یادداشت روز
چند میگیری خلاصم کنی ؟!
صاحبخبر - خیلیها فیلم «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» به کارگردانی کیم هنکل را دیدهاند. فیلمی که به دلیل به نمایش درآوردن ترکیبی کنایهآمیز از خشونت و دیالوگهای آن معروف است.حالا سرنوشت ترسناک خاشقچی در استانبول را میتوان با آن فیلم تشبیه کرد.14روز از ناپدید شدن او میگذرد اما هنوز خبری از سرنوشتش در دست نیست؛ نه جسدش در باغچه کنسولگری پیدا شده است ونه تصویری از او در زندانهای ریاض. اما آن چه مشخص است هجمهها ی جهانی است که علیه عربستان شکل گرفته است. بسیاری از رسانهها و شرکتهای تجاری از حضور در نشست سرمایه گذاری اقتصادی در عربستان یا «داووس صحرا» که بن سلمان امید بسیاری داشت تا از آن به عنوان یکی از پایههای –آن چه که اصلاحات خود در این کشور میخواند- رونمایی کند انصراف دادهاند. صفحه اول بیشتر رسانههای جهان هر روز با تصاویر و خبرهایی از سرنوشت جمال خاشقچی و نقش دربار سعودی درباره این موضوع پر میشود و فضای مجازی نیز محل بحثهای جدی و گاه حتی طنز کاربران در این باره شده است. در این فضا دیگر تکذیب، بی پاسخ گذاشتن گزارشها و برخورد تند و هجومی نتوانسته و نمیتواند فشار را از روی آل سلمان کم کند و واقعیتاندکاندک خود را به دربار سعودی و ترامپ به عنوان حامی اصلی اش تحمیل کرده است تاجایی که آنها برای خروج از این مخمصه ترفند «قربانی سازی» و برجسته کردن نقش «خودسرها » را در پیش گرفتهاند. براین اساس به زودی در بیانیهای رسمی مقامات سعودی درست 180 درجه متفاوت با آن چه تاامروز میگفتند قتل خاشقچی را پذیرفتهاند اما آن را نتیجه رفتار خودسرانه بازجوها اعلام میکنند.شاید بدین جهت است که سی ان ان به نقل از مقامات سعودی خبر از «اشتباهی» کشته شدن خاشقچی داد.برخی رسانهها هم نوشتند ولیعهد عربستان قصد دارد برای دور کردن خود از دایره اتهامات درباره قتل خاشقچی، سرکنسول عربستان در استانبول را به عنوان عامل قتل این روزنامه نگار سعودی معرفی کند.این احتمال وقتی قوت گرفت که دیشب «محمد العتیبی» سرکنسول سعودی در پی پایان ماموریت بازرسان ترکیهای در داخل کنسولگری عربستان، استانبول را ترک کرده وبه ریاض رفت. ناگفته نماند که برخی اخبار تایید نشده هم حاکی از آن است که 15 نیروی امنیتی عربستان که آنکارا تصاویر آنها را منتشر کرد، به دستور بن سلمان به زندان افتادهاند.اکنون اگر چه سناریوهای متفاوتی از جمله احتمال طراحی مخالفان و شاهزادگان رقیب بن سلمان برای تضعیف وی و به هم زدن روابطش با ترامپ در این مسئله مطرح شده است اما رویه و رویکرد قبلی شاهزاده کم تجربه سعودی نشان میدهد او در تلهای که خود ساخته گرفتار شده است تلهای که ذی نفعان بینالمللی بسیاری را بر گرد این فرصت جمع و شرایط منطقهای و بینالمللی را نیز دستخوش خط کشیها و معادلات جدید کرده است. از همان روزهای نخست مشخص بود که ترکیه هم با وجود سیاست اعلامی تند، رفتار اعمالی متفاوت و آرامی را در پیش گرفته است و به هیچ وجه نمیخواهد ماجرای خاشقچی به بحرانی بزرگ در روابط با عربستان تبدیل شود.اردوغان با حملات رسانهای هدفمند و آزاد کردن تدریجی تصاعدی و حساب شده مدارک و اطلاعات موثق، توانست هم به عربستان و هم دولت ترامپ فشار بیاورد که تن به دادن امتیاز دهند. البته مشخص نیست دقیقا ترکیه در چه پروندهها و مسائلی، هم از واشنگتن و هم از ریاض امتیاز گرفته است. این امتیازات میتواند درخصوص پروندهها و اختلافات چند سویه مثل بحران سعودی -قطر و مسئله سوریه و کردها و. .. باشد.به هر حال، آب شدن یخهای روابط با عربستان برای ترکیه امتیاز کوچکی نیست. این کشور در سالهای اخیر همواره تلاش کرد این اتفاق بیفتد، اما موانع بی شمار و اختلافات منطقهای درباره کودتا در مصر و پرونده قطر و. .. چنین اجازهای نمیداد. اگرچه این عرصه حتی پیچیدهتر از این مسئله است و حتی برخی تحلیل گران از بازی تل آویو در پشت پرده این مسئله به منظور تعدیل و کاهش نفوذ و قدرت بن سلمان که با خریدهای چند صد میلیاردی نظامی از آمریکا و باج دادنهای کلان به ترامپ در حال عرضاندام بود سخن به میان میآوردند. به عبارتی تل آویو به رغم همسویی سیاسی با ریاض در شرایط فعلی بهشدت نگران افزایش توان نظامی آل سعود در سایه این خرید هاست. با این حال مشخص هم نیست که آمریکا در مقابل این میانجیگری چه امتیازی از ریاض گرفته یا خواهد گرفت. فعلا ترکیه با مدیریتی حساب شده، توانسته هم روابط با آمریکا و هم با عربستان را بهبود ببخشد. آنکارا احتمالا این گونه خواسته است که به جای تنشزایی سیاسی، خدشه وارد شده به حاکمیت و امنیت خود را از طریق تحصیل این منافع و به خطر نینداختن منافع اقتصادی کلان دیگر (سرمایهگذاریهای دهها میلیاردی سعودیها در ترکیه) جبران کند. در داخل آمریکا نیز منتقدان ترامپ این مسئله را فرصتی برای زدن او میبینند و نوک پیکان انتقادهای خود را به رابطه بن سلمان و وی معطوف کردهاند. ترامپ نیز ضمن آن که سعی دارد منافع اقتصادی دولت خود را ازروابط با ریاض حفظ کند به این نکته نیز واقف است که هرگونه حرکت اشتباه در این خصوص و به ویژه با توجه به حساسیتهای بخشی از افکار عمومی جامعه آمریکا که از قضا رسانههای پرقدرتی را هم دراختیار دارند، میتواند عواقب ناخوشایندی بر سبد آرای جمهوری خواهان در انتخابات پیش روی کنگره داشته باشد. بنابراین انتظار میرود وی نیز به سمت بازی دو طرفه با این موضوع تا سپری کردن انتخابات کنگره حرکت کند. واقعیت این است که بن سلمان در شرایطی گیر افتاده که بازیگران سیاسی منطقهای و جهانی هرکدام به فراخور منافع و نیات خود سعی در استفاده از این شرایط ویژه دارند و او مانند بازیگری که بسیاری از اهرمهای خود را به واسطه رفتارهای نامعقول خود طی دو سال گذشته از کف داده همچنان امیدش به دلارهای نفتی است که بتواند باردیگر او را از این مهلکه نجات دهد. ماجرای خاشقچی که مثل فیلم دلهرهآور «کشتار با اره برقی در تگزاس» شروع شد این روزها به فصل غمناک آن برای بنسلمان رسیده و او ملتمسانه و دستهچک به دست، بازیگر اول فیلم «چند میگیری خلاصم کنی؟!» شده است.∎