به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را مسبب یغمای کودکی میداند و میگوید: این عوامل سبب شده که کودکی کودکان زبالهگرد به مخاطره افکنده شود. به نظر میآید در مقابل این پدیده باید موضعی داشت. با توجه به اهمیت موضوع به عنوان نهادهای مدنی باید به عرصه سیاستگذاری کمک کنیم. درسال 1379 ایدهای طرح شد که برای حل مسأله باید پژوهشی صورت بگیرد و بر اساس آن راهکارهای مناسب ارائه شود ولی هنوز راهکار مطمئنی که روی میز قرار بگیرد، طرح نشده است. ما یک هدف آرمانی داشتیم و هنوز هم داریم و آن هم حذف زبالهگردی کودکان است، هرچند خیلیها گفتند این کار امکان ندارد و ما باید تلاش کنیم واقعیات را دستکاری کنیم.
فرشید یزدانی در نشستی به مناسبت روزجهانی منع کار کودک با عنوان «یغمای کودکی» توضیح میدهد: حدود 14 هزار زبالهگرد در تهران وجود دارد که از این تعداد 4700 نفر کودک هستند یعنی رقمی در حدود یکسوم و عمده زبالهگردها، در واقع بیش از 90 درصد آنها هم از اتباع افغانستان هستند.
برآوردهای مالی طلای سیاه
به گفته این فعال حوزه کودک، اگر قیمت متوسط هر کیلو زباله خشک 2500 تومان باشد، ارزش زبالههای خشک در سال 1397 در تهران 2640 میلیارد تومان است که بخشی را بازیافت و بخش زیادی را به صورت غیررسمی جمعآوری میکنند. این در حالی است که قیمت خرید از زبالهگردها تنها 450 تومان است و در نهایت 410 میلیارد تومان سهم زبالهگردها خواهد شد و میتوان گفت که 15.6 درصد از مجموع ارزش گفته شده به زبالهگردها میرسد و کودکان از این رقم تنها 2.4 درصد سهم دارند و ماهانه در حدود 1.5 میلیون تومان دریافتی هر زبالهگرد است.
آنچه پرواضح است این نکته است که کودکی کودکان در حالی به یغما میرود که افرادی در پشت پرده سیاه و تاریک زبالهگردی در حال کسب درآمدهایی غیرقابل باور هستند.
قوانین غبارآلود منع بکارگیری کودک
پدیده زبالهگردی کودکان در حالی شایع است که قوانین منع بکارگیری کودکان در دنیا و در کشور ما وجود دارند اما هیچ توجهی به آنها نمیشود و در واقع میتوان گفت به هیچ عنوان قدرت بازدارندگی ندارند.
فرشید خضری، یکی از فعالان حوزه کودک با طرح این پرسش که چه عواملی باعث شکلگیری پدیده زبالهگردی کودکان است، میگوید: علاوه بر اینکه باید به دنبال عوامل این پدیده شوم باشیم، برای ساماندهی، جمعآوری و تفکیک هم باید دنبال راهکار باشیم. در نهایت این پدیده، پیامدهای زیستی، فیزیکی و روانی دارد. در مطالعهای که حدود 9 ماه در کل مناطق 22 گانه شهر تهران داشتیم، با 302 زبالهگرد مصاحبه شده و از این تعداد 141 نفر کودک بودند. هر زباله گرد بهطور میانگین 10 ساعت کار میکند و پیشبینی میشود در فصل تابستان ساعات کاری این افراد طولانیتر شود.
وی با اشاره به اینکه، فقر و فقدان فرصتهای اقتصادی و شیوه غلط مدیریت پسماندهای شهری مسبب اصلی زبالهگردی و زبالهگردی کودکان است، میافزاید: شیوه واگذاری جمعآوری زبالهها به پیمانکاران کاملاً اشتباه است زیرا پیمانکاران نباید از کودکان برای جمعآوری زبالهها استفاده کنند آن هم در حالی که حتی ابزارهای پیش و پا افتاده برای جمعآوری زباله، در اختیار کودکان قرار نمیدهند. علاوه بر مشکلات یادشده، شهرداری هم هیچ نظارتی بر کار پیمانکاران ندارد.
به گفته خضری، به دلیل نبود حداقل امکانات زندگی، خطرات فراوانی این کودکان را تهدید میکند. بر اساس پژوهش انجام شده حدود 75 درصد از این کودکان زخمی شدهاند و آمار ابتلا به بیماریهای واگیر هم در زبالهگردها بسیار بالا است. نزدیک به 57 درصد از زبالهگردها نوعی از موادمخدر مصرف میکنند، همین امر سبب میشود کودکان هم زمینه اعتیاد داشته باشند. کودکان زبالهگرد قربانی اشکال مختلفی از خشونتها و جرائم هستند و چارهای جز این نداریم که برای ساماندهی این کودکان مجموعهای از عوامل و راهکارها را برای حل نظاممند مسأله، در نظر بگیریم.
حوزه فقر به معاونت رفاه هم مربوط میشود
معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این نشست با بیان اینکه برخی سیاستگذاریها بسیار پیچیده هستند، معتقد است: در حوزه زبالهگردی تاکنون راهحلی کارگشا ارائه نشده است.
احمد میدری میگوید: تا وقتی به برخی ارزشها پایبند باشیم نمیتوانیم مشکلات را حل کنیم به عنوان نمونه وقتی نمیخواهیم حضور افاغنه را در ایران به رسمیت بشناسیم چطور میخواهیم مشکلی را حل کنیم؟ در حال حاضر 2 تا 3 میلیون افغان در کشور داریم که تنها 700 هزار نفر از آنها به صورت رسمی در کشور زندگی میکنند. یکی از مخالفان، خانه کارگر است که معتقد است تنها در صورتی نیروی کار باید به کشور وارد شود که نیروی کار ماهر باشد و بتوان گفت که در تخصص مورد نظر، نیروی کار ایرانی در کشور وجود نداشته باشد.وی به مورد دیگری از تضادهای موجود اشاره کرده و میافزاید: وقتی کار کردن کودک را قبول نداریم چطور میتوانیم کارفرما را ملزم به رعایت بهداشت و انجام آزمایشهای ادواری یا آموزش کودک کار کنیم؟
به اعتقاد میدری تضادهای موجود در جامعه مثلاً نمونههایی که در فوق یاد شد، سبب شده هنوز نتوانیم به راهحل مشترکی برسیم.
چرا مسأله زبالهگردی اتفاق میافتد؟
سرپرست پژوهش زباله گردی کودکان، در پاسخ به این پرسش میگوید: به مقوله زبالهگردی کودکان کمتر توجه شده و کار زیادی از این دست پژوهشهای علمی مطابق با استانداردهای پژوهشی انجام نشده است. دلیل دوم هم نظارت نکردن دستگاههای شهرداری و مدیریت پسماند زباله است. علاوه بر موارد یادشده مجموعهای از کارهای پیچیده و بسیار گسترده سبب شده مهاجران افغان روز به روز بیشتر شده و به دلیل ارزان بودن به این کار گرفته میشوند و در نهایت شاهد وجود تجارت عظیم طلای کثیف هستیم. کامیل احمدی در ادامه میافزاید: ما شهروندان هم در قبال این معضل هیچ مسئولیتی نمیپذیریم و با رشد صنعتی شدن هر روز غذاهای بستهبندی شده و محصولات آمادهای خریداری میکنیم که به این موضوع دامن میزند. مسأله دیگر هم عدم آموزش شهروندان در خصوص تفکیک زبالهها است. به اعتقاد احمدی چاره کار، مدیریت پسماند توسط شهرداری و مکانیزه شدن جمعآوری زباله است. در کشورهای نیمه توسعه یافته و رو به رشد تجارب خوبی در این خصوص به دست آمده که میتواند مؤثر و کارآمد باشد. دولت باید در بودجه گذاریها تجدید نظر کند و محلهای استاندارد متعددی برای دفع زباله پیشبینی کند.
نظر شما