مثلث آنلاین: «سایه رحمتی» شعبدهباز ٣٢ ساله تنها زن شعبدهباز در ایران است از مشکلاتش در این صنف گلهمند است.
روزنامه شهروند نوشت: شعبدهبازی یک فن و یک هنر است که با حقهای کوچک بیننده را شگفتزده میکند. این روزها با پخش برنامه عصر جدید و اجرای شعبدهبازهای مختلف، موضوع تردستی و ذهن خوانی و قدرتهای ماورایی، ذهن تماشاگرانش را به خودش مشغول کرده است. «سایه رحمتی» شعبدهباز ٣٢ ساله اهل مشهد که تنها زن شعبدهباز در ایران است با هدف مبارزه با خرافات این حرفه را دنبال میکند. او که همه رمز و رازهای سختترین تردستیها را هم کشف کرده با جرأت میگوید که همه کارهای عجیب و غریب روی صحنه رازهای شعبدهبازی هستند نه قدرت ذهن خوانی. با همه اینها در چند وقت اخیر که ادعای داشتن قدرت منتال و ذهن خوانی در بین شعبدهبازها مد شده او هم هر روز از مردم پیغامهایی دریافت میکند که میخواهند برایشان پیشگویی کند. درحالیکه این ادعاهای واهی میتواند هنر شعبدهبازی را به حاشیه ببرد و جریان انحرافی در جامعه به راه بیندازد، اما ظاهراً هنوز چندان مورد توجه مسئولان قرار نگرفته است. هرچند که یکی از اصلیترین دلایل رشد چنین جریانهایی نبود صنف و اتحادیهای است که باید روی کارهای اینچنینی نظارت داشته باشد. در این گفتوگو سایه رحمتی هم از نداشتن صنفی رسمی برای حمایت از شعبدهبازها گلایه میکند و از مصائب و مشکلات شعبدهبازی میگوید.
اولین زن شعبدهباز هستی یا تنها زن شعبدهباز در ایران؟
نمیتوانم بگویم اولین زن شعبدهباز ایران هستم، چون قبل از انقلاب همسر استاد « گالا گالا » در شعبدهبازیهایشان دستیار بودند. اما من تنها زن شعبدهبازی هستم که به صورت مستقل روی صحنه میروم و آقایان دستیار من هستند.
بین چند شعبدهباز؟
آمار رسمی میگوید ٣ هزار نفر، اما من فکر میکنم خیلی بیشتر از اینها باشد. الان در همین برنامه عصر جدید شعبدهبازهایی روی صحنه میروند و اجرا میکنند که در این ١٣، ١٤سالی که به صورت حرفهای کار میکنم، اکثریتشان را نمیشناسم و مشخص است که تابهحال در آمار تعداد شعبدهبازها قرار نگرفتند.
طبیعتاً شعبدهبازی چه در ایران و چه در کل جهان، فنی است که مردانه به حساب آمده. مطرحترین شعبدهبازهای دنیا مثل دیوید کاپرفیلد، کریس آنجل تا بهروز کریمی و عارف غفوری مرد هستند. چرا هنر تردستی مردانه شده؟ مگر فرقی میکند؟
راستش خیلی دلم پُر است و اگر بخواهم در موردش حرف بزنم، یکی دوساعتی طول میکشد. این اولینباری است میخواهم تعارف و تمجید را کنار بگذارم، چون در مصاحبههای قبلیام همیشه گفتهام خیلی خوشحالم و شعبدهبازی در ایران هیچ مشکلی ندارد، ولی الان به جرأت میگویم که تردستی تنها هنری است که هیچگونه رقابت سالمی در آن وجود ندارد. برای اینکه بخواهی مطرح شوی، باید پایت را بگذاری روی همکارانت، لهشان کنی تا بالا بروی. متأسفانه الان همکاران مرد من این کارها را میکنند و اصلاً به این نگاه نمیکنند که رقیبشان یک خانم است. مردها شعبدهبازی را مال خودشان کردند.
اتحادیه یا صنفی ندارید که زیر نظر آنها فعالیت کنید و به این مشکلات رسیدگی کنند؟
آقای بهروز کریمی معروف به پریستو یک انجمنی برای شعبدهبازها تشکیل دادهاند اما در واقع جای رسمی نیست که بتوانند همه را نظارت کنند و فقط در حدی است که درددلها را گوش میدهند.
طبیعتاً با فضای رقابتهای ناسالمی که معتقدی بین شعبدهبازها وجود دارد، ایجاد یک اتحادیه با دستورالعمل و قوانین مشخص لازم به نظر میرسد. ولی مشخصاً منظورت از رقابتهای ناسالم در حرفه شعبدهبازی چیست؟
ببینید متأسفانه بعد از تحریمها صد درصد روی لوازم ما خیلی تأثیر گذاشت و ابزار شعبدهبازی فوقالعاده گران شدند. بنابراین یک نفر مثل من بر اساس هزینههایی که برای کارش کرده، یک نرخی را برای یک سانس اجرا به برنامهگذار میدهد ولی یک شعبدهباز دیگر یک نرخ ارزانتر از من میدهد که کار را از من بگیرد. خب طبیعتاً برنامهگذارها سراغ کسانی میروند که ارزانتر میگیرند و همکاران من حاضرند با یکپنجم این مبلغ کار کنند ولی اجازه کار به یکنفر دیگر را ندهند.
نرخ یکساعت اجرای شعبدهبازی روی صحنه چقدر است؟
من ٣ میلیون تومان میگیرم ولی الان شعبدهبازهایی هستند که با ٥٠٠هزار تومان یا حتی ٥٠هزارتومان هم روی صحنه میروند. کلاً قیمت ثابتی نداریم، برای همین است که اگر یک صنف و اتحادیه رسمی داشتیم، میتوانست روی نرخها نظارت کند و این فضای ناسالم رقابتی را از بین ببرد.
طبیعتاً بیمه هم ندارید، درست است؟
بله، متأسفانه بیمه نیستیم. در حالی که کار ما خطرهای خاص خودش را دارد و نیاز است که شعبدهبازها هم بیمه شوند. خود من الان یکسال است که در پایم یک لخته خون ایجاد شده و به دلیل نداشتن بیمه همه هزینههایم با نرخ آزاد است و ماهیانه ٦٠٠، ٧٠٠ هزار تومان هزینه درمانم میشود.
به عقبتر برگردیم، به ماجرای شعبدهباز شدنت. اصلاً چه شد که تصمیم گرفتی تردست شوی؟
از کودکی دوست داشتم کاری انجام دهم که همه را شگفتزده کنم. آن زمان در برنامه «دیدنیها» که از تلویزیون پخش میشد، یک شعبدهبازی را نشان میداد و من خیلی جذب کارهایش شدم. بعد یکی دوتا وسیله تهیه کردم و در مدرسه چند اجرا انجام دادم و خلاصه در این مسیر افتادم.
اولینباری که به صورت جدی روی صحنه شعبدهبازی انجام دادی، چند سالت بود؟
١٧سال.
خانوادهتان با کارتان مشکل نداشتند؟ مثلاً به خاطر باورهایی که در این هنر وجود دارد و اینکه همه همکارانت در ایران مرد هستند، مخالف باشند که وارد صنف تردستها شوید.
اولش بشدت مخالف بودند ولی کمکم وقتی اجراهایم را دیدند و توضیحاتی که از علایق و هدفهایم به آن دادم، با این موضوع کنار آمدند.
به نظرت در شعبدهبازی چه هدف مثبتی را میشود دنبال کرد؟ چون ظاهراً بیشتر شبیه سرگرمی به نظر میرسد و حتی عدهای معتقدند ماهیتش فریبانه است و در واقع بیننده فریب میخورد و این جنبه بدآموزی دارد.
یکی از هدفهای من این است که در شعبدهبازی با خرافات مبارزه کنم.
چطوری؟
من در یکی از شهرهای کوچک استان خراسان بزرگ شدم و مردم آنجا متأسفانه خیلی به رمالها و دعانویسها اعتقاد داشتند. یادم است که حتی اگر بچههایشان سرما میخوردند، او را دکتر نمیبردند و اولین کاری که میکردند، بچه را میبردند پیش دعانویس و رمال. وقتی با شعبدهبازی آشنا شدم، دیدم همه این کارهایی که رمالها انجام میدهند را یک شعبدهباز در قالب تردستی میتواند انجام دهد اما بعضی از شعبدهبازها هم به این باورها در جامعه پروبال میدهند و میگویند که ما قدرت جادویی داریم و حتی میتوانیم ذهنخوانی کنیم، اما من همیشه به همه توضیح میدهم که من هیچ انرژی یا نیروی خاصی ندارم و پشت همه کارهایم یک حقه است. بعضی از شعبدهبازها میگویند.
از اسرار شعبدهبازی بگو؟ مثلاً چه حقههایی وجود دارد که قدرت ماورایی نمیخواهد و فقط یک حقه است؟
یکی از چیزهایی که الان خیلی رواج پیدا کرده و همه را شوکه میکند، حقه ذهنخوانی است. مثل کاری که یکی از شعبدهبازها در برنامه عصر جدید انجام داد و گفت که میتوانم یک بازی فوتبال را پیشبینی کنم، درحالیکه در زیر تختهای که روی آن نتایج را مینوشت، یک کمد کوچک بود که یک نفر در آن نشسته بود و روی یک کاغذ پیشبینیها را یادداشت میکرد و بعد با یک سرعت عمل و در یک لحظه کاغذ را به دست شعبدهباز میدهد. بعد از این اتفاق من هر روز در اینستاگرام و فضای مجازی پیغامهایی دریافت کردم که مردم از من میپرسیدند جریان این قدرت پیشگویی چه بود؟ اگر واقعاً درست است من فلان مشکل را دارم، لطفاً کمکم کنید. درحالیکه این یک حقه بود، ولی با ادعای شعبدهباز به داشتن قدرت ذهنخوانی خرافات ترویج میشود.
مدرکی هم در زمینه شعبدهبازی دارید؟
بله، من عضو انجمن شعبدهبازان جهان هم هستم.
مدرکت چیست؟
آقای کریمی مؤسسهای دارند که مجوز رسمی آموزش شعبدهبازی از وزارت ارشاد دارد، آموزشگاه پریستو برای هنرجویان کارت شناسایی صادر میکند.
سختترین شعبدهای که تا به حال انجام دادی چه کاری بود؟
فرار از طناب دار.
حقهاش چیست؟
یک طنابی است که هیچ درز و هیچ چیزی ندارد و دور گردنم میپیچم. بعد از دو تا تماشاچی میخواهم که روی صحنه بیایند و با همه قدرتشان طناب را بکشند، درحالیکه آنها طناب را میکشند، من خودم را خلاص میکنم.
یکی از قدیمیترین شعبدهبازیها همان خرگوشها و کبوترهایی بودند که از داخل کت و کلاه شعبدهباز درمیآمدند. هیچوقت هم نتوانستم بفهمم چطور این اتفاق میافتاد و حقهاش چه بود.
کلاه و کت دوجداره میپوشند و در یک جداره دیگر خرگوش را درمیآورند. (میخندد)
خارقالعادهترین تردستی که تا به حال دیدی و نتوانستی حقهاش را کشف کنی، چه شعبدهبازی بوه ؟
راستش من به جرأت میتوانم بگویم که همه حقههای شعبدهبازی را میفهمم، ولی یک کاری بود که دیوید کاپرفیلد در سالن روی سر تماشاچیان پرواز میکرد و این پرواز به قدری واقعی بود که همه شگفتزده شدند، ولی خب حقهاش این بود که یکسری نوارهای مخصوص نامرئی داشتند و یکجورایی حالت مکانیکی دارند و میتواند به وسیله آنها پرواز کند.
وقتی مردم تو را بهعنوان یک زن شعبدهباز روی صحنه میبینند، چه واکنشی دارند. به هر حال تا قبل از این در ایران شعبدهباز زن نداشتهایم.
تنها دلیلی که عاشق این هنر هستم، نگاه تمجیدآمیز مردم بوده، خیلی وقتها قبل از اینکه روی صحنه بروم، مجری اعلام میکند که یک شعبدهباز میخواهد برنامه اجرا کند و مردم توقع ندارند که یک زن روی صحنه برود، ولی وقتی میبینند قرار است من شعبدهبازی کنم، خیلی برایشان جالب است.
به عنوان یک زن پیشنهادی برای زنانی که به کار شعبدهبازی علاقه دارند، دارید؟
اصلاً تشویقشان نمیکنم که شعبدهباز شوند، مگر اینکه واقعاً عاشق این کار باشند.
چرا؟
کار کردن در کنار ٢ هزار و خردهای شعبده باز مرد که هیچکدامشان را نشناسی، اما هر روز یک نفرشان برائت حاشیه درست کند، کار سختی است. همان فضای رقابت ناسالم که عرض کردم.
وقتی ماجرای رقابتهای ناسالم بین شعبدهبازها را توضیح دادی، به نظر میرسید در این فضا جنسیت خیلی مطرح نیست و کلاً عدهای برای اینکه کار بگیرند، نرخی کمتر از همکارانشان میگیرند، ولی ظاهراً مسأله جنسیت هم برائت دردسرساز بوده. درست است؟
بله، پشتسرم میگویند تا وقتی که آقایان هستند این خانم به چه جراتی شعبدهبازی میکند؟ متأسفانه همان مردسالاری که در جامعه وجود دارد، در صنف ما هم هست. مثلاً یک نمونهاش اینکه قرار بود من هم در برنامه عصر جدید اجرا داشته باشم، کلی هزینه کردم و فیلم فرستادم و انتخاب شدم. چون ساکن مشهد هستم، خودم را به تهران رساندم و وقتی در مسیر بودم به من زنگ زدند و گفتند نیا حضورت کنسل شده است!
دلیلشان چه بود؟
متأسفانه علتش را هنوز به من نگفتند.
نظر شما