پژوهشگر برتر دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با «فرهیختگان»:
هدف از تولید پایاننامهها تنها رفع تکلیف است
صاحبخبر - «فرهیختگان»: شاید بتوان یکی از مولفههای حل معضلات در حوزههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... را انجام پژوهش درباره آنها و رسیدن به راهکاری علمی و عملی دانست؛ پژوهشی که خانه اصلی آن در دانشگاه تعریف شده و این اساتید و دانشجویان هستند که میتوانند برای مشکلات در حوزههای مختلف، دست به پژوهش زده و راهکار ارائه دهند؛ مقولهای که هر چند طی سالهای اخیر مورد توجه مسئولان ذیربط قرار گرفته، ولی عدم توجه به آن در طول سالیان گذشته باعث شده دانشگاههای ما نتوانند آنگونه که باید در حوزه پژوهشهای کاربردی فعال باشند؛ از این رو با مجید طغیانی خوراسگانی، پژوهشگر برتر دانشگاه آزاد اسلامی در گروه آموزشی کشاورزی و منابع طبیعی گفتوگو کردیم که متن کامل آن به شرح زیر است: شاید یکی از اصلیترین معضلات ما در حوزه پژوهشهای کاربردی این است که نظام آموزش عالی ما به جای پژوهشمحور بودن، آموزشمحور است، در این زمینه توضیح دهید. در دانشگاههای معتبر دنیا، دانشجو با استاد خود متناسب با موضوع پایاننامهاش ارتباط میگیرد. موضوع پایاننامهها نیز معمولا اینگونه است که استاد مشکل یکی از موسسات را از بیرون دانشگاه، بهعنوان پروژه دریافت کرده و آن را در قالب پایاننامه دکتری و کارشناسیارشد پیگیری میکند و به این تربیت پروژه کاربردی انجام میشود. در صورتی که در کشور ما اصلا اینگونه نیست و پایاننامههایی که انجام میگیرد، نهتنها هدفمند نیستند، بلکه گاهی موازیکاری نیز صورت میگیرد. عنوان کردید که هدف اصلی پایاننامههای کشور رفع مشکلات نیست، در این خصوص بیشتر صحبت کنید. در حقیقت پایاننامهها در کشورمان بیشتر برای رفع تکلیف انجام میشود و این نیز به عدم ارتباط نزدیک بین دانشگاه و صنعت و جامعه برمیگردد؛ هرچند که اخیرا وضع نسبت به گذشته بهتر شده، ولی عدم اعتماد سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی به دانشگاه برای حل معضلاتشان، باعث بروز این مساله شده است، در حالی که باید سازمانهای مختلف را موظف کرد که برای حل مسائلشان سراغ دانشگاهها بروند. از سوی دیگر دانشگاههای ما نیز نشستهاند تا برایشان پروژهای تعریف و هزینه آن نیز پرداخت شود؛ در حالی که در دانشگاههای معتبر دنیا، استاد و عضو هیاتعلمی موظف است برای دانشگاه پروژه بروندانشگاهی گرفته و علاوهبر درآمدزایی، مشکلی از جامعه را نیز برطرف کند. با این حال اصلا این مهم در کشورمان مطرح نیست و رئیس دانشگاه از اعضای هیاتعلمی میخواهد که آنها تنها تدریس کنند. به نظر شما در دانشگاههای کشورانگیزهای برای انجام پژوهشهای کاربردی وجود ندارد؟ دانشگاهها باور به فعالیت پژوهشی دارند، ولی اساتید باید به دنبال جذب پروژههای تحقیقاتی رفته و مسائل و مشکلات را در سازمانهای مختلف شناسایی و برای حل آنها راهکار پیشنهاد دهند؛ چراکه در خارج از کشور اگر عضو هیاتعلمی نتواند پروژهای را برای دانشگاه جذب کند، با آن فرد قطع رابطه میشود. ما در آییننامههای ارتقای اعضای هیاتعلمی نیز دچار مشکل هستیم؛ چراکه تنها مقاله را ملاک ارتقا قرار دادهایم و اصلا در آییننامههایمان عنوان نشده که اگر مقاله و پایاننامهای نتواند مشکلی از جامعه حل کند، آن عضو هیاتعلمی نمیتواند به خاطر آنها ارتقای علمی پیدا کند، در حالی که باید اعضای هیاتعلمی برای تولید مقالات و پایاننامههای کاربردی موظف شوند. چند درصد از اعضای هیاتعلمی ما خودشان به صورت خودجوش به سمت انجام پژوهشهای کاربردی میروند؟ تصور میکنم که کمتر از 10 درصد از اعضای هیاتعلمی دانشگاهها به سمت اینگونه پژوهشها حرکت میکنند. شاید بتوان اینگونه عنوان کرد که دانشجویان ما در دانشگاههای مختلف آنگونه که باید، انگیزه لازم را برای انجام پژوهشهای کاربردی ندارند، این مساله را قبول دارید یا خیر؟ خیر، اینگونه نیست و اتفاقا دانشجویان ما انگیزههای لازم را برای انجام این کار دارند؛ ولی مشکل ما این است که هزینه انجام پایاننامه برعهده دانشجو است و دانشجو نیز تلاش میکند در حدی یک پروژه را انتخاب کند که نیازمند هزینه بسیار بالا نباشد. در حالی که اگر اساتید و اعضای هیاتعلمی ما پروژههایی را از بیرون دانشگاه بگیرند و آنها را در قالب پایاننامه تعریف کنند، دیگر نیازی نیست که دانشجویان ما برای نگارش پایاننامههایشان هزینه کنند. متاسفانه در حال حاضر پایاننامه ما تنها رفع تکلیف است و دانشجویان برای پایاننامه مسائل مالی را مدنظر قرار میدهند، هرچند که آنها از امکانات دانشگاه در حوزه پایاننامههایشان استفاده میکنند، ولی چون هزینه پایاننامه برعهده آنها است، پایاننامهها تنها در حد رفع تکلیف باقی میماند. درست است که پژوهشهای کاربردی در کشور ما بسیار محدود است، ولی مساله دیگر این است که چقدر از این پژوهشها وارد بازار میشود؟ بهطور کلی پژوهشهای ما بسیار کم به سمت تجاریسازی حرکت میکنند و این مهم نیز یکی دیگر از مشکلات ما در این حوزه است. علاوهبر آن در حوزه تجازیسازی ما نیازمند اخذ مجوزهای زیادی هستیم و با وجود اینکه مراکز رشد و فناوری دانشگاهها، کمی این مساله را تسهیل کردهاند، ولی باز ما در این زمینه دچار بوروکراسی هستیم، از این رو نیاز به اصلاح آییننامهها و قوانین داریم تا نیازمند اخذ مجوزهای بسیار زیاد برای تجاریسازی محصولات نباشیم.∎