
شورای عالی صلح افغانستان ضمن پیشنهاد انجام مذاکرات بدون قید و شرط صلح با طالبان، از آنان خواسته تا مانند حزب اسلامی به روند صلح بپیوندند و گفته: "اگر (طالبان) بخواهند ما حاضریم برایشان دفتری در کابل بدهیم."
طالبان این تقاضا را رد کردند و همچنان بر خروج نیروهای خارجی از افغانستان تاکید ورزیدند. در نتیجه حکومت افغانستان اعلام کرده موضوع جمعآوری کمکهای مالی به طالبان و تبلیغات دفتر طالبان در قطر را مورد بررسی قرار داده و احتمال دارد خواستار بستن این دفتر شود. این احتمال در شرایطی مطرح میشود که اختلاف میان قطر و عربستان سعودی نیز آینده دفتر سیاسی طالبان را در قطر با ابهام مواجه ساخته است.
حق نشر عکس AFP Image caption دفتر سیاسی گروه طالبان در سال ۲۰۱۳ در قطر گشوده شدآمریکا وجنگ برضد یک مجهول
از سال ۲۰۰۲ که طالبان به تدریج به میدان نبرد بازگشتند، آمریکا در افغانستان درگیر جنگی شد که آن را از سایر جنگهای متعارف متفاوت میساخت. در هرجنگی طرفین جنگ دارای آدرس مشخص هستند که گاهی لااقل به منظور تبادله اسیران یا اجساد کشته شدگان با هم در تماس هستند اما در جنگ آمریکا در افغانستان یک طرف این جنگ یعنی طالبان فاقد آدرس و از صحنه غایب بودند. آمریکا در افغانستان درگیر جنگ برضد یک پدیده ناپیدا و مجهول بود.
در ابتدا شاید آمریکاییها مقاومت طالبان را دست کم گرفتند و وجود یک آدرس برای طالبان سالها بعد از آغاز جنگ و در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ احساس شد.
نقش سازمان ملل متحد
کایآیده، نماینده ویژه سازمان ملل در اواخر سال ۲۰۰۹ تماسهایی با طالبان برقرار کرد، زیرا با گسترش حضور طالبان در مناطق مختلف افغانستان، سازمان ملل نمیتوانست فعالیتهای امدادرسانی را بدون همکاری با فرماندهان آنها در مناطق دوردست به پیش ببرد. ابتکار این تماسها را از طرف طالبان ملا عبدالغنی برادر، معاون ملا محمد عمر، رهبر پیشین طالبان به عهده داشت. پاکستان بعد از اطلاع از این تماسها، ملابرادر را در ماه جنوری/ژانویه ۲۰۱۰ دستگیر کرد.
آغاز تماس با آمریکاییها
در دسامبر ۲۰۰۹ طیب آغا در مصاحبه با روزنامه عربی زبان الحیات چاپ لندن، برای مذاکره با آمریکاییها ابراز آمادگی کرد و تصریح کرد اگر آمریکاییها بخواهند طالبان حاضر به مذاکرات رویارویند.
طیب آغا توانست با وساطت یک آلمانی افغان تبار به نام انجنیر وحیدالله "حلیمی" با دولت آلمان ارتباط برقرار کند. حلیمی یک مهندس موفق است که در قطر یک شرکت بزرگ ساختمانی داشته و با خانواده سلطنتی قطر رابطه نزدیک دارد. او قصری برای امیر پیشین قطر نیز ساخته است.
در ابتدا با نمایندههای آلمان مایکل اشتاینر و برند موتزلبرگ (Bernd Mützelburg و Michael Steiner) تماسهای ابتدایی آغاز شد. تلاشهای یک دیپلومات آلمانی "رودریگر کونیگ" (Rüdiger König) که در سالهای (۱۹۹۷-۱۹۹۸) دیپلمات کشور آلمان در اسلام آباد بود و بعد سفیر آلمان در کابل شد (طیب آغا در آن زمان در سفارت امارت اسلامی در اسلام آباد ایفای وظیفه میکرد از همان وقت این دو باهم آشنا شده بودند) موجب تقویت این روند و ایجاد فضای اعتماد گردید و سپس نخستین نشست میان نمایندگان طالبان و مقامات آمریکایی نیز در آلمان صورت گرفت.
حق نشر عکس AFP Image caption در توافق با آمریکا، قطر پذیرفت تا میزبان دفتر سیاسی طالبان در این کشور باشدقطر میعادگاه صلح
آمریکاییها به نمایندگان طالبان پیشنهاد کردند تا کشوری را به عنوان آدرس برگزینند. به روایت طالبان، در این مورد از ملامحمد عمر کسب تکلیف شد. ملامحمد عمر برای کشوری که باید نقش میزبانی این مذاکرات را بعهده داشته باشد، چهار شرط را مشخص نمود:
- کشور اسلامی باشد.
- کشور همسایه نباشد.
- به افغانستان نیروی نظامی نفرستاده باشد.
- با طالبان بعد از سال ۲۰۰۱ دشمنی نکرده باشد.
کشورهایی چون ترکیه، امارات و اردن به دلیل اعزام نیرو به افغانستان نمیتوانستند میزبان این مذاکرات باشند و عربستان سعودی هم که تعدادی از رهبران طالبان در آنجا بعد از سال ۲۰۰۱ زندانی شدند، به دلیل این دشمنی با طالبان مناسب برای این کار نبود. بنابراین طالبان قطر را بعنوان محل مذاکرات با آمریکا پذیرفتند.
از آن به بعد طالبان اعلام کردند که دفتر سیاسیشان در قطر یگانه آدرس برای مذاکرات به منظور صلح و تفاهم خواهد بود.
شرایط دولت قطر
در توافق با آمریکا، قطر پذیرفت تا میزبان دفتر سیاسی طالبان در این کشور باشد اما آنگونه که طالبان مدعی اند، این توافق با شرایطی همراه بود از جمله اینکه اگر مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان به شکست مواجه شود و جنگ ادامه یابد، طالبانی که به قطر آمدهاند، مصئون خواهند بود و قطر آنها را به هیچ کشوری تسلیم نخواهد کرد. این شرط به این دلیل ضروری بود که نام اکثر افراد مهم این دفتر در فهرست سیاه آمریکا شامل است از جمله طیب آغا، شیرمحمد عباس استانکزی، شهاب الدین دلاور، قاری دین محمد حنیف، مولوی عبدالسلام حنفی...
هر چند پاکستان نمیخواست با رفتن طالبان به قطر، نفوذش بر این گروه و پروسه صلح کاهش یابد اما با دل ناخواسته به این خواست آمریکا تن داد و در برابر سفر اعضای دفتر سیاسی طالبان به قطر موانع ایجاد نکرد. در سال ۲۰۱۱ در قدم اول شش نفر و سپس چهار نفر با خانوادههایشان از طریق پاکستان عازم قطر شدند و تعدادی دیگر بعدا به آنان ملحق شدند.
ساختمان نمادین دفتر
طرح ساختمانی که باید دفتر در آنجا مستقر میشد در مشورت با اعضای دفتر طالبان ریخته شد که مصارف آن را دولت قطر به عهده گرفت. طرح نمادین این ساختمان نیز نشان از موقف سرسختانه طالبان در مورد ارزشهایی که به خاطرش درگیر نبرد اند دارد؛ ساختمانی با نمادهایی از معماری اسلامی با پنجرههایی مقوس که بسیار شبیه به محراب مسجد است و در چهار گوشه ساختمان، چهار برج به عنوان نماد دفاع از این ارزشها که این بنا را به قلعه نظامی شباهت میبخشد.
برجها الهامی از برجهای قلعههای قدیمی در ولایت "وردگ" افغانستان زادگاه انجنیر "حلیمی" معمار این ساختمان است.
حق نشر عکس Getty Images Image caption موضوع بسته شدن دفتر گروه طالبان در قطر به دنبال تغییر استراتژی نظامی آمریکا در قبال افغانستان برای افزایش فشارها بر این گروه مطرح شده استچرا آمریکا از دفتر قطر ناامید شد؟
شرط آمریکا برای مذاکره با طالبان، قطع رابطه آنان با القاعده بود و اینکه آمریکاییها حاضر به مذاکره با طالبان شدند، نشان میداد که در این مورد تاحدی اطمینان حاصل کردهاند اما هدف اصلی آمریکا از مذاکره این بود که دریابند طالبان تا چه حد در مورد پذیرفتن حضور نظامی طولانی مدت آمریکا در کشورشان حاضر به انعطاف اند.
در سال ۲۰۱۳ بعد از یک سلسله مذاکرات میان طالبان و نمایندگان آمریکا قرار شد، دفتر سیاسی طالبان رسما گشایش یابد اما این کار به دلیل برافراشته شدن پرچم امارت اسلامی طالبان بر فراز این دفتر با مخالفت دولت افغانستان مواجه گردید و تعطیل شد.
از جانب دیگر آمریکا نیز دریافت که طالبان حاضر به کنار آمدن با حضور نظامی آمریکا در افغانستان نیستند. این مساله موجب مایوسی آمریکا از پروسه قطر شد و دفتر همچنان بسته باقی ماند.
طالبان خواست آمریکا برای مذاکره با دولت افغانستان را نپذیرفتند و میخواهند ابتدا با آمریکا مذاکره کنند، زیرا به این باور اند که آمریکا در جنگ افغانستان "طرف" است اما میخواهد در مذاکرات صلح در نقش "میانجی" میان طالبان و دولت افغانستان ظاهر گردد.
طالبان در میدان دیپلماسی
هر چند مذاکرات میان طالبان و آمریکا به بن بست رسید و طالبان مذاکرات صلح با حکومت کابل را قبل از اعلام رسمی یک جدول زمانی برای خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان رد کردند اما نمایندگان طالبان در دفتر قطر با استفاده از فرصتی که بدست آورده بودند، سعی کردند تا با شرکت در نشستها، موضع خود را در قبال صلح و خواستهای خویش را در مورد نظام آینده در افغانستان واضح سازند.
در ماه جون/ژوئن ۲۰۱۲ نمایندهای از دفتر طالبان در قطر برای نخستین بار در نشستی در ژاپن شرکت کرد. در این نشست که به ابتکار دانشگاه دوشیشا در شهر کیوتو دایر شده بود، قاری دین محمد حنیف شرکت نمود و مواضع طالبان را در رابطه به برنامه صلح بیان کرد.
در ماه دسامبر سال ۲۰۱۲ نشست مشابه در فرانسه دایر شد که مولوی شهاب الدین دلاور و نعیم وردگ به نمایندگی از دفتر قطر در آن اشتراک ورزیدند و بعد از آن نیز "پگواش" نشستهای مشابه را با حضور نمایندگان طالبان و فعالان سیاسی افغان برگزار نمود.
هر چند دفتر طالبان در قطر رسمیت نیافت اما طالبان در این نشستها و به تبیین موقف خود در مورد جنگ و صلح در افغانستان پرداختند. حضور آنان در قطر فرصتی برای تماس با کشورهای دیگر نیز بود.
تاثیر اختلاف سعودی و قطر بر فعالیتهای دفتر طالبان
قطر هر چند میزبانی دفتر سیاسی طالبان را به عهده گرفت اما طبق تعاملات دیپلماتیک، از همان آغاز در این مورد نظر دولت افغانستان را محترم شمرد. زمانی که حامد کرزی نارضایتی خود را از بازشدن این دفتر نشان داد، قطر نیز مانع بازشدن دفتر شد.
بعد از اختلاف میان عربستان و قطر، هر چند دولت قطر تاکنون فشاری بر اعضای دفتر سیاسی طالبان در این کشور وارد نساخته اما تعزیراتی که کشورهای عربستان سعودی، امارات و بحرین بر رابطه زمینی و هوایی قطر از قلمروهایشان با کشورهای دیگر برقرار ساختهاند، بر اعضای دفتر طالبان در قطر نیز تاثیر منفی داشته و مسافرتهایشان به کشورهای دیگر را محدودتر ساخته است.
در گذشته بسیاری از تماسها و گفتگوهای اعضای دفتر با نمایندگان کشورهای دیگر در دبی صورت میگرفت اما اکنون این کار ممکن نیست و مسافرت اعضای دفتر به کشورهای دیگر نیز محدودتر شده و فقط از مسیر ایران یا ترکیه صورت میگیرد.
تاثیر بسته شدن دفتر قطر بر طالبان
زمانی که طالبان تصمیم گرفتند تا نمایندگی سیاسی در قطر داشته باشند، گرایشهای بشدت تندروانه در صف آنان وجود داشت که مذاکره با آمریکا را ضیاع وقت میدانستند. کسانی بودند که میگفتند آمریکا قصد صلح ندارد و با آنها باید با زبان تفنگ سخن گفت.
آدرسی برای طالبان در قطر نتیجه توافق اختر محمد منصور، رهبر پیشین طالبان با پیشنهاد آمریکا بود که با وجود مخالفتها در داخل تحریک ممکن شد. با کشته شدن وی بدست آمریکا، هواداران راه حل از طریق مذاکره در صف طالبان تضعیف شدند.
اعلام استراتژی جدید آمریکا موقف هواداران جنگ در صف طالبان را قوت بیشتر بخشید، در حالی که چهار دهه جنگ در افغانستان گواه این حقیقت است که مشکل افغانستان راه حل نظامی ندارد و این مشکل باید از راه مذاکره حل گردد.
اگر دفتر قطر بسته شود، رسیدن به صلح از راه مذاکره برای طالبان یک تجربه شکست خورده خواهد بود که در نتیجه هواداران راه حل سیاسی در این گروه میدان را یکسره به هواداران جنگ واگذار خواهند کرد.