شناسهٔ خبر: 23147447 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

واکاوی یک تردید!

حمید نظری.دانشیار و معاون پژوهشی پژوهشکده علوم زمین سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور

صاحب‌خبر -

ایران خاستگاه مجموعه‌ای از زمین‌لرزه‌های ویرانگر با نزدیک به 130 هزار کشته پیامد 15 زمین‌لرزه با بزرگای تقریبی هفت، یک زمین‌لرزه در هر هفت سال و بیش از 50 زمین‌لرزه با بزرگای 6.9- شش ریشتری، یک زمین‌لرزه در هر دو سال و نابودی و ویرانی 11 شهر، به‌طور نسبی در هر 10 سال یک شهر بوده است. افزایش روزافزون جمعیت به‌ویژه در گستره شهری، ساخت‌وساز ضعیف و نبود یا اجرای‌نکردن درست شیوه‌نامه‌ها و آیین‌نامه‌های ساخت‌وساز ازجمله عوامل فزاینده در شمار مرگ‌ومیر و آسیب‌پذیری در برابر زمین‌لرزه به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه است. زمین‌لرزه «ازگله» استان کرمانشاه اگرچه آخرین زمین‌لرزه روی‌داده در فلات ایران نیست، ولی سبب‌ساز تکرار دوباره تردیدها و پرسش‌های بسیار در ماهیت این رخداد طبیعی بود.  در گذر تاریخ هراس همیشگی انسان از زمین‌لرزه و چرایی آن ریشه در باورها، افسانه‌ها و خرافات مردمان هر سرزمین دارد؛ نادانسته‌هایی که در گذر زمان بسته به شرایط رنگ‌وبویی گاه ماورایی و گاه زمینی به خود گرفته به‌گونه‌ای که گروهی زمین‌لرزه را خواست و برآمده از خشم ماوراءالطبیعه به سبب نافرمانی انسان دانسته و گاه اراده‌ای شیطانی و اهریمنی را در ورای آن جسته‌اند. شاید از نگاه جامعه‌شناختی دست‌یازیدن انسان به نادیده‌ها را بتوان نشانی از ناتوانی و ترس از نادانسته‌ها دانست؛ نادانسته‌هایی که گاه برآمده از طبیعت و ماهیت رخداد است و گاه برآمده از شرایط اجتماعی در زمان و مکانی خاص و البته می‌توان میل طبیعی انسان در نسبت‌دادن کاستی‌ها، حوادث و ناشناخته‌های محیط پیرامون به قدرت ماوراءالطبیعه در گذشته و دشمنان در زمان حال دانست. از این میان اگرچه بی‌گمان زمین‌لرزه 25 شهریور 1357 طبس-گلشن با بزرگای 7.3 در مقیاس ریشتر نخستین زمین‌لرزه‌ای نیست که چرایی آن در نابسامانی آن سال‌ها آلوده به اهداف سیاسی وارونه و عوام‌فریبانه رقم خورد، ولی بی‌گمان آن را می‌توان ازجمله نخستین زمین‌لرزه‌های رخ‌داده در فلات ایران‌زمین دانست که تردید و ناباوری اجتماعی به نظام حاکم آن روز، رخداد آن را به‌نادرستی پیامد دفن زباله‌های اتمی در کویر مرکزی دانست!
ترویج خرافه و باورهای نادرست، خواسته و ناخواسته با اهداف گوناگون سیاسی-اجتماعی و... در دوره‌های مختلف بسته به ویژگی‌های سرزمینی-سیاسی روز ناشی از نبود شفافیت و وجود شکاف در دیوار اعتماد دولت‌ها و ملت هر از گاهی رنگی نو بر این باورهای نادرست و نابجا از رخدادهای طبیعی زد به‌گونه‌ای که در زمین‌لرزه سحرگاه پنجم دی‌ماه 1383 بم با بزرگای 6.3 در مقیاس ریشتر به باور بسیاری زمین‌لرزه پیامد آزمایش‌های موشکی دانسته شد؛ باور نادرستی که شیوع و تکرار آن با توجه به سادگی و در دسترس‌بودن مبانی علمی در راستی‌آزمایی آن نشان از اهدافی خاص ورای میل به راستی و حقیقت‌جویی دارد؛ باوری که ریشه آن را می‌توان مانند بسیاری دیگر در خرافه، نادانی و گاه سیاست‌ورزی جست. بیشتر زمین‌لرزه‌های رخ‌داده در فلات ایران‌زمین در ژرفایی گوناگون از شش تا 30 کیلومتری جانمایی می‌شوند درحالی‌که تاکنون هیچ انفجار و آزمایش شناخته‌شده، حتی هسته‌ای در ژرفای بیش از چند صدمتری به ثبت نرسیده است. موج حاصل از رهایی تنش ناشی از گسلش در ژرفا (پیامد یک زمین‌لرزه) و یا شکست در لایه‌های سطحی (پیامد یک انفجار یا آزمایش هسته‌ای) در ماهیت و نوع به‌طور کامل متفاوت است به‌گونه‌ای که ساده‌ترین دستگاه‌های لرزه‌سنج بسته به بزرگی دامنه موج در جای‌جای کره زمین قابلیت ثبت و تشخیص آن را دارا هستند. برخلاف انفجارهای سطحی و آزمایش‌های هسته‌ای، در رخدادی طبیعی همچون زمین‌لرزه، میزان جابه‌جایی و گسلش از ژرفا به سطح به‌گونه‌ای کاهنده قابل مشاهده و اندازه‌گیری است.
انگاره‌های دیگری مانند تولید مصنوعی زمین‌لرزه با روش‌هایی همچون «هارپ» با تابش امواج رادیویی-الکترومغناطیسی از فضا، اگرچه از نظر تئوری شاید ناممکن نباشد، ولی به هیچ‌روی امکان تولید دگرشکلی و شکست در ژرفای چند کیلومتری پوسته زمین را مشابه آنچه در زمین‌لرزه‌هایی مانند بم با ژرفای کانونی حدود هفت کیلومتر یا کرمانشاه با ژرفای کانونی حدود 30 کیلومتر یا زمین‌لرزه‌های آذرماه هجدک کرمان را نخواهد داشت. اگرچه وجود همبستگی و پیوند زمین‌لرزه به‌ویژه در بزرگا و دوره بازگشت رخداد آن برای زمین‌لرزه‌های بزرگ با دوره‌های یخچالی و میان‌یخچالی پیش از این شناخته شده است، ولی پیوستگی رخداد زمین‌لرزه با گرما و سرما، باد، شرایط آب‌وهوایي یا شب و روز نیز از جمله مواردی است که بیش از آنکه پای در حقیقت و بنیانی علمی داشته باشد ریشه در عوام‌فریبی و خرافه دارد. بنابراین شاید پربیراه نباشد اگر ارتقا دانش عمومی، سرمایه‌گذاری و تخصیص منابع لازم مالی و انسانی در تحقیق و توسعه در آمایش سرزمین، به همراه ساخت‌وساز مناسب را ازجمله گریزگاه‌های میان و بلندمدت پیش‌ِروی کشور در رویارویی با رخداد ناگزیر زمین‌لرزه بدانیم!