روزنامههای امروز کابل بیشتر به تحلیل نشست مخالفین دولت افغانستان در ولایت قندهار و سیاستهای رئیس جمهوری افغانستان درباره این کشور پرداختهاند.
روزنامهافغانستان ما نوشته که نشست قندهار پس از چند روز مجادله رسانهای و هیاهو با صدور قطعنامهای پایان یافت. در طی روزهای گذشته بازار شایعه و گمانهزنیهای سیاسی از تهدیدهای نظامی گرفته تا تقسیم کردن افغانستان به چهار زون (منطقه) خودمختار داغ بود.
سرمقاله نویس افزود که خوشبختانه شماری از اعضای اجلاس قندهار که به نظر میرسد درک درست تر از سیاست و سیاست ورزی دارند، بر جو ملتهب اجلاس با کمی خون سردی و عقلانیت آب سردی پاشیدند.
نویسنده افزوده که متن و محتوای قطعنامه علی رغم برخی از تندیهای غیر ضروری دیگر در بردارنده آن مواردی نبود که از زبان برخی از اعضا نقل میشد.
نویسنده افزوده که سیاست مداران و کنشگران سیاسی کشور باید بدانند که هرگونه صورت بندی مبتنی بر قومی سازی سیاست و الگوهای بیثباتی در گذشته، بحرانهای دیگری را به وجود خواهد آورد. هیچکس نباید گمان برد که افغانستان به صورت تکه تکه و سرزمینهای خودمختار به توسعه و آبادانی میرسد.
حق نشر عکس dailyafghanistanروزنامه ۸صبح در سرمقاله خود نوشته که افغانستان به اجماع سیاسی داخلی در کنار اجماع جهانی و منطقهای نیاز دارد. مشکل جدی این است که اجماع سیاسی در داخل کشور روزبه روز از میان میرود. تحولات اخیر هم به اجماع سیاسی داخلی افزوده است. ممانعت از سفر برخی از سیاستمداران به شهر قندهار، نشاندهندهای افتراق جدی سیاسی در داخل کشور است.
به نظر سرمقاله نویس یک عده هم تلاش جدی راه انداختهاند تا جرگهای سنتی برگزار کنند. برخی از اطرافیان رئیسجمهور هم فکر میکنند که تقابل بیشتر ارگ و سیاستمداران بیرون از آن، به سود جناحی است که ارگ را به نحوی اداره میکند.
نویسنده معتقد است که این نظریه، چندان درست نیست و باید رهبران حکومت، گامهایی در جهت به میان آوردن اجماع سیاسی داخلی بردارند. تردیدی در این نیست که استراتژی جدید آمریکا برای افغانستان یک گام به پیش است و حامیان ترور را مایوس کرده است، اما حتی موفقیت این استراتژی هم تا جایی به اجماع سیاسی داخلی نیاز دارد.
روزنامه ماندگار با انتقاد از اقدامهای اخیر دولت نوشته نکته جالب این ماجراها این است که "مغز متفکر، آقای غنی" که میتوان آن را "شاهمغز حاکمیت موجود" نام گذاشت، برای همه بازیها دلایلی میتراشد و آن را توسط سخنگویان "بیچاره" به خورد رسانهها میدهد.
سرمقاله نویس افزوده "مثلاً در مورد استاد عطا، والی بلخ میگویند که او مامور حکومت است و باید برای سفرهایش اجازه حکومت را داشته باشد. در مورد آقای دوستم نیز میگفتند که او باید نسبت به پروندهاش پاسخگو باشد."
حق نشر عکس Mandegarنویسنده افزوده که "اینها شاید دلایل قشنگی باشند اما در فضا و زمینهای که قانون از رأس تا قاعده جاری و حاکم باشد و نخست از همه، رفتار و سکنات مقام اول کشور آیینه قانونمداری باشد. افغانستان و سنتهای غالب در مناسبات آن را همه از جمله آقای غنی میشناسند، در این کشور خیلیها فراتر از قانون و لیاقتشان عمل کردهاند و میکنند، اما نهتنها بهدلیل سازگاری منافعشان با آقای غنی، مورد پیگرد قرار نمیگیرند، بلکه از احترام و عزت وافر در نزد وی برخوردار میشوند".
سرمقاله نویس مدعی است "یقیناً آنچه آقای غنی را در مقابل شخصیتهایی مانند آقای عطا قرار میدهد، قبل از آنکه بحث قانون و دسیپلین باشد، تضاد علایق و ایدههاست. اما آقای غنی و قافلهسالاران حکومت موجود باید کمی درنگ و تأمل به خرج دهنـد؛ زیرا راه و مقصدی که آنها انتخاب کردهاند، استبداد مطلق است و استبداد مطلق نیز در نهایت، تمام نظام و دستگاه موجود را برمیاندازد."