به گزارش جام‌جم ،روزهای پایانی هفته گذشته مرد طلافروشی با پلیس تهران تماس گرفت و از دستگیری مردی که برای سرقت به مغازه طلافروشی او آمده بود خبرداد. ماموران پلیس آگاهی برای بررسی ماجرا دراین مغازه که مرکز شهر بود حاضر شده و مشاهده کردند مردی دست و پا بسته کنج طلافروشی نشسته است. ماموران سارق را همراه کلت قلابی که از او کشف شده بود، تحویل گرفتند .در این مرحله ماموران به تحقیق از مرد طلافروش و همراهان وی پرداختند که طلافروش به افسرتحقیق گفت: یک ساعت بیشتر از شروع کاری‌مان در صبح نگذشته بود که چند مشتری آمدند و رفتند و بعد از آن در حال گذاشتن طلاها در پشت ویترین بودیم که مرد جوانی به‌عنوان مشتری وارد مغازه‌ام شد. سمت ویترین رفت و نمونه طلا را نگاه و مدام درباره قیمت آنها پرس‌وجو می‌کرد. از من خواست یکی از نمونه‌ها را برایش بیاورم.

وی افزود: زمانی که پشت ویترین رفتم، ناگهان مرد مشتری سلاح کلتی را که در جیبش بود بیرون آورد و سمتمان گرفت. او تهدیدم کرد که باید هر چه طلا در مغازه دارم به او بدهم در غیر این صورت به سمت‌مان تیراندازی کرده و ما را می‌کشد. وحشت کرده بودیم و سعی می‌‌کردم با حرف زدن او را آرام کنم. در همان موقع یکی از همکارانم توانست خود را به سمت کلید زنگ خطر برساند و آن را به صدا درآورد.

مرد طلافروش ادامه داد: با به صدا در آمدن زنگ خطر سارق جوان که بشدت دستپاچه شده بود نمی‌دانست چه کاری انجام دهد. می‌خواست فرار کند که قفل در مغازه طلافروشی را زدم. همان موقع متوجه شدیم سلاح کلتی که به دست دارد قلابی است. جرات یافتیم و به او حمله ور شدیم. کتکش زدیم و مانع از فرار او شدیم. سارق در سرقت از مغازه ام ناکام ماند. دست و پایش را بستیم و به پلیس زنگ زدیم که با آمدن ماموران وی بازداشت شد.

در ادامه سه همراه مرد طلافروش هم گفته‌های او را تائید کردند. در مرحله بعدی با تشکیل پرونده قضایی در شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران، با دستور بازپرس بهشتی، تحقیقات از متهم 27 ساله در پلیس آگاهی تهران آغاز شد. متهم به سرقت به افسر تحقیق گفت: من معتادم و هر از گاهی شیشه مصرف می‌کنم. چند روز پیش النگو و انگشتری برای فروش نزد همین مرد طلافروش بردم. او آن را به مبلغ یک میلیون تومان از من خرید. روز بعد زمانی که به طلافروشی دیگری رفتم و درباره قیمت آن دو قطعه طلا سوال کردم، متوجه شدم قیمت طلاها بیشتر بوده و آن طلافروش سرم کلاه گذاشته است.

وی افزود: با اطلاع از این ماجرا چند بار سراغ طلافروش -خریدار طلاهایم-رفتم که او مدعی شد قیمت اصلی همان یک میلیون‌ تومان بوده که به من پرداخته است و از من خواست دیگر مزاحم او نشوم .او حاضر نبود پول بیشتری بدهد، بنابراین تصمیم گرفتم او را بترسانم. در ادامه رفتم و از مغازه اسباب بازی فروشی یک سلاح پلاستیکی خریدم. بعد نقشه کشیدم با این سلاح قلابی او را بترسانم. متهم به سرقت ادامه داد: آن روز شیشه مصرف کردم و با برداشتن سلاح قلابی مقابل مغازه شاکی رفتم و با تهدید او و سه نفراز همکارانش که در آنجا بودند، از وی خواستم بقیه پول طلاهایی را که به او فروختم بدهدکه او قبول نکرد. من هم سلاح قلابی را برای تهدید سمتشان گرفتم و مدعی شدم که شلیک می‌کنم و جان آنها را می‌گیرم. در همان موقع یکی از آنها خودش را به زنگ خطر رساند و آن را به صدا درآورد.

وی افزود: خیلی ترسیده بودم و احتمال دادم الان پلیس سربرسد. دستپاچه شده بودم و به سمت در خروجی مغازه رفتم که قفل بود. از ترس نمی‌توانستم شلیک کنم که آنها متوجه شدند سلاحم قلابی است. با حمله به من کتکم زدند و مرا خلع سلاح کردند. پلیس را خبر کردند و با آمدن ماموران مرا دست و پا بسته تحویل آنها دادند.

برای متهم قرارقانونی صادر شد و تحقیقات از او در پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.