شناسهٔ خبر: 32615178 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

حمیدرضا آصفی در گفت وگو با «فرهیختگان»:

سخت‌ترین تحریم‌ها زمان دموکرات‌ها علیه ایران اعمال شد

سفیر سابق ایران در فرانسه گفت: سخت‌ترین تحریم‌ها زمان دموکرات‌ها علیه ایران اعمال شد. لذا ساده‌انگاری است که فکر کنیم این جناح با آن جناح تفاوت‌های بنیادین نسبت به جمهوری اسلامی دارند. تفاوت آنها صرفا در روش‌هاست ولی هدف غایی آنها یکسان است.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حمیدرضا آصفی دیپلمات با سابقه وزارت امور خارجه و سفیر سابق ایران در فرانسه  در گفت و گو با «فرهیختگان» چگونگی مقابله با تحریم های آمریکا را تشریح کرد.

با توجه به پایان مهلت معافیت‌های تحریم فروش نفت، به اعتقاد شما راه‌های جلوگیری از توسعه فشارهای ایالات متحده از این به بعد چیست؟

برای پاسخ به این سوال لازم است مروری به تجربیات موجود در 40 سال انقلاب و نوع کنش و واکنش با آمریکایی‌ها داشته باشیم. آمریکایی‌ها از ابتدای انقلاب با ما دشمنی داشتند و علت این امر روشن است. چهار دهه پیش نظامی در ایران مستقر شد که خود را مستقل می‌دانست و از سیاست‌های آمریکا تبعیت نمی‌کرد. این ساده‌انگاری است اگر فکر شود که مساله موشکی، مساله حقوق بشر، مساله انرژی هسته‌ای و... مشکلات اصلی هستند چون آمریکایی‌ها همه اینها را به شاه می‌دادند و هیچ مشکلی هم با این موضوع نداشتند.

 هرجا که به دلایلی مقابل آمریکا  انعطاف به خرج دادیم همیشه ضربه خوردیم

آنجایی مشکل به وجود می‌آید که کشوری همه اینها را داشته باشد و از آمریکا هم تبعیت نکند. آن جمله معروف بوش که هر کسی با ما نیست بر ماست، یعنی آمریکایی‌ها همه را مطیع و دنباله‌رو خود می‌خواهند. ما در گذشته هم هرجا که به دلایلی انعطاف به خرج دادیم همیشه ضربه خوردیم. همواره این‌گونه بوده که آمریکایی‌ها بی‌اخلاقی کرده‌اند و به‌رغم پایبندی جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود، آنها زیر تعهدات زده‌اند. درحقیقت شروع این رویه از بیانیه الجزایر بود که آمریکایی‌ها قول دادند در امور داخلی ما دخالت نکنند، اما به محض اینکه گروگان‌ها آزاد شدند آنها شروع به مداخله کردند. این یک تجربه تاریخی است. امروز وقتی مقالات تحلیلگران آمریکایی‌ را نگاه می‌کنید می‌بینید آمریکایی‌ها می‌گویند ترامپ نمی‌تواند با فشار ایران را به زانو درآورد و محافل بین‌المللی هم بر این جمع‌بندی اتفاق‌نظر دارند که فروش نفت ایران به صفر نخواهد رسید؛ کم می‌شود ولی آن‌طور که آمریکایی‌ها می‌خواهند نمی‌شود. آمریکایی‌ها علاقه دارند ایران را به‌پای میز مذاکره بکشانند چون ایران جزء موارد نادری است که دست رد به سینه آنها زده و مذاکره را نپذیرفته است. نفس این امر برای آمریکا نوعی شکست تلقی می‌شود. آمریکا به‌عنوان یک قدرت بزرگ علاقه‌مند است با هر کشوری که صلاح بداند بتواند مذاکره کند. به بیان دقیق‌تر، برای آنها نتیجه مذاکره خیلی اهمیت ندارد و آن چیزی که مهم است اینکه کشوری چون ایران را به‌پای میز مذاکره بکشاند و ژست پیروزی بگیرد و بعد، مذاکره به نتیجه برسد یا نرسد هم چندان مهم نیست.

چنین مذاکره‌ای البته هیچ‌وقت به نتیجه نمی‌رسد چون آمریکایی‌ها می‌خواهند خواسته‌های نامشروع خود را تحمیل کنند ولی جنگ تبلیغاتی شکل‌گرفته در هفته‌های اخیر ناظر بر آن است که ایران صرفا پای میز مذاکره بیاید و این چیزی است که خود بولتون هم در روزهای گذشته نسبت به آن تصریح داشته است.

راه مناسب مواجهه با این جنگ تبلیغاتی را چه می‌دانید؟

ما نباید در زمین آمریکایی‌ها بازی کنیم. ما الان باید بدانیم آمریکا ناموفق است. این عربده‌کشی آمریکا از سر توفیق نیست بلکه از سر استیصال است. مرور تجربیات گذشته نشان می‌دهد آن جاهایی که محکم ایستادیم، آمریکا عقب کشیده است.

با این استدلال مذاکره اساسا در موقعیت کنونی موضوعیت ندارد و در جهت منافع ملی نیست. مضاف بر آن باید به کشورهای منطقه هم با زبانی که متوجه می‌شوند، بفهمانیم این راهی که می‌روند به مصلحت آنها نیست. برای این موضوع اهرم‌های زیادی در منطقه در اختیار ما قرار دارد و دوستان زیادی داریم که می‌توانند در این مسیر به ما کمک کنند. درمجموع باید از همه ظرفیت‌ها بهره برد و راهکار مقاومت و واندادن برابر آمریکا را در پیش گرفت.

 بین جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها بر سر ایران اختلافی نیست

این روزها ایده‌ای در برخی رسانه‌ها مطرح می‌شود که بیش از هر چیز روی تمایزات هیات حاکمه و مناسبات سیاسی داخل آمریکا حساب باز کرده است؛ مواردی مثل تمایز دموکرات‌ها از جمهوری‌خواهان، استقبال از جو بایدن برای انتخابات 2020 آمریکا و دل بستن به دوره بعدی برای بازگشت این جریان و احیای برجام و... . چنین رفتارهایی در چارچوب مورد اشاره شما جایگاهی دارد؟

روشن است بین جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها اختلافات زیادی در زمینه‌های مختلف وجود دارد، اما درمورد جمهوری اسلامی اختلافی وجود ندارد. به همین دلیل هر دو جناح موضوع تروریست‌خواندن سپاه را تایید کردند. درخصوص تحریم‌ها هم وضع به همین ترتیب بود؛ آنها درباره برخی مسائل با هم اختلافات جدی دارند ولی درمورد جمهوری اسلامی اختلافات آنها بسیار جزئی است و در کلان با هم یک‌گونه فکر می‌کنند و این اشتباه است اگر فکر کنیم این جناح یا آن جناح بیاید، اوضاع متفاوت می‌شود.

اخیرا ترامپ یا یکی دیگر از جمهوری‌خواهان در اثبات اینکه تفاوت چندانی در مواجهه با ایران میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها وجود ندارد، گفت منافقین را دموکرات‌ها و خانم کلینتون از لیست تروریستی بیرون آوردند. این بهترین نمونه بود که مشخص می‌کند فرقی بین این  دوجناح وجود ندارد. سخت‌ترین تحریم‌ها زمان دموکرات‌ها علیه ایران اعمال شد. لذا ساده‌انگاری است که فکر کنیم این جناح با آن جناح تفاوت‌های بنیادین نسبت به جمهوری اسلامی دارند. تفاوت آنها صرفا در روش‌هاست ولی هدف غایی آنها یکسان است.

به‌طور مشخص اخیرا این ایده مطرح شد که ما باید به مذاکره با ترامپ بشتابیم تا اثر فشارهای بولتون، پمپئو، بن‌سلمان و بن‌زاید خنثی شود. اساس این استدلال آن است که ترامپ اهل مذاکره است و این امر باید تا پاییز صورت بگیرد، چراکه وقتی آنها وارد کمپین‌های انتخاباتی شوند چنین اقدامی دیگر اثر ندارد. امید بستن به مذاکره با ترامپ تا چه حد با واقعیت‌های موجود منطبق است؟

این ساده‌انگاری است. شما پای میز مذاکره با ترامپ بروید از کجا مطمئن هستید ترامپ در میانه کار به‌هم نریزد؟ ترامپ مذاکره با رهبر کره‌شمالی را روی هوا لغو کرد. این اتفاقی بود که در همین ماه‌های اخیر تجربه شد. اگر ترامپ پای مذاکره با ایران بیاید و تاریخ هم تعیین شود ولی قبل از آغاز مذاکرات بگوید مذاکره نمی‌کنم و فقط خواستم به دنیا نشان دهم ما می‌توانیم جمهوری اسلامی را پای میز مذاکره بیاوریم چه آبرویی از جمهوری اسلامی می‌رود؟ حتی اگر احتمال این اتفاق یک‌درصد باشد هم نمی‌توان از آن به‌سادگی عبور کرد.

اگر ترامپ پای میز مذاکره بیاید و همین حرف‌های همیشگی را بیان کند و مذاکره به نتیجه نرسد، باز فشارها بیشتر می‌شود. این‌طور نیست که شما پای میز مذاکره بیایید و بعد اگر مذاکره به نتیجه نرسید فشارها متوقف شود. از دو جهت شما ضرر خواهید کرد؛ اول اینکه به‌لحاظ تبلیغاتی شما فضا را باخته‌اید و دوم اینکه به‌لحاظ دستاوردهای مذاکراتی چیزی نصیب شما نشده است.

به اعتقاد من چنین تحلیلی بسیار خام و نسنجیده است. ما ابدا نباید به سمت ترامپ برویم. یکی از اهداف آنها از طرح مساله، ایجاد نوعی دوگانه موافق و مخالف در جمهوری اسلامی است تا کل انرژی کشور صرف موضوعی واهی شود، لذا در این زمینه باید خیلی مراقب بود.

نظر شما