سیزدهمین برنامه ققنوس با اجرای اکبر نبوی با موضوع سینما، زن و خانواده شب گذشته برگزار شد و نبوی با دکتر محمد تقی کرمی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه، در رابطه با موضوع مذکور به گفتگو نشست.
در ابتدای گفتگو کرمی در پاسخ به پرسش نبوی که شرایط سینما بهتر است یا دانشگاه پاسخ داد: التهابات و هیجانات جاری در سینما، در دانشگاهها نیست و به همین دلیل دانشگاه وضعیت بهتری دارد. منظور من از التهاب مسائلی است که یک فرد و یا جمعیت را از کار حرفهای خود دور کند و از این نظر التهاب را موضوع مثبتی نمیدانم. اما اگر نقد، جنبش و شور در مسیر کار حرفهای باشد، وضع خوبی خواهند داشت.
در ادامه نبوی در خصوص مفید بودن دانشگاه برای سینما پرسید و کرمی پاسخ داد: در حال حاضر در حوزههایی نظیر علوم اجتماعی، دغدغهی جدی نسبت به مطالعات سینمایی وجود دارد. بهعنوان مثال از میان چهل پایان نامهای که آنها را راهنمایی کردهام، چیزی در حدود پانزده عدد از آنها در حوزهی سینماست. این نشان دهندهی آن است که مطالعات سینما برای دانشگاهها مهم است. یک متخصص علوم اجتماعی، مطالعات زنان و مطالعات فرهنگی در رجوع به موضوع سینما همچون اکبر نبوی نگاهی فنی به این مدیوم ندارد، بلکه او بهعنوان یک فکت اجتماعی به سینما نگاه میکند و درصدد آن است که از آن تحلیلی در راستای خدمت به فهم جامعه استخراج کند.
نبوی در خصوص پایان نامههای مذکور از کرمی پرسید: آیا این پایان نامهها در اختیار اهالی سینما قرار میگیرند و یا بایگانی میشوند؟
کرمی در جواب گفت: به دلایلی این گفتگو بین سینما و اهالی دانشگاه صورت نمیگیرد. یکی از دلایل این است که جامعهی سینما خود را از این مسائل بینیاز میدانند. از سوی دیگر علوم اجتماعی هم کمتر توانسته با ادبیات سینما سخن بگوید. گفتگو نیازمند زیر ساختهایی است و برنامههایی نظیر ققنوس میتوانند آغازگر این بحث باشند که سینما با دانشگاه چه گفتگویی میتواند داشته باشد و این موضوع میتواند با وساطت تلویزیون اتفاق بیفتد.
کرمی افزود: در مورد پایان نامههای مرتبط بامطالعهی سینما، من همواره به دانشجویان از چهار نوع مطالعهی اجتماعی سینما صحبت میکنم: 1. مطالعه از منظر بازنمایی، که در آن علوم اجتماعی معتقد است دوربین بهعنوان ابزار قدرت به تحریف حقایق میپردازد. 2. مطالعهی سینما بهعنوان یک واقعیت اجتماعی 3. فهمیدن تحولات اجتماعی از دل سینما 4. مطالعهی سینما که ابزار مقاومت است. این چهار مورد در مواردی دغدغهی سینماگران است و در مواقعی هم نیست، اما سؤال اینجاست که آیا سینماگران از انجام چنین پژوهشهایی اطلاعات دارند؟
در ادامه نبوی از کرمی خواست با توجه به طبقه بندی چهارگانهی مذکور، نگاه و تحلیل خود را در مورد سینما از منظر نگاه به خانواده ایرانی بیان کند.
کرمی در تحلیل خود عنوان کرد: در عموم آثار سینمای کشور، ما تصویر یک خانواده را میبینیم و همانند فیلمهای غربی به تصویر زندگی شخصی یک فرد تنها در آپارتمان عادت نداریم. البته باید خاطرنشان کرد که پر رنگ بودن این تصویر به معنای رضایت بخش بودن آن نیست و بهطور ویژه از دههی هشتاد، اشکالات و نگرانیهای بسیاری در مورد آن به وجود آمد. قداست، اهمیت و شرافتی که خانواده در تبار، ریشه و سنت تاریخی ایران دارد، در سالهای اخیر به چالش کشیده شده است.
نبوی در اینجا این پرسش را مطرح کرد که در بحث تنزل خانوادهی ایرانی، نقش و سهم خود جامعه چیست؟
کرمی در پاسخ گفت: شما ممکن است بگویید که جامعه از جایگاه ارزشمند خود فاصله گرفته و سینما هم بخشی از جامعه است. من این موضوع را به همراه یک بازسازی میپذیرم. گاهی اوقات من سینما را در وضعیت موجود خانوادهی ایرانی، دارای سهو و علیت میدانم. من معتقدم بخشی از آسیبهای خانوادهی امروز ما، به دلیل نقش آفرینی نامطلوب سینماست.
کرمی افزود: اگر به فیلمهای سالهای اخیر نگاه کنیم، در بسیاری از آنها ارزشهای خانواده در حال تخطئه شدن هستند. بهعنوان مثال در این سینما به یک زن گفته می شود که اگر شوهر تو خیانت کرد، تو هم همان کار را بکن. وجود سه فیلم با این موضوع در سینمای دوازده سال اخیر، برای سینمای ایران آمار بالایی محسوب میشود. این فیلم هم از سوی مردم و هم از منظر منتقدان با اقبال روبرو شده است و دیگر نباید توقع داشت پنجاه فیلم اینچنینی در سینمای ما وجود داشته باشد. البته که سینما باید قصه بگوید و سرگرم کند و کلاس فلسفه و اخلاق نیست، اما مخاطب پس از خروج از سینما نباید باارزشهای بنیادین خانواده و جامعه دچار چالش بشود.
نبوی در واکنش به دست بالا اعلام کردن دربرگیرندگی این آسیبهای سینمایی، به کرمی در خصوص دقت در بهکارگیری برخی لغات تذکر داد و بیان آنها را منوط به داشتن یک جامعهی آماری بالا و مستند دانست.
کرمی در توضیح این موضوع گفت: مقیاس سنجش در مطالعات سینمایی با زمانی که در مورد یک پدیدهی اجتماعی صحبت میشود تفاوت دارد. در مطالعات سینمایی مقیاس ما میزان تأثیرگذاری اثر است. بهعنوان مثال فیلمی که بیست و دو میلیارد تومان میفروشد، دیگر تنها یک فیلم نیست. البته بحث من بر روی تعداد فیلمها نیست، بلکه من بر روی مضامین تأکید دارم. همچنین در سینمای طنز ما، عموماً با شوخیهای جنسی مخاطب را میخندانند. شخصاً در هنگام تماشای این فیلمها در کنار فرزندانم در سالن سینما، با استیصال روبرو شدم که چه واکنشی نشان بدهم.
کرمی افزود: وقتی ما از سینمای خانواده صحبت میکنیم بدان معناست، که هفتاد درصد آرامش خیال برای تماشا کردن یک فیلم سینمایی با خانواده وجود داشته باشد. البته نباید بیانصافی کرد و من معتقدم در دو سال اخیر سینمایی اخلاق مدارتر از گذشته داشتهایم. در ایامی که شعارهای اصولگرایی داده میشد، شوخیهای جنسی بیشتر بود و اگر نقد سیاسی صورت نمیگرفت مشکلی وجود نداشت. اما در فیلمهای سه سال اخیر ممکن است که نقد سیاسی پر رنگتر باشد، اما حرمت به ارزشهای خانواده تا حدی جدیتر بوده و یا لااقل به چالش کشیده شدن مبانی و ارزشها زیر پوستی شده است.
نبوی در ادامه این سؤال را مطرح کرد که : آیا شما جامعه امروز ایران را بااخلاق و دین مدار میدانید؟
کرمی ضمن اذعان به دشوار بودن پاسخگویی به این سؤال گفت: بر اساس پیمایشهای چهار دههی اخیر، جامعهی ایران در کلیت دینداری تغییر شگرفی نداشته است و من نتیجهی این پیمایشها را قبول ندارم.
نبوی ضمن اذعان به قبول داشتن این پیمایشها گفت: نوع دینداری در تعاریف میتواند متفاوت باشد و شما باید در مطالعات خود به آن توجه داشته باشید. بهعنوان مثال من میگویم دهه شصت مسلمانان آستین بلند و دههی هشتاد به بعد مسلمانان آستین کوتاه
کرمی در پاسخ به این مطلب گفت: ما حتماً در مطالعات خود به تعارف متفاوت دقت میکنیم. همچنین من در مورد این موضوع لفظ ادبیات بازاندیشانه را بکار میبرم. این بدان معناست که بر فرض یک فرد در نماز و روزه تقلید میکند اما در مورد موسیقی و رقص مقلد نیست.
کرمی در ادامه افزود: اگر شما بهعنوان یک محقق اجتماعی، چند گروه کانونی را تعریف کنید و آنها را رصد کنید، خواهید دید که اوضاع دینداری چندان رضایت بخش نبوده و نگرانیها زیاد است.
نبوی ضمن اشاره به صحبت پیشین کرمی گفت: اگر به گفتهی شما با جامعهای دیندار سروکار داریم، فیلمهایی که بیست و دو میلیارد فروش میکنند، نباید از سوی مردم مورد اقبال قرار بگیرند.
کرمی ضمن مخالفت با گفتهی نبوی گفت: من این حرف را قبول ندارم، چرا که ما یک جامعهی هشتاد میلیونی هستیم و اگر آمار گرفته شود، چند نفر باید به سینما بروند تا یک فیلم بیست و دو میلیارد فروش کند. من بهعنوان یک شخص دیندار که تمام فیلمهای بیست سال اخیر سینمای ایران را با خانواده دیدهام، باید بگویم که هنگام تماشای بسیاری از فیلمها در کنار خانوادهام احساس خجالت کردهام.
کرمی در ادامه گفت: گاهی اوقات افراد متدین به سینما میروند تا خانوادهی خود را تا حدودی واکسینه کنند و معتقدند که خانوادهی آنها باید در معرض برخی آسیبها قرار بگیرد. این شاخصهی دینداری بازاندیشانه است. در دینداری بازاندیشانه تا حدودی آزادی اطلاعات را برای خود و خانواده به رسمیت میشناسد.
نبوی در ادامه از کرمی پرسید: آن بخش از سینمای ایران که به آن اعتراض دارید، چرا به چنین رویکردی رسیده است؟
کرمی در پاسخ به این سؤال گفت: به نظر من سینمای ما دچار بحران محتوا است. در سینمای کشور نسبت به روابط جنسی ممیزی وجود دارد و خشونت را هم جامعهی ایرانی پس میزند. از میان جاذبههایی که در سینمای ما مورد استفاده قرار میگیرد: 1. استفاده از چهرهها است، که در بدترین حالت غلو آمیز آن صورت میگیرد 2. استفاده از شوخیهای جنسی که ما در استفاده از این مورد هم تا جایی پیش میرویم که حتی در طنز سیاسی هم به طنز جنسی میرسیم. این مسائل نشان دهندهی آن است که ما با فقدان فکر روبرو هستیم.
کرمی افزود: ما حدوداً بیست سال پیش در صدا و سیما سریال طنزی با نام کاکتوس داشتیم که با یک طنز بسیار خوب و مبتنی بافکر، به نحوی عمل کرده بود که تمام اعضای خانوادهی ما مشتاقانه آن را به تماشا مینشستیم. این نشان دهندهی آن است که اگر در فیلم نامهی یک اثر فکر وجود داشته باشد، دیگر لازم نیست که بیننده را به هر بهانهای جذب کنیم. در سینمای حال حاضر کشور در پرداختن به موضوعی نظیر خیانت، به حدی زیاده روی میشود که این اتفاق برای مخاطب عادی میشود.
نبوی در آخرین پرسش نظر کرمی را در خصوص مهمترین چالش سینمای ایران جویا شد و او در پاسخ گفت: به عقیدهی من مهمترین چالش سینمای ایران در بحث خانواده آن است، که تصویری کاریکاتور گونه از خانواده نمایش میدهد. در شکل صحیح وقتی ما بخواهیم آسیبی را در خانواده نشان دهیم، باید به جنبههای مختلف خانواده در کنار آن آسیب توجه داشته باشیم. عمدهی قصههای ما در مورد خانواده پیرامون روابط زن و مرد است و ظرفیتی همچون سالمندان فراموش شدهاند. بر خلاف آنچه در سینمای ایران میبینیم، خانواده تنها روابط میان یک زوج نیست و ما این موضوع را در فیلم ابد و یک روز میبینیم، که هر کدام از افراد خانواده نقشی را ایفا میکنند.
نظر شما