به گزارش روز چهارشنبه گروه فرهنگی ایرنا از نهاد کتابخانههای عمومی کشور، در پیام علیرضا مختارپور آمده است: از لحظه ای که برای اولین بار سردار شهید علی خوش لفظ را در غروب شانزدهم دی ماه 1395 در بیت مقام معظّم رهبری زیارت کردم تا امروز که خبر شهادتش را شنیدم بارها و بارها شعر زیبای دوست عزیز و شهیدم احمد زارعی در خاطرم متبادر شد.
وقتی شهید علی خوش لفظ در محضر رهبر و مرادش در همان شب شروع به صحبت کرد در صدایش که با سرفه های متعدد قطع می شد لحن خاصی وجود داشت که بهترین تعبیر ادبی اش را شهید زارعی سالها قبل در شعری که برای شهادت شهید سید مرتضی آوینی سروده بود بیان کرده است:
تو از نخست، صدایت ز جنس خاک نبود
نمیشنید صدا را کسی که پاک نبود
صدای تو که به رنگ دعا درآمده بود
دعای تو که ز خود تا خدا بر آمده بود
صدا نبود که گویی نماز میخواندی
شهود بود، شهود، آنچه باز میخواندی
در آن کلام که طعم نماز را میداد
و عطر زنده شبهای راز را میداد
در آن صدا که طنینی ز وحی در آن بود
حضور مهر ولایت همیشه تابان بود
بدون واژه، بدون گلو سخن میگفت
بدون من، همه اویی ز او سخن میگفت
صدا، صدای بسیج از گلوی عرفان بود
صدا، صدای شهیدی میان میدان بود
مختارپور در این پیام می افزاید: اینک او به کاروان شهیدان و از جمله دوست صمیمی اش سردار شهید علی چیت سازیان پیوسته و تبدیل به الگوی جوان پاک مومن انقلابی برای نسل جوان این عصر و آینده تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی شده است.
خدایش رحمت کند و او را با سید الشهدا (ع) محشور فرماید.
به گزارش ایرنا، شهید علی خوش لفظ پس از تحمل سالها رنج جانبازی سه شنبه ۲۸ آذر ماه در بیمارستان خاتم الانبیا(ص) به شهادت رسید و به همرزمان شهیدش پیوست.
«وقتی مهتاب گم شد» عنوان کتاب خاطرات این شهید است که پیشتر مورد عنایت رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته و سردار قاسم سلیمانی نیز در این خصوص دل نوشته ای دارد که در آن از شوقش برای شهادت می گوید.
«وقتی مهتاب گم شد» نوشته حمید حسام، روایتی عاطفی از خاطرات علی خوش لفظ است.
متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» بدین شرح است:
«بسماللهالرّحمنالرّحیم
بچّههای همدان؛ بچّههای صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بیادّعا؛ یاران حسین (علیهالسّلام)؛ یاوران دین خدا .. و آنگاه مادران؛ مردآفرینان شجاع و صبور .. و آنگاه فضای معنویّت و معرفت؛ دلهای روشن، همّتها و عزمهای راسخ؛ بصیرتها و دیدهای ماورائی .. اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر از سرچشمهی این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذّت میکند و آتش شوق را در آن سرکشتر می سازد.
راوی، خود یک شهید زنده است. تنِ بشدّت آزردهی او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد، و الحمدلله ربّ العالمین. نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربهدیدگان است. بر او و بر همهی آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ انشاءالله. ۹۵/۱۰/۱۸»
فراهنگ ** 1880 ** دریافت: پروین اروجی * انتشار: امید غیاثوند