کارلوس کي روش پس از پايان اردوي آفريقايي تيم ملي در گفت وگويي آخرين شرايط تيم ايران را در فاصله پانزده روز تا آغاز رقابتهاي جام ملتهاي آسيا ارزيابي کرد.

متن اين گفت وگو به شرح زير است:

*به هر حال بعد از دشواريهاي زياد اردوي تيم ملي در آفريقاي جنوبي برگزار شد. ابتدا ارزيابي تان را از اين اردو بگوييد.

نمي توانيم بگوييم اردوي ايده ال ما بود ولي کاري که مقدور بود انجام بدهيم را با توجه به محدوديتها انجام داديم. مشکل اولي که با آن روبه رو بوديم اين بود که تصميم در دقيقه آخر گرفته شد. به همين دليل نمي توانستيم برنامه ريزيهايمان را از قبل داشته باشيم. نتوانستيم ديداري بين المللي را در جريان اردو برگزار کنيم. مي خواستيم برابر آفريقاي جنوبي، بوتسوانا زيمبابوه و کنيا بازي کنيم.گزينه هاي زيادي پيش روي ما قرار داشت ولي به خاطر اينکه تصميم در لحظه آخر گرفته شد، اين موقعيتها هم از دست رفت.

*نکات مثبت اين اردو و آنچه پس از پايان آن به دست آورديم چه بود؟

توانستيم با امکانات بسيار خوبي تمرين کنيم. شرايط آب و هوايي دقيقا همان چيزي بود که توقع داشتيم و شرايطي است که در استراليا انتظار ما را مي کشد.هواي نامتعادلي که کمي باراني بود، کمي شرجي و در آخر توانستيم برابر بازيکنان آفريقايي بازي کنيم. دو بازي برابر کايزرچيف و اورلاندو برگزار کرديم و يک ديدار دستگرمي هم برابر تيم پلاتينيوم داشتيم. براي ديدار آخر، بازي سطح پاييني را برنامه ريزي کرده بوديم چون در بازي آخر اردو نبايد فشاري به بازيکنان وارد شود. وضعيت کلي اين اردو را مي توانيم مثرثمر ارزيابي کنيم. توانستيم بررسي خوبي از بازيکنان انجام بدهيم.نتيجه گيري من در آخر اين است که واقعا از اينکه امکان اين را نداشتيم که بتوانم در شرايط بهتري با بازيکنان تمرين کنم ناراحت هستم چرا که مي توانم ضمانت بدهم اگر شرايط بهتري فراهم بود، سطح ديگري از بازيکنان را مي توانستيم ببينيم اما متاسفانه اين شرايط، وضعيت واقعي از آنچه با آن روبه رو هستيم، است.

*با بازيکنان که در اين چند روز صحبت مي کرديم همه شان روي يک چيز اتفاق نظر داشتند و اينکه در برزيل تاثير اردوي آفريقاي جنوبي را ديديم. از نظر شما چه قدر اين اردو شبيه اردوي ارديبهشت گذشته تيم ايران بود؟

کاملا متفاوت است. مرتبه قبلي که به اينجا آمديم زمان بيشتري داشتيم، شرايط بهتري هم به دست آورديم چرا که برنامه از قبل مشخص بود. البته چنين اردوهايي هميشه براي بازيکنان مفيد است. همچنين براي من که بتوانم شناخت منصفانه تري از بازيکنانم پيدا کنم ولي در فوتبال اگر توقع معجزه داريد بايد به بازار چينيها برويد. اسباب شعبده بازي آنجا خيلي ارزان است. ضرب المثلي داريم که هر چه ارزانتر، بي کيفيت تر. البته بعضي ها دوست دارند دنبال راهکار ارزان بروند.

متاسفانه تقويم جهاني فوتبال هم بسيار پيچيده است. و اين کار را براي مسابقات تيم ملي باشگاهي مربيان، بازيکنان، مسوولان و مقامات اداري بسيار سخت و دشوار کرده است. هيچ شکي نداريم که در آخر اين پيچيدگي تقويم به ضرر همگان خواهد شد. مسائل مختلفي بايد در فوتبال آسيا بهبود پيدا کند اگر فوتبال آسيا مي خواهد پيشرفت داشته باشد. بايد در زمينه پايه اي، فني، حمايتي، ساختاري و مالي تغييرات گسترده اي به وجود بيايد.

*قبل از اينکه به اين اردو بياييم شما گفته بوديد که 50 درصد از بازيکنان را در اختيار داريد. شايد نقطه عطف اين اردو دعوت بازيکنان جوان بود. اين بازيکنان چه قدر توانستند نظر شما را جلب کنند؟

من از تعهد و انگيزه اي که اين بازيکنان داشتند خيلي خوشحالم و بار ديگر تکرار مي کنم اگر بيشتر با اين بازيکنان بودم، مطمئن هستم که سطح بالاتري را از آنها مشاهده مي کردم ولي با در نظر گرفتن شرايط فعلي بياييد دست به دعا برداريد.

*اين اردو به هر حال برگزار شد. الان هم فاصله اي تا شروع جام ملتهاي آسيا نداريم. برنامه هاي پيش رو را با توجه به مشکلات هميشگي فوتبال ايران چطور مي بينيد؟

اگر بخواهم به اين سوال جواب بدهم بايد به مسائل متعددي اشاره کنم. فکر مي کنم پاسخ اين سوال موقعيتي است که با آن روبه رو هستيم. نقطه نظرات خودم را بارها گفته ام. فوتبال ايران اگر در اين راه مسيرش را ادامه بدهد هيچ شانسي براي موفقيت در آينده نخواهد داشت. اما الان زمان مناسبي نيست که برگردم و صحبتهايم را تکرار کنم. اگر از من مي خواهيد املت درست کنم بدون داشتن تخم مرغ واقعا امکان ندارد. براي املت نياز به تخم مرغ است.يک بار ديگر بياييم واقع بينانه موضوع را نگاه کنيم. بايد به بازيکنان احترام بگذاريم. آنها تمام تلاششان را مي کنند. من هم داشته هايم را بر طبق اخلاص گذاشته ام. از جام جهاني که برگشتيم، اردوهايمان را لغو کرديم. فقط يک بازي بين المللي انجام داديم. اردوي آماده سازي آخرمان از بعد حمايت مالي سراسر مشکل بود و با اين شرايط چه توقعي از ما و چه درخواستي از بازيکنان داريد؟ وقتي مي بينيم بعضي افراد که وظيفه اي روي دوششان است مي آيند صحبتهايي را انجام مي دهند و مي گويند هيچ عملکردي به غير از رسيدن به فينال قابل قبول نيست، اين براي من خنده آور است. کاملا اين مساله با توجه به اتفاقاتي که اطراف تيم ملي مي افتد، غيرواقعي است. بازيکنان که در اختيار نداشتيم. آماده سازي هم که نداشتيم. بازي دوستانه هم نداشتيم. حمايت مالي هم از ما نشد. حالا با اين شرايط چه توقعي داريم؟

*البته خب شايد بعضيها هستند که هدفمند و هوشمندانه اين توقع را دارند بالا مي برند.

دقيقا همينطور است. خيلي شفاف مي گويم. همه هم آن را مي دانند. يک رهبر پشت اين ارکستر هست. ارکستري دارد هماهنگ کار مي کند که حتما پشت سرش رهبري قرار دارد. اين مساله به تازگي شروع نشده. از قبل وجود داشته است. دوستان ما دارند کتابي را تازه مي خوانند که بنده اين کتاب را سي سال پيش خوانده بودم و ديگر آن را فراموش کرده ام.آنها تازه اين کتاب را باز کرده اند تا بخوانند. همين اتفاق هم براي آقاي وينگادا و تيمش افتاد. بازيکن نداشت، آماده سازي نداشت، از تيمش حمايت مالي نشد، بازي دوستانه نداشت. وقتي اين اتفاقات دست به دست هم داد چند نفر از اين ارکستر را صدا کردند و آقاي وينگادا را برداشتند. اين دقيقا همان داستاني است که براي من در جام ملتها در نظر گرفته اند. اين فيلم نامه اي که براي من در نظر گرفته شده بسيار شناخته شده است. با اين حال دقيقا مثل جام جهاني تلاش مي کنيم بهترين عملکرد را انجام بدهيم. بدون هيچ گونه توجيه و بهانه اي. صحبتهاي من خيلي شفاف و روشن است اما اين حرفها را نمي زنم که بخواهد بهانه اي باشد مثل بعضي افراد که هميشه دنبال توجيه و بهانه هستند. بعضي اعضاي اين ارکستر ديگر خنده را روي لبان من نمي آورند به خاطر اينکه آنها به لحاظ شخصيتي ضعيف هستند. موسيقي آنها در اين ارکستر خيلي ضعيف است. خودشان را دارند ارزان مي فروشند.

*بعضيها معتقدند قرار بود اين سناريويي که شما از آن حرف مي زنيد بعد جام جهاني پياده شود اما عملکرد ايران اين فيلم را به پايان نرساند.

البته اين سناريو بعد از جام جهاني بسيار بدتر هم شده است. اتفاقاتي که بعد جام جهاني افتاده به مراتب بدتر از اتفاقات قبلي است. بياييد واقع بين باشيم. شما بازيکناني را در اختيار داريد که دستمزدشان را در باشگاههايشان دريافت نمي کنند. حتي پاداشهايشان را در تيم ملي نمي گيرند. بازيکناني در تيم ملي داريم که پاداشهايشان که به قبل از جام جهاني مربوط مي شده را با وجود قولهايي که داده شده دريافت نکرده اند. اعضاي کادر فني و کادر تيم ملي براي پنج يا شش ماه هيچ حقوقي دريافت نکرده اند. فکر مي کنيد منصفانه است که از آنها تقاضاي خاصي داشته باشيم وقتي که هيچ گونه حقوقي دريافت نکرده اند؟ براي شخص من خيلي مايوس کننده و اضطراب انگيز است. واقعا اين شرايط را درک نمي کنم. مخصوصا وقتي که بايد مقابل تيمهاي عربي کشورهاي حاشيه خليج فارس براي اعتبار موقعيت و وجاهت کشور ايران بجنگيم. اين مسائل براي من بسيار عجيب و غير قابل درک است.شش، هفت ماه گذشته به يکباره اتفاقي که افتاد اين بود هر که در فوتبال فعاليت داشت تبديل شد به مجرم، کلاهبردار و دنبال سوءاستفاده و اين طور شده که هر کس در فوتبال حضور دارد شده "آدم بد". ما خودمان مي دانيم فوتبال کامل نيست. مشکلاتش را هم مي دانيم اما چيزي که به دنبالش هستيم، راهکار است. چون اين فضا به فوتبال کمک نمي کند. به جاي محکوم کردن يکديگر به اعتقاد من بايد ما فوتباليها به عنوان اولين نفر دستمان را بالا ببريم و بگوييم بله مشکلاتي وجود دارد و همه کار ما درست نبوده ولي بايد دست به دست هم بدهيم و راهکاري را ارائه کنيم تا بتوانيم روند را بهبود ببخشيم.ايجاد چنين فضاي غبار آلود و شبه انگيزي کمکي به فوتبال نمي کند. چه چيزي دارد اتفاق مي افتد؟ با اين شرايط هيچ کس منفعتي به دست نمي آورد. آيا آنهايي که مي خواهند بعدها به راس فوتبال بيايند با تزلزل شرايط مي توانند موفق شوند؟ الان زماني هست که بايد به جام ملتها برويم و بازي کنيم. تلاش خواهيم کرد که طبق روال هميشه بهترين عملکرد را ارائه کنيم. ولي شک نداريم در گروه ما تيمهايي که شرايط بهتري دارند و مدعي به حساب مي آيند در حال حاضر امارات و قطر هستند. بياييم سعي کنيم تا شرايط را تغيير بدهيم.

*حتما اين خبر بدي براي هواداران فوتبال ايران خواهد بود؟

آنها مدعي هستند چون آماده سازي بهتري داشته اند. بازيهاي دوستانه متعددي را انجام داده اند. بهترين بازيکنان به صورت کاملا آماده در اختيار تيمهايشان است. در يکي از جرايد اين کشورها نمي بينيد که بازيکني مشکل مالياتي داشته باشد، يا با مشکل سربازي روبه رو باشد. دوباره تکرار مي کنم. شايد برخي اطلاعات کافي نداشته باشند. 10 بازيکن در تيم امارات حضور دارند که از خدمت سربازي مرخص شده اند تا در خدمت تيم ملي باشند. در قطر هم که اصلا راجع به اين موضوعات نمي شنويد. هفت بازيکن جديد و چند ملتي به تيمشان آورده اند. آنها استحقاق اين را دارند که مدعي باشند. آنها سخت کار کرده اند، سرمايه گذاري مناسب داشته اند و الان مدعي هستند.من، کادر و بازيکنانم تمام تلاشمان را مي کنيم تا دست در دست هم و متحد بدون هيچ بهانه اي بهترين عملکردمان را داشته باشيم. مطمئنا اين تورنمنت را با سر بالا شروع خواهيم کرد و با افتخار و سر بلند بازيها را به پايان مي بريم.

خواسته قلبي من اين است افرادي را در فوتبال ببينم که از جنس فوتبال هستند و به فوتبال اهميت مي دهند مانند آنچه در فوتبال آلمان و فوتبال بي المللي اتفاق افتاد. اگر اختيار اين مساله با من بود دوست داشتم شخصيتهايي ماندد علي دايي مهدي مهدوي کيا، عليرضا منصوريان، يحيي گل محمدي و کريم باقري فعاليت بيشتري در فوتبال ايران داشته باشند. ناديده گرفتن افراد فوتبالي که تجربه و دانش بالاي بين المللي در اين سطح از اعتبار و جايگاه دارند واقعا از بين بردن استعداد، قابليت و دستاوردهاي ماست. در کمال احترام بايد به اين مطلب اشاره کنم که بسيار ناراحت کننده است وقتي شاهد حضور افرادي در جايگاهها و موقعيتهاي فوتبالي هستيم که هيچ پيشينه و دانش فوتبالي نداشته اند وهيچگاه هيچ افتخار و دستاوردي را براي فوتبال به دست نياورده اند. فوتبال مال همگان است و جايگاهي براي همگان دارد ضمن اينکه از حضور همه افراد استقبال مي شود چرا که ما نياز به حمايت تک تک آنها داريم اما نگاه داشتن يکسري افراد و ناديده گرفتن برخي ديگر که از جنس واقعي فوتبال هستند براي من قابل درک و پذيرفتني نيست. به هيچ وجه منطقي به نظر نمي رسد که از منابع واقعي فوتبال يک کشور حسن استفاده را نکنيم بار ديگر مي گويم اگر اين انتخاب دست من بود دو يا سه نفر از اين افراد مي بايست با تيم ملي به عنوان سفير در استراليا حضور پيدا مي کردند و در جايگاه ويژه در کنار ديگر مفاخر فوتبال دنيا در استاديوم مي نشستند و نماينده ملت، تاريخ و کشور ايران در آنجا مي بودند.

من واقعا دوست دارم که اينها در استراليا کنار ما و تيم ملي و در کنار مقامات فيفا، کنفدراسيون فوتبال آسيا و مسوولان در جايگاههاي ويژه در استراليا حضور پيدا مي کردند و در زمين تمرين هم اين فرصت را پيدا مي کردند که با رسانه هاي بين المللي گفت و گو کنند و اين يک مي تواند يک تبليغ بسيار مناسب براي فرهنگ و حق و حقوق کشور ايران باشد. براي شخص من به عنوان يک شهروند جهاني به هيچ وجه قابل قبول نيست که فيفا و کنفدراسيون فوتبال آسيا به هر دليلي که مي خواهند داشته باشند به اين بازي سياسي تحريمها ادامه مي دهند و از نظر مالي فوتبال ايران و فدراسيون را هيچ گونه حمايتي نمي کنند. کشوري همچون ايران که فوتبال جايگاه بسيار خاصي دارد و در خون تک تک افراد جاري است مخصوصا بعد از عملکردي که ايران در جام جهاني داشت مستحق توجه بيشتري از طرف مقامات بين المللي فوتبال است.

در ميان مصدومان و بازيکناني که نمي توانند به تيم ملي اضافه شوند، حتما اعلام فهرست نهايي تيم ملي براي جام ملتها دردسري براي شما خواهد بود.

بله هميشه سخت است. من تنها 23 جا دارم اما 26،27 بازيکن داريم که شايستگي حضور در تيم ملي را دارند. طوري که اينها کار کرده اند خواسته قلبي من است که اي کاش مي توانستم همه آنها را در اختيار داشته باشم ولي در انتها مي توانم سه دروازه بان، هشت مدافع، شش بازيکن مياني و شش مهاجم دعوت کنم. به خاطر تيم ملي بايد يکي، دو نفر کنار بروند. اميدوارم خداوند متعال هم به من در اين راه کمک کند تا بتوانم بهترين تصميم را بگيرم. ما به دليل مصدوميت پژمان منتظري، بختيار رحماني و احتمالا خسرو حيدري را از دست داده ايم. به دلايل نظامي و مشکلات سربازي هم مهرداد پولادي، سروش رفيعي، احمد عبدالله زاده و حسين ماهيني را از دست داديم متاسفانه در حال حاضر با دو مشکل جدي مواجه هستيم. دستم کامل بسته است و نمي دانم که بايد بعضي تصميمها را چطور بگيرم.روز اولي که به آفريقاي جنوبي آمدم يک درخواست محترمانه و عمومي از مقامات محترم ايراني داشتم که کمک کنند تا راهکاري براي مشکل سربازي بعضي بازيکنها پيدا کنيم.نخواستم قانون را زير پا بگذاريم يا خدايي ناکرده قوانين را ناديده بگيريم بلکه خواستم با کمال احترام به تمامي قوانين راهکاري پيدا شود اما متاسفانه اين درخواست محترمانه من براي اينکه همه بازيکنانمان را در اختيار داشته باشيم ناديده گرفته شد. بعد از دستاوردي که در جام جهاني به دست آورديم و اتفاقاتي که منجر شد به غرور و عملکردي سراسر افتخار آميز براي تيم و ملت ايران براي من بسيار غير قابل درک است که فدراسيون و همينطور و مقامات تعهد لازم را براي آن عملکرد خوب در جام ملتها نداشته باشند و اين خيلي ناراحت کننده است. نشان دهنده اين است که اطراف تيم ملي فضاي غالب بي تفاوتي و عدم اتحاد است.