هر ثانیه ۳۶۰ متر مربع از جنگلها و مراتع ایران نابود میشود
بیابانزایی روی دور تند
صاحبخبر - سالانه بین ۵۰ تا ۶۰ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس خشک میشوند، این فقط آمار نابودی قسمت کوچکی از جنگلهای ایران است که از سوی عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور اعلام شده است. او وضعیت نامطلوب و پرمشکل محیطزیست ایران را ناشی از مدیریت غلط در طول 40 سال اخیر میداند، آن هم در دولتی که از ابتدای روی کارآمدن تاکنون مدعی «محیطزیستیترین دولت» از ابتدای جمهوری اسلامی است. رئیسجمهور و مقامات ارشد دولت یازدهم و دوازدهم بارها از این عنوان در سخنرانیها و تبلیغات انتخاباتی خود استفاده کردهاند، درحالی که نهتنها در طول 6 سال گذشته هیچ عملکرد مثبتی در راستای حفظ و نگهداری محیطزیست از آنها دیده نشد بلکه طرحها و پیشنهادهای غیرکارشناسی و ضدمحیطزیستی نیز در این دولت کلید خورد. موافقت با پروژههای انتقال آب، انتصاب مدیران غیرمتخصص در سازمانهای «حفاظت محیطزیست» و «جنگلها، مراتع و آبخیزداری»، بیتوجهی به دیپلماسی آب و تامین حقابههای کشور، نابودی بیشتر تالابها، مهارنشدن ریزگردها، تداوم رشد بیابانزایی، واگذاری مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به وزارت جهاد کشاورزی و واردات بیرویه محصولات تراریخته تنها بخشی از دلایل مخالفت فعالان محیطزیست و دوستداران طبیعت است، زیرا معتقدند این دولت با سردادن شعارهای زیستمحیطی با الفاظ بازی میکند و این نوعی توهین به شعور مردم و دلسوزان محیطزیست تلقی میشود. براساس استانداردهای جهانی برای هر هزار هکتار یک نیروی حفاظتی وجود دارد، در حالی که در ایران برای هر 11هزارهکتار و حتی در برخی مناطق برای هر ۴۰هزار هکتار یک نیروی حفاظتی جنگل وجود دارد. هر ثانیه حدود 360 مترمربع از جنگلهای کشور نابود میشود حمید گشتاسب، مدیرکل پیشین دفتر امور زیستگاهها و مناطق سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به اینکه هر ثانیه حدود 360 مترمربع از جنگلهای کشور نابود میشود، گفت: «براساس مطالعات صورت گرفته در چهار دهه گذشته وسعت جنگلهای کشور از 18 میلیون هکتار به 12 میلیون هکتار رسیده است و اگر این روند به همین صورت ادامه یابد تا 30 سال آینده هیچ جنگلی در کشور نخواهیم داشت. هماکنون 12میلیون هکتار جنگل در سراسر کشور داریم که در سطح کشور در اقلیمهای متفاوت توزیع شده و مهمترین جنگلهای ما در بخش شمالی کشور و معروف به جنگلهای هیرکانی است که هماکنون به حدود یکمیلیون و 900 هکتار رسیده، در حالی که چهار دهه قبل این جنگلها بیش از سههزار هکتار وسعت داشت اما در طول دهههای اخیر حدود 2900 هکتار از این منابع طبیعی ارزشمند به دست عوامل انسانی تخریب شدهاند.» براساس مطالعات یک درخت 50ساله حدود 750 میلیون تومان ارزش دارد، در حالی که ما به صورت سالانه بسیاری از این جنگلها را برای ویلاسازی و احداث جاده از بین میبریم. ویلاسازیها، تغییرکاربری اراضی، تخریب جنگلها برای بهرهبرداری از چوب و تامین صنایع چوبی، قاچاق چوب و جادهسازیها تنها بخشی از عوامل عمده تخریب جنگل در کشور است. همچنین چرای بیرویه و خارج از فصل دام از عوامل مهم نابودی مراتع به شمار میآیند. مهمترین عامل تخریب و نابودی جنگلها را میتوان ناشی از تغییرکاربری جنگلها دانست که برای توسعه اراضی کشاورزی، ساختوساز ویلا و طرحهای توسعهای صورت گرفته و این عوامل منجر به نابودی بخش وسیعی از جنگلهای کشور در مناطق شمالی شده است. متاسفانه برخی طرحهای توسعه بدون هماهنگی با دستگاههای متولی برای جادهسازی یا فعالیت توسعهای در داخل جنگل انجام میشود. بهرهبرداری از جنگل باید براساس طرح آمایش سرزمین و طبق برنامهریزی اصولی در عرصههای جنگلی و مرتعی کشور صورت گیرد تا شاهد بروز خسارتهای جبرانناپذیر نباشیم، زیرا با اجرای آمایش سرزمین میتوان ارزیابی کرد که در چه مکانهایی امکان سرمایهگذاری صنعتی و ساختوساز وجود ندارد و نباید اجازه بهرهبرداری داد. براساس شواهد و مطالعات صورتگرفته به نظر میرسد بیشترین روند تخریب جنگل در استان مازندران در حال وقوع است که در این بخش نیز بیشتر از سایر مناطق دارای جنگل و پوشش گیاهی هستیم. این درحالی است که وجود جنگلها و مراتع در بسیاری از مواقع برای کشور مفید است، بهعنوان مثال میتوان به سیلاب اخیر در استانهای گلستان و خوزستان اشاره کرد. متاسفانه در سالهای اخیر حجم وسیعی از جنگلهای شمشاد در استان گلستان به دلیل آفت شبپره از بین رفتهاند، در حالی که به نظر میرسد این آفت نیز ناشی از غفلت یا تعلل عامل انسانی در رسیدگی به این جنگلهاست. جنگلهای شمشاد حدود 72هزار هکتار از جنگلهای شمالی کشور را به خود اختصاص دادهاند که به دلیل بروز آفت شبپره بیش از چهارهزار هکتار آن در معرض آسیب نابودی است. در سه دهه گذشته 600هزار هکتار از جنگلهای کشور از بین رفته است و اگر این روند ادامه یابد در چند دهه آینده شاهد نابودی کامل جنگلهای کشور خواهیم بود. متاسفانه برخی دولتها فقط در زمان انتخابات شعارهای محیطزیستی میدهند، در حالی که مردم خواهان اجرایی و عملی شدن این شعارها هستند. دولت یازدهم وعدههای محیطزیستی بسیاری به فعالان محیطزیست داد اما این وعدهها فقط روی کاغذ بود و هیچوقت عملیاتی نشد. افزایش ۲۷ درصدی آتشسوزی جنگلها به نسبت پارسال سرهنگ جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست کشور در گفتوگو با «فرهیختگان» به وضعیت آتشسوزی جنگلها در مناطق چهارگانه محیطزیست اشاره و بیان کرد: «امسال برابر پیشبینیهای صورتگرفته به دلیل نزولات جوی بسیار در سراسر کشور شاهد افزایش گیاهان و پوشش گیاهی در مناطق چهارگانه محیطزیست بودیم، برهمین اساس تیمهای واکنش سریع را در همه استانها تشکیل دادیم و در نامهای که به مدیران کل محیطزیست سراسر کشور ابلاغ کردیم از آنان خواستیم با منابع طبیعی و آتشنشانی مانور و رزمایشهای بسیاری داشته باشند تا در صورت بروز حریق جنگلها بتوانیم به سرعت وارد عمل شده و عملیات اطفای حریق جنگل را انجام دهیم.» پیشبینی کردیم به دلیل پتانسیل موجود در طبیعت با افزایش 200 درصدی میزان آتشسوزی در جنگلها و مراتع مواجه خواهیم بود که در 20 سال گذشته مناطق جنگلی و چهارگانه محیطزیست به این صورت آمادگی لازم برای مقابله با آتشسوزی را نداشت، زیرا حجم و ارتفاع گیاهان و علفها در سال جاری افزایش چشمگیری داشت و در ماههای اردیبهشت و خرداد آتشسوزیهای جنگل و مراتع آغاز میشود که خرداد امسال بیشترین فراوانی زمانی آتشسوزی در کشور بود. آتشسوزی جنگل و مراتع در مناطق چهارگانه محیطزیست تاکنون 27 درصد نسبت به مدت مشابه در سال گذشته افزایش داشته است که البته با کنترل و مدیریت به موقع عملیات اطفای حریق انجام شده است، با این حال از ابتدای سال تاکنون حدود 283 هکتار از مناطق چهارگانه تحتمدیریت سازمان محیطزیست دچار حریق شده است. براساس تحقیقات صورتگرفته بهطور کلی در دو ماه اخیر از مجموع رخداد حریق در مناطق حفاظتشده 61 مورد آتشسوزی در سراسر کشور به وقوع پیوسته است که از این تعداد هفت مورد ناشی از رعد و برق، دو مورد عمدی و انسانی و سایر موارد آتشسوزی نیز ناشی از بیاحتیاطی هموطنان در استفاده از طبیعت بوده که به صورت غیرعمدی اتفاق افتاده است. همچنین برخی آتشسوزیها بهطور طبیعی به وقوع پیوسته زیرا براثر تابش مستقیم و شدید نور خورشید با شیشهخردهها، بطریهای شیشهای و ظروف یکبارمصرف مانند ذرهبین عمل کرده و منجر به آتشسوزی جنگلها و مراتع شده است. براساس آخرین اطلاعات، کسانی که به صورت عمدی مراتع و جنگلها را در مناطق تحتمدیریت محیطزیست به آتش کشیده بودند، دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شدند که هماکنون پرونده آنان در حال بررسی است. بیشترین فراوانی جغرافیایی و مکانی آتشسوزی جنگلها و مراتع تحتمدیریت سازمان حفاظت محیطزیست به ترتیب در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، فارس و تهران گزارش شده که بیشترین حجم آتشسوزی را در این مدت داشتند. در ایران مناطق چهارگانه محیطزیست شامل محدودههای طبیعی با ارزش زیستمحیطی هستند که همه آنها تحتنظر سازمان حفاظت محیطزیست ایران اداره میشوند. این مناطق شامل پارک ملی، اثر طبیعی ملی، پناهگاه حیاتوحش و منطقه حفاظت شده است که حدود 12 درصد کل کشور را در بر میگیرد. این مناطق حدود 18میلیون هکتار است که توسط 3500 محیطبان حفاظت و نگهداری میشود، البته براساس استاندارد جهانی هر هزار هکتار باید از سوی یک محیطبان محافظت شود این درحالی است که در کشور ما هر 11هزار هکتار توسط یک محیطبان نظارت و محافظت میشود، بنابراین برای رسیدن به استانداردهای جهانی باید تعداد محیطبانان کشور را 11 برابر افزایش دهیم. مسئولان کشور در تخریب جنگل بیتقصیر نیستند علی سلاجقه، رئیس اتحادیه انجمنهای علمی منابع طبیعی و محیطزیست ایران و رئیس سابق سازمان جنگلها در گفتوگو با «فرهیختگان» به اکوسیستم ایران اشاره و بیان کرد: «ایران کشوری است که با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی و زمینشناسی پوشش گیاهی متنوعی دارد. در قسمت شمالی جنگلهای هیرکانی و در بخش ایران مرکزی شاهد جنگلهای بیابانی هستیم که پوشش گیاهی آن مختص این نوع آب و هوا رشد یافته است. از نظر اقلیمی و اکوسیستم هر یک از نقاط جغرافیایی ما به نحوی است که توانمندیهای مختلفی دارد اما به صورت عالمانه و براساس نوع توانمندی منطقه از انرژی و گیاهان آن بهرهبرداری نمیکنیم. متاسفانه هیچ سرمایهگذاریای در زمینه انرژی پاک در کشور صورت نگرفته است و نوع برخورد ما با اکوسیستم ایران مرکزی با بخش شمالی کشور یکسان دیده شده، در حالی که توانمندی هر یک از این مناطق متفاوت است. متاسفانه این دیدگاه کلان در مدیران و مسئولان ارشد کشور نیز وجود دارد. مردم بومی یک منطقه عموما با توجه به نوع آب و هوا و پوشش گیاهی منطقه سبک زندگی خود را بنا کرده و از توانمندی آن بهرهبرداری میکنند، درحالی که مسئولان چنین نگاه عالمانهای نسبت به جغرافیای کشور ندارند، بهعنوان مثال مردم بومی مناطق مرکزی ایران که اقلیم خشکی دارند بهطور طبیعی با این وضعیت کنار آمده و طبق آن سبک زندگی، اشتغال، کشاورزی و صنعت خود را بنا کردهاند و همگام با طبیعت حرکت میکنند اما مسئولان کشور از قوه مقننه گرفته تا دستگاه اجرایی و قوه قضائیه در راستای مبتنیبر شرایط طبیعت قانونگذاری نکرده و طرحهای توسعهای کشور را براین اساس پیش نبردهاند، بنابراین آنان در تخریب پوشش گیاهی و جنگلها بیتقصیر نیستند. مسئولان کشور براساس سرشت طبیعی ایران و به صورت عالمانه برنامهریزی نکردهاند، به همین دلیل بیتدبیری آنان یکی از مهمترین دلایل تخریب پوشش گیاهی و جنگلی کشور به شمار میآید. البته باید در نظر داشته باشیم که برخی مردم نیز با سوءاستفاده از خلأهای قانونی و ضعف قانونگذاری در راستای سودجویی و منفعت خود گام برمیدارند و طرحهای توسعهطلبانه خود را در طبیعت اجرا میکنند و به همین دلیل پوشش گیاهی کشور با مشکل مواجه شده است. جنگلها در وضعیت مناسبی قرار ندارند که بخشی از آن ناشی از بینظمیهای اقلیمی مانند درجه حرارت و رطوبت است که اکوسیستم را شکننده کرده، از سوی دیگر تعدی و تجاوز باعث شده جنگلها در آستانه نابودی قرار گیرند. سرانه جنگل در کشور ما هشتدهم هکتار به ازای هر نفر است، در حالی که تا میانگین جهانی بسیار فاصله داریم، زیرا سرانه جنگل به ازای هر نفر در دنیا حدود دوهکتار است. ما باید خود را با این توان گیاهی و سرشت طبیعی کشور تطبیق دهیم. حدود 50 درصد کشور ما تحتسیطره جنگلها و مراتع است اما هنوز آمار دقیقی از وسعت جنگلهای کشور در دست نیست که آن را براساس استانداردهای جهانی محاسبه کرده باشند. اما هرسال در قالب طرحهای مختلف منابع طبیعی نوعی پوشش گیاهی دستکاشت در کشور ایجاد میکنیم که این هکتارها و گونههای کاشتهشده به سرمنزل مقصود نمیرسند و به دلیل خشکسالی و عدمسیستم نگهداری مناسب از بین میروند و سطوح مختلفی از جنگل را به صورت سالانه به دلیل تعدی و تجاوز انسانی از دست میدهیم.»∎