجام اشاره کرد که این اقدام ایران نقض برجام نیست و در جلسه شورای حکام این موضوعات را مطرح خواهند کرد.
عراقچی همچنین با اشاره به تماس تلفنی روسای جمهوری ایران و فرانسه آن‌ را سازنده توصیف کرد و افزود: «ما این گفتگو را مثبت ارزیابی می‌کنیم و تلاش کشورهای اروپایی و چین و روسیه برای یافتن راه حل مشهود است و روسای جمهوری دو کشور توافق کردند تا زمینه‌های انجام دور جدیدی از گفتگوها بین طرفین فراهم شود تا بتوانیم وارد گفتگوهایی شویم که به راه حلی معقول و مشترک دست یابیم.»
عراقچی همچنین افزود: «در کمیسیون مشترک برجام بحث‌های خوبی انجام شد و قرار شد وزرای خارجه هم دیدار کنند. اما مهم این است که نیازهای ایران به ویژه در حوزه نفتی مورد توجه قرار گیرد.»

عراقچی: اگر آمریکا تحریم‌ها را لغو کند می‌تواند به مذاکرات برگردد
عراقچی در عین حال با گلایه از اروپایی‌ها گفت: «اینکه اروپایی ها نتوانستند خواسته های ما را برآورده کنند به این معنی نیست که رایزنی های دیپلماتیک تعطیل شده باشد و ایده‌ای نباشد.»
وی تاکید کرد که با خروج قطعی آمریکا از برجام دیگر مفهومی به‌نام 1+5 وجود نداد اما آمریکا می‌تواند در صورت برداشتن تحریم‌ها و بازگشت به شرایط قبل از تحریم در جلسات ایران و 1+4 حضور پیدا کند.
بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی هم در این نشست در پاسخ به سوال خبرنگاران با اشاره به پایان یافتن مهلت 60 روزه ایران، اشاره کرد: «گام دوم با دستور رئیس جمهوری امروز برداشته شد. ما رونوشت تغییراتی را که اعمال می‌شود به نماینده آژانس بین المللی انرژی اتمی در ایران تحویل می دهیم و تا ساعاتی دیگر فرآیند غنی‌سازی بالاتر از 3.67 درصد آغاز می‌شود و احتمال فردا صبح که نماینده آژانس برای نمونه‌گیری می‌رود این غنی‌سازی بالاتر از 3.67 خواهد بود.»
کمالوندی همچنین افزود: «مبنای غلظت اورانیوم بر اساس نیاز ایران خواهد بود.»
این در حالیست که یک روز قبل، امانوئل ماکرون در یک گفتگوی تلفنی یک ساعته از رئیس جمهوری ایران خواسته بود که همچنان در برجام بماند.
طبق بیانیه کاخ الیزه در این مکالمه تلفنی، امانوئل ماکرون با حسن روحانی به توافق رسید تا شرایط از سرگیری گفتگو بین همه طرف‌ها را تا 9 روز دیگر (15 ژوئیه/24 تیر) بررسی کند.
از سوی دیگر رسانه‌های ایران گزارش دادند رئیس جمهوری فرانسه در این تماس تلفنی گفته است: «می پذیریم که اقدامات اروپا برای جبران تحریم های آمریکا موفق و کارآمد نبوده است اما همه تلاش خود را برای جبران این موضوع به کار می گیریم.»
همچنین طبق گزارش رسانه‌های ایران حسن روحانی در این مکالمه ضمن اشاره به «پیشنهاد» امانوئل ماکرون اظهار داشت: «توقف کلیه تحریم‌ها می‌تواند آغازی برای یک حرکت بین ایران و 1+5 باشد.»

آیا پایان مهلت ایران به اروپا پایان برجام است؟
یکشنبه 16 تیر 1398 (7 ژوئیه) پایان ضرب‌الاجلی است که ایران دو ماه قبل برای اروپا تعیین کرده بود، بازه زمانی شصت روزه که بعد از آن ایران خود را ملزم به اجرای برخی از مفاد برجام نمی‌داند.
تا این لحظه هم ایران بخشی از تعهدات خود را در توافق هسته‌ای تعلیق کرده است. اما هنوز تهران در برجام باقی مانده است. فرارسیدن این ضرب‌الاجل چه معنایی برای ایران و جهان دارد؟ در این نوشتار سعی داریم به چهار پرسش کلیدی حول این موضوع پاسخ دهیم.

1- ایران 16 تیر چه می‌کند؟
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران چهارشنبه 12 تیر گفته بود ایران از 16 تیر اقدامات بعدی را انجام خواهد داد و پس از آن دیگر به سطح غنی‌سازی 3.67 درصد محدود نخواهد بود. او در ادامه مقصود خود از «اقدامات بعدی» را اینگونه شرح می‌دهد: «بعد از 16 تیر سطح غنی‌سازی اورانیوم ما دیگر 3.67 درصد نخواهد بود و هرچقدر که بخواهیم غنی سازی خود را افزایش می‌دهیم. در مورد راکتور اراک هم اگر طرف مقابل به تعهدات خود در زمان معین عمل نکند، ما شرایط اراک را به قبل از توافق باز می‌گردانیم.»
همچنین طبق برجام قرار بود نیروگاه اراک با مشارکت بین‌المللی باز طراحی شود تا بتوان در آنجا اورانیوم 3.67 درصد غنی‌سازی شود. اتفاقی که تاکنون رخ نداده و مقامات ایرانی دائما از آنچه عدم پایبندی طرف غربی به تعهداتش در برجام می‌نامد گله‌مند است. در نتیجه احتمال دارد تهران گام‌های تازه‌ای در طراحی جدید نیروگاه اراک مد نظر داشته باشد.

2- آیا ایران از برجام خارج می‌شود؟
اگر از منظر حقوقی موضوع را بررسی کنیم ایران طبق این توافق محدود شدن غنی‌سازی اورانیوم تا 3.67 درصد را متعهد شده است.
در بخش هفتم بند الف برجام آمده است: «طی مدت پانزده سال و همچنان که ایران به طور تدریجی به سمت رسیدن به استانداردهای بین المللی کیفیت برای سوخت تولیدی در ایران حرکت می کند، ذخایر اورانیوم خود را به 300 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا 3.67 درصد یا معادل آن در سایر اشکال شیمیایی محدود خواهد کرد.»
ضمن اینکه ایران می‌تواند اورانیوم تا 3.67 درصد را در تاسیسات نطنز غنی‌سازی کند. چرا که طبق این توافق ایران مجاز نیست در فردو غنی‌سازی داشته باشد. در نتیجه اگر تهران آنطور که رئیس جمهوری ایران می‌گوید میزان غنی‌سازی خود را بالاتر از 3.67 ببرد، بعد از واشنگتن، تهران هم از برجام خارج شده است.


3 - این گام نهایی ایران است؟
رئیس جمهوری ایران 18 اردیبهشت وقتی از ضر‌ب‌الاجل 60 روزه به طرف غربی خبر داد، به نکته دیگری هم اشاره کرد. «پس از آن ایران یک بار دیگر در بازه‌ای 60 روزه به اروپا فرصت می‌دهد و اگر اروپا باز هم نتواند انتظارات ایران را فراهم کند، تهران دست به اقداماتی سطح بالاتر خواهد زد.»
در نتیجه باید انتظار داشته باشیم اقدامات ایران در مرحله کنونی در همین سطح محدود بماند و مجددا یک بازه زمانی 60 روزه به عنوان ضرب‌الاجل تعیین شود تا پس از آن ایران بار دیگر اقدامات مرحله‌ای در خصوص کنار گذاشتن تعهدات هسته‌ای خود را پی بگیرد.
ایران این سیاست را با هدف خراب نکردن تمام پل‌های پشت سر پی می گیرد تا در صورتی که طرف غربی و به ویژه اروپا گام‌هایی در راستای جلب رضایت تهران انجام دادند، بتواند به سرعت به مسیر برجام باز گردد. از سوی دیگر مقامات ایران بارها بر خروج مرحله‌ای و اقدامات متناسب در خصوص کاهش تعهدات خود تاکید کرده‌اند. در نتیجه باید منتظر باشیم و ببینیم پس از 16 تیر، چه اقداماتی در مسیر کمرنگ‌تر کردن تعهدات در دستور کار قرار می‌گیرد.


4 - واکنش‌های جهانی چگونه خواهد بود؟
روز 30 ژوئن 2019 بود که امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه در اجلاس گروه بیست گفت: «حتی اگر ایران برجام را زیر پا بگذارد، اروپا برنامه‌ای فوری برای پیروی از آمریکا و بازگرداندن تحریم‌های هسته‌ای ایران ندارد.» از سوی دیگر در روزهای اخیر گزارش‌های مختلفی به نقل از منابع آگاه و دیپلمات‌های اروپایی منتشر شده که نشان می‌دهد کشورهای اروپایی در حال حاضر تلاش خود را بر راضی کردن ایران متمرکز خواهند کرد.
بر این اساس بعید است در فاز فعلی، طرف اروپایی بر اعمال تحریم‌های تازه یا باز فعال‌سازی تحریم‌های پیشین تمرکز کند. گامی که مطابق با سیاست ایران هم قابل تبیین است. چرا که ایران با هدف باز گذاشتن مسیر برگشت، پروسه خروج مرحله‌ای را از برجام در دستور کار خود قرار داده است.
ضمن اینکه با نزدیک شدن به ضرب‌الاجل ایران، تلاش‌های اروپایی برای راه‌اندازی «اینس‌تکس» پررنگ‌تر از قبل شده است. مذاکرات هفته پیش عباس عراقچی با هلگا اشمید و همچنین دیپلمات‌های تروئیکای اروپایی نشان داد که طرف اروپایی در پی متقاعد کردن ایران برای ماندن در برجام است. اما آیا این تلاش‌ها از منظر ایران کافی خواهد بود؟ این سوالی مهم است که در آینده پاسخش را خواهیم یافت. اما دستکم تا کنون چنین نبوده است. چرا که حسن روحانی 12 تیر و بعد از بازگشت عراقچی از وین صراحتا اعلام کرد «اینستکس توخالی به درد ما نمی‌خورد.»
اما به جز اروپا، واکنش آمریکا به این اقدام هم باید مد توجه قرار بگیرد. دونالد ترامپ بعد از دیدار با رئیس جمهوری فرانسه در حاشیه اجلاس گروه بیست به نقل از امانوئل ماکرون گفت که رئیس جمهور فرانسه قصد دارد برای گفتگو به ایران برود و او هم از ایده گفتگو استقبال کرده‌ است. عملکرد یک سال اخیر اروپا در قبال توافق هسته‌ای بدون آمریکا نشان داد که اروپایی‌ها توانی فراتر از آنچه تاکنون اجرا کرده‌اند برای حفظ این توافق ندارند و تاثیر حضور یا عدم حضور آمریکا در برجام به قیمت وجود یا عدم آن است.
در نتیجه بعید است با این اقدامات، جز بالا گرفتن تنش‌ها اتفاق متفاوتی دستکم در کوتاه مدت رخ دهد. چرا که این تهدیدات ایران، هرچند اروپا را نگران می‌کند، اما بعید است آنها توانی برای تغییر اوضاع داشته باشند.

چه خواهد شد؟
ایران با پیگیری «راهبرد صبر استراتژیک» از زمان خروج آمریکا از برجام تلاش کرد به دیپلماسی فرصت دهد تا همچنان توافقی که برای حصولش ماه‌ها و هفته‌ها تلاش شده، از دست نرود. تهران برای این منظور از ضرب‌الاجلی که در ابتدا چندین هفته خوانده بود هم عدول کرد و حاضر شد یک سال به طرف اروپایی زمان دهد تا منافع حاضر در این توافق را برای ایران احیا کند. اتفاقی که به زعم ایران رخ نداده است. در نتیجه حالا وارد فاز تازه‌ای شده و بعد از آشکار شدن محدودیت‌های اروپا، تصمیم گرفته خروج گام به گام از برجام را در دستور کار قرار دهد.
تاریخ به شکل دیگری در حال تکرار است. در سالهای پایانی دولت سیدمحمد خاتمی، کشورهای اروپایی در اثر فشارهای دولت جورج بوش پسر، نتوانستند حفاظت از توافقات تهران و بروکسل را ادامه دهند و تهران هم تصمیم گرفت تعلیق غنی‌سازی داوطلبانه را پایان دهد. ادامه ماجرا اما روی کار آمدن محمود احمدی نژاد و سرعت بیشتر پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران بدون در نظر گرفتن تحریم‌های بین‌المللی بود، اتفاقی که هرچند از یکسو سبب شد دولت روحانی در مذاکره با دولت اوباما، از نظر فنی و فن‌آوری هسته‌ای دست بالاتری برای مذاکره و چانه زنی داشته باشد اما از طرف دیگر موجب وارد شدن فشارهای اقصادی بی‌سابقه به ایران هم شد.
در نتیجه بعید به نظر می رسد در کوتاه مدت اتفاقی متفاوت از آنچه در سالهای پایانی دولت سیدمحمد خاتمی روی داد، رخ دهد و شدت گرفتن تنش‌های بین‌المللی درباره موضوع ایران محتمل‌ترین سناریو به نظر می‌رسد. ضمن اینکه تاثیرگذاری این روند بر تحولات سیاست داخلی ایران هم اصلا دور از انتظار نخواهد بود. در پایان سال جاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور برگزار می‌شود و در کمتر از دو سال بعد و در انتخابات ریاست جمهوری 1400، بسیاری از بحث‌ها و مناظره‌های سیاسی احتمالا منبعث از توافق هسته‌ای، چالش‌ها و بحران‌های ناشی از آن خواهد بود.
این که ایران با ضرب الاجل خود خواسته یا ناخواسته بطور کامل از برجام خارج می‌شود و تحریم‌های همه جانبه را به جان می‌خرد سناریویی است که بی شک باب میل تهران نیست. اروپا و جهان نیز خواهان خروج تمام و کمال تهران از برجام و از آن مهمتر هسته‌ای شدن احتمالی ایران نیستند.
آنچه این گره و بن بست را از هم خواهد گشود ظاهرا در مقطع کنونی منوط به فعال شدن «عملی» اینستکس و «هویجی» است که اروپا می‌خواهد در برابر «چماق» ترامپ به ایران بدهد تا نفتکش ایران در سواحل جبل الطارق متوقف نشود، ایران بتواند نفتش را صادر کند و اقتصاد و چرخ کارخانه هایش را بچرخاند. حال باید منتظر ماند و دید، آیا پایان مهلت ایران به اروپا، پایان برجام است؟

کاهش تعهدات هسته ای تا کجا ادامه خواهد داشت؟
محمد جواد ظریف کاهش تعهدات برجامی ایران را گامی "برگشت‌پذیر" دانسته است. تاریخ سیاست اما نشان می‌دهد گامی که به راحتی به پیش گذاشته می‌شود، یا اصلاً قابل برگشت نیست و یا به سختی و مشقت و هزینه فراوان به عقب برمی‌گردد!
بنابراین، اینک که دولت ایران برای کاهش پلکانی تعهدات برجامی خود مصمم به نظر می‌رسد، باید از هم اکنون این نکته را در نظر داشته باشد که این راه ممکن است برگشت‌ناپذیر باشد.
از این گذشته، مشخص نیست که ایران در جهت کاهش تعهدات برجامی خود تا چه نقطه‌ای می‌خواهد پیش برود؟ از سخنان مقام‌های بلندپایه آمریکایی و اسرائیلی چنین برداشت می‌شود که آنها هم اکنون سرگرم تعیین خطوط خاکستری و قرمز خود در مورد فعالیت‌های اتمی ایران هستند و احتمالاً به زودی آن را به طور رسمی اعلام می‌کنند.
فعلاً خطوط به اصطلاح خاکستری و قرمز آمریکا و اسرائیل مشخص نیست ولی این خطوط هر چه باشد، می‌توان حدس زد که توقف ایران در منطقه خاکستری، صرفاً فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک را از طرف آنها تشدید می‌کند، اما عبور از خط قرمز به احتمال زیاد، همراه با تهدید جدی به استفاده از زور خواهد بود.
این در حالی است که هدف ایران از کاهش تعهدات برجامی خود، تحت فشار قرار دادن اروپا به منظور کمک آنها به خنثی کردن تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران است. اروپایی‌ها خود بارها تأکید کرده‌اند که در این مورد با محدودیت‌های بسیاری روبه رو هستند و ایران نباید از آنها انتظار "معجزه "داشته باشد. با این حساب، چرا ایران همچنان از اروپا انتظار معجزه یا به عبارتی بی‌اثر کردن تحریم‌ها را دارد؟
به نظرم این انتظار مبتنی بر تصوری است که دیپلمات‌های وزارت امور خارجه ایران از تحولات نظام بین‌الملل بعد از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا دارند. به گمان آنها، ترامپ شکاف بین دو سوی آتلانتیک را چنان عمیق کرده است که با مانورهایی می‌توان آن را عمیق‌تر کرد و از آن بهره لازم را گرفت. این نوع تصورات به درجاتی از زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در بین بخشی از سیاسیون ایرانی وجود داشته و گویا تجربه‌های مکرر از بی‌مبنایی این تصور نیز قرار نیست خدشه‌ای به استحکام آن وارد کند!
روشن است که بین اروپا و آمریکا اختلاف‌های تاکتیکی و حتی بعضاً استراتژیک وجود دارد، اما این اختلافات فقط از سوی کشورهایی قابل بهره‌برداری است که قواعد و هنجارهای نظام بین‌الملل را تنها چارچوب تحرکات سیاست خارجی خود تعریف کنند و داعیه تغییر آنها را نداشته باشند. جمهوری اسلامی در کلیت خود، داعیه‌هایی بسیار فراتر از هنجارهای نظام بین‌الملل دارد و بنابراین، نه فقط اروپا که در لحظات اضطراری حتی روسیه و چین نیز خطر حمایت مؤثر از آن را نمی‌پذیرند و فاصله را به دقت رعایت می‌کنند.
با چنین وضعیتی گمان نمی‌رود که تحت فشار قرار دادن اروپا از طریق کاهش تعهدات برجامی نتیجه‌بخش باشد، از این رو، در این میان ممکن است فقط اعتبار برجام به کلی زائل شود. بی‌اعتبار شدن برجام اما آیا هدفی است که ایران با آن کنار آمده است؟ اگر کنار آمده است، پس از آن لغو رسمی آن می‌خواهد چه کند؟ توافق تازه؟ یا هر چه بادا باد! ای کاش این مسائل برای مردم روشن شود!

 پس از پایان مهلت 60 روزه ایران به اتحادیه اروپا چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
 ناصر قندیل در البناء نوشت: در پایان این ماه، موعد مشخص شدن تکلیف بسیاری از پرونده‌های منطقه فرا می‌رسد و باید منتظر راه حل دولت‌ها و آمادگی آن‌ها برای مقابله یا مذاکره باشیم.
 در ادامه این مطلب آمده است: پرونده اول، مربوط به پایان مهلت 60 روزه‌ای است که ایران برای خروج از توافق هسته‌ای معین کرده و پس از آن، بازگشت ایران به توافق تازه، به شدت پیچیده و سخت می‌شود و زمینه مناسب برای مقابله فراهم می‌شود. نمی‌توان پیش بینی کرد که آیا دولت‌های اروپایی توان قانع کردن ایران برای تمدید مهلت 60 روزه را دارند یا نه، اما آنچه مسلم است، اروپایی‌ها آنقدر استقلال عقیده ندارند که بتوانند بدون موافقت آمریکا در این باره به ایران امتیازی بدهند؛ بنابراین، هر پیشنهادی که ایران از سوی دولت‌های اروپایی دریافت کند، پیشنهاد‌های آمریکایی است که از زبان اروپایی‌ها و با ضمانت روسیه و چین مطرح می‌شود.
‌نمی‌توان بین این مسیر ویژه پرونده هسته‌ای ایران و معامله قرن، قائل به جدایی شد؛ آنچه که ارتباط تنگاتنگی با محاصره ایران در نقشه آمریکای، اسرائیل و کشورهای خلیج فارس دارد، که مبتنی بر فرضیه ان‌ها در مورد مهار قدرت مقاومت و تامین امنیت اسرائیل است. برگزاری نشست بحرین در اواخر ماه جاری، فرصت آزمایشی خوبی برای توازن‌هایی است که معامله قرن حکم به آن می‌کند. همانطور که واشنگتن در تعامل با تبعات اقداماتش در خصوص پرونده هسته‌ای با ایران آشفته به نظر می‌رسد و در مورد جنگ یا مذاکره با ایران، نوسان زیادی دارد، در رابطه با معامله قرن نیز شاهد آشفتگی مشابهی در موضع گیری مسئولان آمریکایی هستیم. این در حالی است که شرایط نابسامان نتانیاهو در داخل اسرائیل و اجماع فلسطینی‌ها در مورد مقابله با معامله قرن، دو عامل کافی برای شکست این معامله است. به طور خلاصه می‌توان گفت تردید آمریکا در مورد اقدامهایش در قبال ایران، شباهت زیادی به تردید‌های آن در مورد اعلام رسمی مضمون معامله قرن دارد.
علاوه بر این، صحبت‌های مسئولان آمریکایی در مورد فرضیه رسیدن به راه حل روسی - آمریکایی در سوریه در قبال عقب نشینی ایران و نیروهای مقاومت از این کشور، در صورتی که براساس محاسبات آمریکا در مورد تحریک روسیه یا فشار بر آن برای قبول راه حلی در مورد ایران و نیرو‌های مقاومت استوار باشد، محکوم به شکست است. می‌توان گفت روسیه در دام گرفتار نمی‌شود و آمریکا می‌داند که روسیه نقشه‌ای برای اجرا ندارد؛ اما واشنگتن می‌خواهد فرصتی ایجاد شود که بتواند از دروازه روسیه ایران و نیرو‌های مقاومت را به خروج از سوریه قانع کند.
در صورتی که واشنگتن تصمیم به عقب نشینی از محاصره ایران به صورت پنهانی و از طریق کانال اروپا بگیرد و معامله قرن را به بهانه نیاز به وقت و هماهنگی‌های بیشتر با طرف‌های بین المللی، در هم پیچد، خاورمیانه مهیای صلح‌هایی در سوریه و یمن می‌شود و در ادامه، پیروزی‌های محور مقاومت رنگ شرعی به خود می‌گیرد. گذشته از اینکه فرصتی برای طرف‌های شکست خورده در جنگ‌ها فراهم می‌شود تا بابی برای حفظ آبرو و عقب نشینی امن آن‌ها از سوریه یا یمن، گشوده شود.
نیرو‌های مقاومت که برای برگزاری نشستی در سطح رهبران آماده می‌شوند، جنبش‌های مقاومت در لبنان، فلسطین، یمن و عراق را با دولت‌های اصلی حاضر در این محور، یعنی ایران و سوریه جمع کرده و به هم پیمان روسی ابلاغ می‌کنند که در عین امادگی برای مقابله، در صورتی که با جدیت و امتیازدهی‌های آمریکا در راستای ایجاد فضایی برای راه حل‌های مبتنی بر گفتگو مواجه شوند، آماده مذاکره هستند.

 


نظر شما