شناسهٔ خبر: 31371398 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه سپید | لینک خبر

زنگ خطر کاهش اعتماد جامعه پزشکی به سیاستگذاران سلامت

صاحب‌خبر -

در سال‌های اخیر علاوه بر اینکه بحران اقتصادی، سبب کاهش اعتماد عمومی به نظام اقتصادی شده است، جامعه پزشکی بحران‌های بیشتری را به خود دیده است. بحران‌هایی مانند کاهش ارزش پول ملی و کاهش شدید ارزش تعرفه‌های پزشکی در مقایسه با سایر کشورها و در مقایسه با گرانی سایر کالاها و خدمات در کشور بطوری‌که ارزش ویزیت پزشک با ساندویچ و پفک و چیپس برابری می‌کند.
به این اعداد توجه کنید. در ابتدای طرح تحول سلامت بابت یک عمل جراحی‌ آپاندیسیت در بخش دولتی ‌حدود ۲۰ دلار و در بخش خصوصی حدود ۹۰ دلار عاید پزشک می‌شد و در حال حاضر در بخش دولتی‌ کمتر از 5 دلار و آن هم یک سال و نیم بعد شاید‌ پرداخت شود ‌و در بخش خصوصی ۵۰ الی ۶۰ دلار دریافتی پزشک است.
ویزیت متخصص در بخش دولتی از حدود 3 دلار که کمتر از یک و نیم دلار به پزشک پرداخت می‌شد، به حدود یک دلار که یک سوم آن بعد از یک سال و نیم به پزشک پرداخت می‌شود، تنزل کرده است و در بخش خصوصی از حدود ۸ دلار به حدود 3 دلار رسیده است. این در حالیست که تمام هزینه‌ها بین ۵ الی 10 برابر افزایش یافته است.
باور نادرست‌ افزایش درآمد جامعه پزشکی با تبلیغات سوء‌ و متاسفانه عوام‌فریبانه توسط افرادی از خارج جامعه پزشکی و دامن زدن آن توسط افرادی در داخل جامعه پزشکی، در اذهان مردم اعم از عوام و خواص فرو رفته که متاسفانه به این زودی‌ها پاک نخواهد شد.
همه اینها درحالی است که اتفاقی که افتاد این بود؛
کاهش درآمد مردم به عنوان مراجعین به پزشکان و افزایش خدمات رایگان و پرداخت یارانه پنهان از طرف جامعه پزشکی که فقط دریافت‌کنندگان خدمت به آن واقفند،
استفاده ابزاری از افزایش تعرفه‌ها در بدو طرح تحول سلامت و تمام کردن همه مزایای طرح تحول توسط طراح سیاس به حساب خود و انتساب همه مشکلات طرح به حساب پزشکان با توجه به رفتارهای عوام‌گرایانه و علاقه به حضور در جلو دوربین و سوء استفاده از رسانه ملی برای برجسته‌سازی ضعف‌های جامعه پزشکی‌ که در هر صنفی و در هر جایی از جهان امکان وقوع آن وجود دارد،
برانگیختن حس همکاری با وعده افزایش درآمد به بهانه‌های مختلف ماندگاری و تمام وقتی و 2کا به شرط تعطیلی مطب‌ها و ...،
کاهش روز به روز تعهدات و جر زنی و خلف وعده و تاخیر پرداخت و سخت‌تر کردن شرایط پرداخت و طرح‌های قاصدک و پلکانی و تعیین سقف و ...،
افزایش بار بودجه سلامت بر بودجه عمومی و افزایش هزینه بیمه‌ها غیر‌متناسب با تعیین منابع و منابع بیمه‌ای ناپایدار و ایجاد تعهدات بدون پشتوانه برای بیمه‌ها،
گرانی تجهیزات پزشکی و بالطبع گران شدن هزینه خدمات پزشکی با توجه به کاهش ارزش پول ملی،
افزایش هزینه‌های جاری بیمارستان‌ها با توجه به تورم و بروز مشکلات در بیمارستان گردانی و متوجه نمودن تمام کاستی‌ها به پزشکان در اذهان عمومی با در اختیار گرفتن تریبون رسانه ملی،
کاهش جایگاه پزشک در جو مسموم شده در اذهان عمومی توسط سفسطه‌بازان و مغالطه‌گران با اهداف سوگرایانه و در این اواخر توجه دادن و انحراف اذهان عمومی با گرفتن انگشت اشاره به طرف پزشکان در هر کمبود و کاستی و بی‌تدبیری در جامعه،
در نهایت پشیمانی جامعه پزشکی از کلاهی که سرش رفته و آرزوی برگشت به ابتدای طرح تحول
و خلاصه سرخوردگی و یاس جامعه پزشکی از اینکه اینگونه بازیچه سیاست قرار گرفت و مطابق ضرب‌المثل مشهور«نه خورده ‌و نه برده؛ گرفته درد گُرده»
یعنی دیگران خوردند و بردند و تاوان آن را جامعه پزشکی با تخریب جایگاه خود و پرداخت هزینه گزافی از آبرو و حیثیت خود در اذهان عمومی و افزایش بار کاری و فشار شدید کاری و کاهش درآمد واقعی پس داد؛ به طوری که جمع کثیری مهاجرت را انتخاب کردند و تعداد زیادی هم عطای آن را به لقایش بخشیدند و پروانه قاب شده را کنار عکس پدربزرگ لب طاقچه منزل گذاشتند.
آنچه مشخص است، ادامه یافتن‌ وضع بحرانی موجود و‌ شکاف‌ میان این گروه اجتماعی و سیاست‌گزار و از بین رفتن اعتماد و کاهش باورپذیری‌ و‌ از دست رفتن امید به بهبود اوضاع به نفع هیچ‌کس نیست و بازی سه سر باخت است که بیشتر هزینه آن را هم مردم پرداخت می‌کنند و در نهایت سلامت جامعه به خطر می‌افتد و برخی متاسفانه دانسته یا نادانسته هنوز در تلاشند تا بذر بی‌اعتمادی را بیش از گذشته در دل جامعه خدوم پزشکی بکارند. ضمن این که پژوهش‌های اجتماعی بیانگر کاهش اعتماد بین افراد کل افراد جامعه است و پزشکان نیز عضو همین جامعه هستند.
در سال 1353 پیمایشی ملی با عنوان «گرایش‌های فرهنگی و نگرش‌های اجتماعی ایرانیان» توسط علی اسدی انجام شد و در سال 1383 محسن گودرزی آن را تکرار کرد. مطابق همین پیمایش در سال 53 حدود 45 درصد و در سال 83 حدود 76 درصد پاسخگویان گفته‌اند به دیگران اعتماد ندارند. کاهش میزان اعتماد از عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پیروی می‌کند و بحران‌ها می‌تواند سطح اعتماد را کاهش دهد.
تغییر ناگهانی نرخ ارز و افزایش ظاهری سرمایه ثروتمندان، کاهش حقیقی سرمایه و فلاکت را برای برخی طبقات به همراه خواهد داشت. کسانی که با حداقل تعرفه‌های تعیین شده و مخصوصا در مناطق محروم مشغول به کار هستند، با این تغییرات اقتصادی بیش از همه متضرر می‌شوند.
به نظر می‌رسد راه‌حل‌هایی که از سوی برخی از افراد و گروه‌ها برای برون‌رفت از وضعیت موجود ارائه شده، عملا کارایی لازم را نداشته و در بسیاری از موارد راهی برای رانت و فساد ایجاد کرده است.
صداقت، پذیرش اشتباه و شفافیت
پرسش و خواست اصلی افکارعمومی جامعه پزشکی‌ از ‌کارشناسان و مسئولین وزارت، شفافیت و دسترسی به اطلاعات دقیق از بحران اقتصادی در بخش سلامت‌ است. در شرایطی که هر کس به دنبال مقصری برای وضع موجود است، معرفی مقصر، راحت‌ترین راه برای دور کردن فشار افکارعمومی از پزشکان است. بیان جملاتی از سوی مسئولان که مشکلات کنونی را انکار کند، سبب بدبینی‌ بیشتر ‌نسبت به وضعیت موجود خواهد شد.
از سوی دیگر، مشکلات باید در اولین فرصت با جامعه خدمتگزار در میان گذاشته شود. فضا برای پوشاندن معایب دیگران و چشم‌پوشی از خطاهای استراتژیک عده‌ای بسته شده است. شفافیت و بسط آگاهی در مورد بحران موجود، حد‌اقل بخشی از مسائل را حل خواهد کرد. پزشکان ‌راهکار برون‌رفت از چالش موجود را می‌خواهند و حاضر نیستند بیش از این تاوان اشتباهات افراد ‌را بدهند. سیاستگزار باید عرصه تنگ شده‌ را برای بخش خصوصی در حال احتضار باز‌ کند تا در راه بهبود وضعیت، دست ‌سیستم دولتی فشل را بگیرد، نه اینکه با رقابت نابرابر با آن بخش خصوصی را هم که کورسویی برای امید و نجات سلامت کشور است، به نابودی بکشد.
نخبگان بخش‌های دولتی و خصوصی و انجمن‌های علمی و صنفی و نظام پزشکی‌ باید کنار هم بنشینند، وضعیت موجود را بررسی کرده و سپس تصمیمات نهایی را برای حل مسائل موجود بگیرند. گفت‌وگوی متخصصان و همراهی آنها با وزیر محترم برای شناخت وضعیت موجود و یافتن راهکارهای اصلاحی، گامی برای بازسازی آشفته‌ بازار اقتصاد درمان و مسائل غیر‌اقتصادی درمان از جمله بهداشت و آموزش پزشکی‌ است.
وزارت بهداشت باید بپذیرد جامعه پزشکی از تصمیم‌های کلان تاثیر می‌پذیرند و این حق را دارد که در انتخاب سیاست‌های کلی دخیل باشد. برخی مدیران وزارتخانه سال‌ها در موقعیت‌های خود باقی مانده‌اند و اجازه ورود تفکر تازه و نیروهای خوش‌فکر به سیستم را نمی‌دهند. برخی تفکرات که سال‌ها با رویکردی خاص‌ مدیریت کرده‌‌اند، هنوز هم موقعیت‌های اصلی را در اختیار دارند. چرخش نخبگان و ورود اندیشه‌های روزآمد و کارآمد فضا را به سود مردم و موفقیت وزارت در اهداف خود تغییر خواهد داد.
باید سعی کرد اعتماد از دست‌رفته بازسازی و صدای اقشار مختلف جامعه خدمتگزار اعم از پزشکان و پرستاران و سایر حرف پزشکی شنیده شود. مسیر بی‌توجهی به خواست عموم مانند آنچه در سالیان گدشته تجربه شد، موجب از دست رفتن بیشتر اعتماد خواهد شد و آسیب‌های فراوانی را به دنبال خواهد داشت. از یاد نبریم اگر فرصت‌های اصلاحی از دست برود، گروهی که منافع عمومی برای‌شان اهمیتی ندارد، فضا را در اختیار خواهند گرفت و ادامه این روند، آینده مخاطره‌آمیزی را پیش روی جامعه پزشکی و وزارت بهداشت و در نهایت کل جامعه قرار خواهد داد.
غلامرضا زمانی، مسئول کمیته اخلاق پزشکی انجمن جراحان عمومی کشور

نظر شما