به گزارش
جهان نيوز، نشریه خط حزب الله در جدیدترین شماره خود، با انتشار مطلبی به الگوی رهبر انقلاب برای نیروهای مؤمن و انقلابی در مواجهه با سه جبهه قاسطین، ناکثین و مارقین انقلاب پرداخته است. در این گزارش آمده است:
مثل عمار؛ مالک؛ سلمان
در حدود پنج سال حکومت امیرالمؤمنین، سه جنگ، توسط سه جبهه بر ایشان تحمیل شد. «قاسطین، ناکثین، مارقین. قاسطین یعنی دشمنان بنیانی حکومتِ امیرالمؤمنین؛ ناکثین یعنی همراهان سستنهاد و سستبنیادی که بیعت را زیر پا گذاشتند بهخاطر زخارف دنیوی، بهخاطر هوسها و آلودگیهای دنیایی؛ و مارقین [یعنی] کجفهمها و نادانها و جاهلهایی که به خیال اسلام، به خیال تبعیت از قرآن، در مقابل قرآن مجسّم که امیرالمؤمنین است ایستادند؛ این جبههی مقابلِ امیرالمؤمنین است. قاسطین که دشمنان بنیانی بودند، با اصل حکومت امیرالمؤمنین مخالف بودند و بعدها تاریخ نشان داد که بدیلی که اینها برای حکومت امیرالمؤمنین میتوانستند ارائه کنند چه بود:
حجّاجبنیوسفها و عبیداللهزیادها و یوسفبنعمر ثقفیها کسانی بودند که از طرف آن قاسطین، از طرف آن دشمنان بنیادین، جایگزین حکومت عدل علوی شدند. سهمخواهان و دنیاطلبان هم بهنحو دیگری و کجفهمها هم بهنحو دیگری. البتّه کجفهمی مربوط به تودههای مارقین بود و رؤسای آنها احتمالاً با دشمنان بیزدوبند نبودند کمااینکه در تاریخ چنین چیزی را در مورد خوارج میگویند و ادّعا میشود.»(۱۳۹۷/۰۳/۱۴) حال اگر بپذیریم که «امروز هم همین سه گروه در مقابل نظام اسلامی و میراث بزرگ امام که جمهوری اسلامی است، صفآرایی کردهاند»(۱۳۹۷/۰۳/۱۴)، آنگاه این سؤال مطرح میشود که الگوی «نیروهای مؤمن و انقلابی» برای مواجهه با این سه جریان چیست؟ چگونه میتوان بر نقشه و اقدامات این جبههی معارض، غلبه پیدا کرد؟
پاسخ روشن است: اگر در مقام تشابه، امروز هم همان سه جریان مقابل امیرالمؤمنین علیهالسلام در مقابل انقلاب اسلامی هم صفآرایی کردهاند، پس میبایست همان کاری را انجام داد که "اصحاب خاص" آن حضرت انجام دادهاند. اما کدام اصحاب خاص؟ کدام یاران؟ با مروری بر بیانات رهبر انقلاب مشخص میشود که طی سالهای اخیر، نام سه یار امیرالمؤمنین توسط ایشان بارها در سخنرانیها و پیامها ذکر شده است:
اول، جناب عمار یاسر: که در طوفان حوادث و فتنهها، نقش "روشنگری و تبیینگری" سپاه امیرالمؤمنین(ع) را بر عهده داشت: «خط عمار را خط مستقیم میگویند من در زندگی امیرالمؤمنین (ع) که نگاه کردم، دیدم هیچکس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابهی رسولالله صلیاللهوعلیهوآلهوسلم، هیچکس نقش عمار یاسر را در طول این مدت نداشت هر وقت در یک گوشه شبههای پیدا شد، زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همینطور، در قضایای جمل و صفین هم همینطور، تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست.»(۱۳۷۰/۰۵/۳۰)
دوم، جناب مالک اشتر: که "کوه امید و صبر و استقامت" بود و تا آخرین لحظه در رکاب امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار گرفت. برای همین هم رهبر انقلاب خطاب به «افسران جنگ نرم» (یعنی دانشجویان) فرمودند که «استقامتی مالک اشتروار»(۱۳۹۲/۱۱/۲۳) داشته باشند، و به «افسران جنگ سخت» (نظامیان) نیز فرمودند: «الگوی ما مالک اشتر است. برترین سردار بلندپایهی جنگهای پُرماجرای امیرالمؤمنین علیهالسلام؛ شجاعترین مرد عرب. جوانی در کوچههای مدینه او را نشناخت؛ به او اهانت کرد، حتّی آب دهان به طرف او انداخت! این سردار بلندمرتبه و امیر والامقام نه تنها به او اخم نکرد، بلکه به مسجد رفت، برای او نماز خواند و استغفار کرد که خدا از جهالت این جوان بگذرد!»(۱۳۸۲/۱۰/۰۴) این یار امیرالمؤمنین علیهالسلام در «بصیرت و شناخت صراط مستقیم»، «عزم راسخ»، «احساس مسئولیت و آمادگی برای مجاهدت»، «شجاعت و قدرت فرماندهی» و درعینحال در «معنویت، عبادت، تقوا و تواضع» برجسته و الگوست.»(۱۳۹۶/۰۹/۱۲)
و سوم، جناب سلمان فارسی: کسی که «میل امیرالمؤمنین علیهالسلام را بر میلِ خود غلبه میداد... فقرا را دوست میداشت و آنها را بر اهل ثروت ترجیح میداد، علم را دوست میداشت، علما را دوست میداشت. این سه خصوصیت در این بزرگوار، موجب میشود که امام صادقِ(ع) با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت - یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند.»(۱۳۹۶/۱۱/۰۲)
باری، تبیین و روشنگری، صبر و استقامت، و ولایتپذیری و خدمت به طبقات ضعیف جامعه، خصوصیات بارز اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسلام بود. اگر اصحاب انقلاب اسلامی نیز تأسی و الگویشان به اصحاب راستین امیرالمومنین علیهالسلام باشد، میتوان بر سه جبههی مخالف انقلاب نیز غلبه پیدا کرد، آنچنانکه امام خمینی(ره) بر هر سهی این جریانها غلبه یافت.
∎
مثل عمار؛ مالک؛ سلمان
در حدود پنج سال حکومت امیرالمؤمنین، سه جنگ، توسط سه جبهه بر ایشان تحمیل شد. «قاسطین، ناکثین، مارقین. قاسطین یعنی دشمنان بنیانی حکومتِ امیرالمؤمنین؛ ناکثین یعنی همراهان سستنهاد و سستبنیادی که بیعت را زیر پا گذاشتند بهخاطر زخارف دنیوی، بهخاطر هوسها و آلودگیهای دنیایی؛ و مارقین [یعنی] کجفهمها و نادانها و جاهلهایی که به خیال اسلام، به خیال تبعیت از قرآن، در مقابل قرآن مجسّم که امیرالمؤمنین است ایستادند؛ این جبههی مقابلِ امیرالمؤمنین است. قاسطین که دشمنان بنیانی بودند، با اصل حکومت امیرالمؤمنین مخالف بودند و بعدها تاریخ نشان داد که بدیلی که اینها برای حکومت امیرالمؤمنین میتوانستند ارائه کنند چه بود:
حجّاجبنیوسفها و عبیداللهزیادها و یوسفبنعمر ثقفیها کسانی بودند که از طرف آن قاسطین، از طرف آن دشمنان بنیادین، جایگزین حکومت عدل علوی شدند. سهمخواهان و دنیاطلبان هم بهنحو دیگری و کجفهمها هم بهنحو دیگری. البتّه کجفهمی مربوط به تودههای مارقین بود و رؤسای آنها احتمالاً با دشمنان بیزدوبند نبودند کمااینکه در تاریخ چنین چیزی را در مورد خوارج میگویند و ادّعا میشود.»(۱۳۹۷/۰۳/۱۴) حال اگر بپذیریم که «امروز هم همین سه گروه در مقابل نظام اسلامی و میراث بزرگ امام که جمهوری اسلامی است، صفآرایی کردهاند»(۱۳۹۷/۰۳/۱۴)، آنگاه این سؤال مطرح میشود که الگوی «نیروهای مؤمن و انقلابی» برای مواجهه با این سه جریان چیست؟ چگونه میتوان بر نقشه و اقدامات این جبههی معارض، غلبه پیدا کرد؟
پاسخ روشن است: اگر در مقام تشابه، امروز هم همان سه جریان مقابل امیرالمؤمنین علیهالسلام در مقابل انقلاب اسلامی هم صفآرایی کردهاند، پس میبایست همان کاری را انجام داد که "اصحاب خاص" آن حضرت انجام دادهاند. اما کدام اصحاب خاص؟ کدام یاران؟ با مروری بر بیانات رهبر انقلاب مشخص میشود که طی سالهای اخیر، نام سه یار امیرالمؤمنین توسط ایشان بارها در سخنرانیها و پیامها ذکر شده است:
اول، جناب عمار یاسر: که در طوفان حوادث و فتنهها، نقش "روشنگری و تبیینگری" سپاه امیرالمؤمنین(ع) را بر عهده داشت: «خط عمار را خط مستقیم میگویند من در زندگی امیرالمؤمنین (ع) که نگاه کردم، دیدم هیچکس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابهی رسولالله صلیاللهوعلیهوآلهوسلم، هیچکس نقش عمار یاسر را در طول این مدت نداشت هر وقت در یک گوشه شبههای پیدا شد، زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همینطور، در قضایای جمل و صفین هم همینطور، تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست.»(۱۳۷۰/۰۵/۳۰)
دوم، جناب مالک اشتر: که "کوه امید و صبر و استقامت" بود و تا آخرین لحظه در رکاب امیرالمؤمنین علیهالسلام قرار گرفت. برای همین هم رهبر انقلاب خطاب به «افسران جنگ نرم» (یعنی دانشجویان) فرمودند که «استقامتی مالک اشتروار»(۱۳۹۲/۱۱/۲۳) داشته باشند، و به «افسران جنگ سخت» (نظامیان) نیز فرمودند: «الگوی ما مالک اشتر است. برترین سردار بلندپایهی جنگهای پُرماجرای امیرالمؤمنین علیهالسلام؛ شجاعترین مرد عرب. جوانی در کوچههای مدینه او را نشناخت؛ به او اهانت کرد، حتّی آب دهان به طرف او انداخت! این سردار بلندمرتبه و امیر والامقام نه تنها به او اخم نکرد، بلکه به مسجد رفت، برای او نماز خواند و استغفار کرد که خدا از جهالت این جوان بگذرد!»(۱۳۸۲/۱۰/۰۴) این یار امیرالمؤمنین علیهالسلام در «بصیرت و شناخت صراط مستقیم»، «عزم راسخ»، «احساس مسئولیت و آمادگی برای مجاهدت»، «شجاعت و قدرت فرماندهی» و درعینحال در «معنویت، عبادت، تقوا و تواضع» برجسته و الگوست.»(۱۳۹۶/۰۹/۱۲)
و سوم، جناب سلمان فارسی: کسی که «میل امیرالمؤمنین علیهالسلام را بر میلِ خود غلبه میداد... فقرا را دوست میداشت و آنها را بر اهل ثروت ترجیح میداد، علم را دوست میداشت، علما را دوست میداشت. این سه خصوصیت در این بزرگوار، موجب میشود که امام صادقِ(ع) با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت - یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند.»(۱۳۹۶/۱۱/۰۲)
باری، تبیین و روشنگری، صبر و استقامت، و ولایتپذیری و خدمت به طبقات ضعیف جامعه، خصوصیات بارز اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسلام بود. اگر اصحاب انقلاب اسلامی نیز تأسی و الگویشان به اصحاب راستین امیرالمومنین علیهالسلام باشد، میتوان بر سه جبههی مخالف انقلاب نیز غلبه پیدا کرد، آنچنانکه امام خمینی(ره) بر هر سهی این جریانها غلبه یافت.
نظر شما