به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، از چندی پیش و با رشد شدید قیمت داراییها بحث مالیات بر عایدی سرمایه بر سر زبانها قرار گرفته است و برخی مدیران اقتصادی از اجرای این طرح استقبال کردهاند. البته این طرح همانند طرحهای دیگر با اثرات مثبت و منفی همراه است. هدف از اعمال چنین مالیاتی بهواسطه اجرای این طرح کاهش سفتهبازی و نوسانات قیمتی در بازارهاست. هدف دیگر این طرح کاهش میزان سود سرمایهگذاری در بازارهای غیرمولد و موازی بخش تولید است. باتوجه به اینکه بازارها به دو بخش مولد و غیرمولد تقسیم میشوند، اغلب دولتها سیاستهایی اتخاذ میکنند تا سرمایهها به سمت بخش مولد که همان بخش تولیدی است هدایت شود. لازمه این امر کاهش سود سرمایهگذاری در بازارهای موازی بخش تولید است. اگر سودی که در بازارهای مولد نصیب سرمایهگذاران میشود بیشتر از سود در بازارهای غیرمولد باشد، بدیهی است که سرمایههای سرگردان و سرمایههای مختلفی به سمت بازارهای مولد حرکت میکند. یکی از راهکارهایی که باعث میشود سود در بازارهای موازی و غیرمولد کاهش یابد اخذ مالیات مخصوصا اخذ مالیات بر سود سرمایه است، بنابراین با افزایش هزینهها در بازار غیرمولد جذابیت سرمایهگذاری در این بازارها کاهش مییابد.
همچنین روز گذشته معاون وزیر صمت در اظهارنظری گفت که دریافت مالیات برمبنای عایدی سرمایه در شرایط فعلی اقتصاد برای حمایت از تولید ضروری است. سعید زرندی میگوید: یکی از موانع پیشروی توسعه بخش تولید، عدم جذابیت آن برای سرمایهگذاری است چراکه در بخشهای غیرمولد همچون خرید و فروش مسکن، زمین، طلا، خودرو و... سودآوری بالایی وجود دارد. او اضافه میکند: برنامهریزی برای ایجاد تعادل در بازده بخشهای مختلف بهویژه در شرایط تحریمی و افزایش نرخ ارز، بسیار ضروری است.
اعمال این مالیات باعث میشود فعالیتهای سفتهبازی و خرید و فروش در بازارها جذابیت کمتری نسبت به حالت برقرار نبودن این مالیاتها داشته باشند و نقدینگی کمتری جذب این فعالیتها شود که نتیجه آن کاهش نوسانات بیمورد است که باعث دور شدن قیمت از قیمت تعادلی میشود. ولی از طرفی برخی از جمله وزیر سابق راه و شهرسازی معتقدند که این طرح باعث کاهش سرمایهگذاری میشود. اما احتمالا استدلال این گروه این است که با اجرای این طرح نقدشوندگی در بازار کاهش مییابد که میتواند جذابیت سرمایهگذاری مولد در بازارها شود، ولی هدف این مالیات، معاملات و خرید و فروشهای کوتاهمدت در بازار است و سرمایهگذاریهای حقیقی را شامل نمیشود.
اما باید در اجرای مطلوب این طرح دقت کرد زیرا نکته اجرای مطلوب این طرح این است که مالیات باید به صورت همزمان در همه بازارهای مالی و داراییها اجرا شود. به عنوان مثال اعمال این مالیات تنها برای یک بازار مانند بازار مسکن اثر منفی در پی خواهد داشت و سفتهبازی را به بازارهای دیگر هدایت میکند.
آلبرت بغضیان اقتصاددان درخصوص این طرح میگوید: نحوه پیادهسازی این طرح مالیاتی همانند انواع مالیاتها نیاز به شناسایی و محاسبه و شناسایی افراد مشمول دارد. برای اجرای این طرح میتوان از کشورهای دیگر که تجربه و سابقه اجرا دارند، استفاده کرد، مخصوصا این نوع مالیات که مالیات جا افتادهای است. او با اشاره به شرایط اقتصادی کشور میگوید: در صورتی که کشور با تورم دست به گریبان است و منافع بخش بزرگی از افراد و سودجویان از این طریق تامین میشود، بهتر است از تجارب کشورهای دیگر استفاده کرد. او ادامه میدهد: همچنین درخصوص اجرای مالیاتهای ارزش افزوده یکسری تجارب به دست آمده و میتوان در اجرای این طرح از آنها بهره برد. او درباره پیچیدگیهای اجرای این طرح تاکید دارد: سازمانهای اطلاعاتی میتوانند کمک بزرگی به اجرای این طرح کنند. سازمان ثبت احوال و در کنار آن شهرداری و سازمانهای دیگر در شناسایی و گردآوری آمار میتوانند در این باره نقش مهمی ایفا کنند. البته نمیتوان خلأ اطلاعاتی و شرایط اقتصادی را به بهانه عدم اجرای این طرح پذیرفت زیرا عایدی و اثرات مثبت این طرح را نمیتوان نادیده گرفت.
او درباره مخالفان مالیات بر عوایدی سرمایه با اشاره به اینکه مخالفان یا ذینفعان این مالیات که نمیخواهند مشمول این طرح شوند دلایلی را مطرح میکنند، مانند رکود و افزایش قیمت و از این موارد نیز استقبال کرده و با این قبیل مباحث، خبرها را داغ میکنند. او ادامه میدهد: مالیات معمولا افزایش قیمت را به دنبال دارد اما تنها مالیاتی که در افزایش قیمت تاثیر ندارد همین مالیات بر سود است، زیرا بعد از وقوع سود است که مالیات اخذ میشود. مالیات بر ارزش افزوده یا مالیات بر عایدی مسکن یک طرف آن را پرداخت میکند و این تاثیر خود را بر قیمت نشان میدهد؛ نفعی که این طرح مالیاتی دارد این است که تصاعدی و طبقهای منجر به افزایش شدید قیمت نمیشود و در مقابل باعث کاهش عمل سوداگرانه خواهد شد. او در پاسخ به این سوال که آیا این طرح منجر به افزایش رکود نمیشود، میگوید: درست است که رکود باعث کاهش رونق میشود اما حاصل اجرای این طرح حذف رونق کاذب یا همان سوداگری است، اما رونق واقعی آسیبی نخواهد دید، ضمن اینکه درآمد حاصل از این طرح میتواند در بخشهای تولیدی و زیربنایی و بنیادی هزینه شود.
نظر شما