به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس؛ محمّدجواد تندگویان در ۲۶ خرداد ۱۳۲۹ در خانی آباد تهران به دنیا آمد. پدر او جعفر تندگویان، یک مغازه کفاشی در میدان بهارستان داشتکه نزدیکی مغازه پدر به مجلس شورای ملی باعث شدهبود که او در جریانهای سیاسی حضور داشته باشد.
پدر محمد جواد حامی مصدق بود اما محمد جواد با بصیرتی که داشت با پدر مباحثات فراوانی داشت و حاصل این مباحثات تا جایی پیش رفت که پدر حامی امام شد و در مغازه اش عکس امام (ره) به دیوار آویخت.
محمّدجواد تندگویان در سال ۱۳۳۶ به مدرسه رفت و همزمان با تحصیلات دبستان از پدرش تعلیمات قرآن را یاد گرفت و با شرکت در مساجد و هیئتهای مذهبی با مفاهیم دینی آشناتر شد. در سال ۱۳۴۲ با ثبتنام در مدرسه جعفری اسلامی وارد دوره دبیرستان شد.

محمد جواد در دبیرستان جزو شاگردان نخبه و کوشا بود و علاوه بر آن فعالیت های سیاسی نیز داشت، در همان دوران همراه با دوستانش در گعده های مذهبی با اندیشه های امام خمینی (ره) آشنا شد، البته این آشنایی بیشتر تحت تاثیر قیام 15 خرداد و حمایت مردم از حضرت امام (ره) بود.
محمد جواد بعد از اخذ مدرک دیپلم، به دلیل هوش سرشاری و موفقیت هایی که کسب کرده بود توانست امتیاز لازم استفاده از سهیمه بورسیه بانک ملی ایران برای اعزام به خارج از کشور را بهدست آورد، اما به دلیل این که در مصاحبه مذهبی متعصب شناختهشد از فهرست کنار گذاشتهشد و پس از آن به عنوان دانشجوی دوره کارشناسی مهندسی پالایش وارد دانشکده نفت آبادان شد.
با هیچ گروه سیاسی ارتباط خاصی نداشت

اوج فعالیت های سیاسی محمد جواد تندگویان به دانشگاه می رسد و به دلیل توانایی خطابه اش نیز پس از مدتی جذب انجمن اسلامی دانشگاه شده و از فعالین این تشکل شد، او از همان ابتدا قائل به شنیدن همه نظرات بود و در انجمن اسلامی چهرههایی مانند علی شریعتی، مرتضی مطهری، محمدتقی جعفری و محمود فرشچیان را به دانشکده خود دعوت کردند و سخنرانیهایی برای آنها ترتیب دادند، به گفته خواهرش فاطمه تندگویان، او «به طور کلی با هیچ گروه سیاسی ارتباط خاصی نداشت» و چندبعدی بود.
اخراج از پالایشگاه توسط ساواک
شهید تندگویان پس از پایان تحصیلش برای خدمت سربازی در پالایشگاه تهران مشغول به کار شد؛ او در شهریور ۱۳۵۲ ازدواج کرد و ۲ ماه بعد دوباره راهی آبادان شد تا فعالیتهای انجمن اسلامی دانشکده نفت را گسترش دهد؛ اما تحت پیگرد ساواک قرار گرفت و نهایتاً از پالایشگاه اخراج شد؛ در نامۀ رسمی اداره ساواک آبادان به تهران به تاریخ ۱ آبان آمدهبود: «به خدمت سربازی محمّدجواد تندگویان با درجه سروانی در شرکت نفت آبادان خاتمه دادهشد و او با سمت سرباز صفر مابقی خدمت را در قسمت پشتیبانی منطقه ۲ شیراز سپری خواهد کرد».
در زندان ساواک
در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۲ دستگیر شد حدوداً ۷ ماه در زندان انفرادی بود. دادگاه پس از چندی او را به یک سال حبس با احتساب مدت بازداشت محکوم کرد و با به پایان رسیدن مدت محکومیت در آبان ۱۳۵۳ آزاد شد.

پس از انقلاب و آغاز انقلاب
شهید تندگویان پس از پیروزی انقلاب، مدیر شرکت پارس توشیبا شد و تا آذر ۱۳۵۸ در این سمت بود، او توسط شورای کارگری و مهندسین این کارخانه که پس از انقلاب تأسیس شد به عنوان مدیر شرکت انتخاب شدهبود.
شهید تندگویان مدیریت موفقی در این شرکت داشت و در ابتدای انقلاب که پاکسازی مدیران در حال اجرا بود، عدهای قصد داشتند او را به بهانه تودهای بودن برکنار کنند، اما موفق نشدند، او پس از مدتی توسط علیاکبر معینفر دعوت بهکار در وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران شد و به عنوان نماینده قائممقام وزیر نفت در آبادان انتخاب شد و به تأسیسات نفتی جنوب کشور سرکشی کرد.
وزارت نفت
در زمان دولت شهید رجایی غیر تندگویان، بهروز بوشهری، سادات، آیتاللهی، حکیم نیز از گزینههای وزارت بودند.از آنجا که وزارت نفت از وزارتخانههای حساس بود، انتخاب وزیر نفت در چند مرحله گزینش و مصاحبه انجام شد که در نهایت شهید تندگویان انتخاب شد.
نسبت به بیت المال خیلی حساس بود
به گفته همسرش، با وجودی که در وزارتخانه یک خودروی بنز با راننده در اختیار او بود، او تنها یک روز با راننده سر کار رفت و ترجیح داد که با پیکان و با رانندگی خودش سر کار برود. حقوق او به عنوان وزیر ۷٬۰۰۰ تومان بود.
دوران اسارت
مهندس تندگویان در نهم آبان ۱۳۵۹ – درحالیکه حدوداً یک ماه از دوره وزارتش گذشته بود- برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان عازم منطقه بود که در جادهٔ ماهشهر-آبادان به همراه معاون و دیگر همراهانش به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندانهای اسیران ایرانی در عراق منتقل شد.
به گفته همبندهای شهید تندگویان تا مدتها زنده بوده و حتی از شکست حصر آبادان (مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر (خرداد ۱۳۶۱) آگاهی یافته بود. اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه درگذشت او در اردوگاههای اسرا اطلاعات دقیقی در دست نیست. هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۱۳۶۹ خود مینویسد: «آقای بشارتی تلفنی گفت عراقیها توسط صلیب سرخ اطلاع داده اند که آقای تندگویان در سال ۶۸ فوت کردهاست».
سرانجام پس از پایان گرفتن جنگ و تبادل اسرا و کشته شدگان میان دو طرف، پیکر محمدجواد تندگویان که در اثر شکنجه در عراق جان سپرده بود، به کشور بازگردانده و در ۲۵ آذر ۱۳۷۰ در ایران به خاک سپرده شد. تلویزیون عراق در برنامه های خود اعلام می کرد:«اکنون ایرانی ها نه وزیر نفت دارند و نه نفت » دولت ایران تا یک سال به امید بازگشت تندگویان از انتصاب وزیر نفت جدید خودداری کرد. کالردون برتی وزیر نفت ونزوئلا برای رفتن به عراق و دیدار همتای ایرانی خود در زندان اعلام آمادگی کرد که رژیم بعثی عراق نپذیرفت.
گزارش: حسین حقی
انتهای پیام/