کابوسی به نام «مشق شب»
صاحبخبر - مانند بسیاری از موارد دیگر، تکالیف درسی هم نسبت به دوران گذشته بسیار پیچیدهتر و سطح توقع از دانشآموزان به مراتب بیشتر شده است. در واقع انتظارات معلمان و دانشآموزان از یکدیگر افزایش یافته است. از سوی دیگر چالش دیگری گریبانگیر والدین شده و آن عبارت است از بازیهای کامپیوتری و موبایلی، گشت وگذار دانشآموزان در فضای مجازی و... . با وجود اینکه مطالعات اخیر نشاندهنده این حقیقت است که انجام تکالیف زیاد از حد درسی به نفع دانشآموزان نیست اما تکالیف نامتعارف درسی همچنان پابرجا و استوار هستند. در واقع مفهوم تکالیف این نیست که بچه را در اتاقی بنشانید و انتظار داشته باشید نیم ساعت بعد تمامی تکالیف را به درستی انجام دهد و این مفهوم از تکلیف درسی به اشتباه در بین بسیاری از خانوادهها رواج یافته است. بعضی از والدین برای فرزندان خود این نکته را جا انداختهاند در صورتی که تکالیف خود را انجام ندهند، نمیتوانند پای تلویزیون بنشینند و برنامههای دلخواهشان را دنبال کنند. این موضوع باید در زمان مناسب انجام شود تا والدین بتوانند نتیجه مطلوب را دریافت کنند. بهعنوان مثال بعد از اتمام تابستان و همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید این موضوع را عنوان کنند. تکالیف درسی برای معلمان نقش ابزاری را دارد که به وسیله آن میتوانند میزان گیرایی دانشآموزان از مفاد و مطالب درسی را بررسی کنند. بنابراین والدین بدانند که باید نقش ناظر را داشته باشند، نه تصحیحکننده تکالیف دانشآموزان. بسیاری از خانوادهها عنوان کردهاند که زمان انجام دادن تکالیف، هم برای فرزندان و هم برای اولیا، پر از اضطراب و نگرانی است. تحقیقات به وضوح نشان میدهد که انجام دادن تکالیف نهتنها در یادگیری فرزندان موثر است، بلکه مهارتهایی را که آنها برای موفقیت در مدرسه و زندگی لازم دارند بالا میبرد ولی تکلیف تا چه اندازه و در چه مکانی؟ براساس تحقیقات میدانی خبرنگار «فرهیختگان» تعداد زیادی از دانشآموزان، بهویژه در مقطع دبستان و راهنمایی، برای انجام تکالیف خود و مطالعه از والدین کمک میگیرند. بیشترین نیاز دانشآموزان برای درخواست کمک از والدین به سنین 9 تا 12 سالگی مربوط میشود. درصد زیادی از والدین در این مرحله به فرزندان دانشآموز خود کمک میکنند و تعدادی هم چند بار در هفته و هر بار دستکم یک ساعت برای این کار زمان صرف میکنند. براساس گفته روانشناسان بالینی همکاری والدین در کمک به انجام تکالیف و مطالعه دانشآموزان لزوما به معنای موفقیت آنها در تحصیل نیست. پس بهتر است از وقتی که دانشآموزان به سن 9 سالگی میرسند و هنوز به دبستان میروند، والدین، آنها را به مطالعه و پیشرفت تحصیلی علاقهمند کنند و به تدریج مسئولیتهای درسی را به عهده خودشان بگذارند و از همراهی آنها و مرور کردن درسها در کنارشان پرهیز کنند. استرس و اضطراب، نتیجه «مشق» زیاد عاطفه کیانینژاد، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و استاد دانشگاه در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به ایرادات سیستم آموزشی در ایران اظهار کرد: «این سیستم آموزشی که مشق یا همان تکلیف بسیاری به دانشآموز داده شود، اشتباه است و باید فضای آموزشی بهگونهای طراحی شود که کار مدرسه در مدرسه انجام شود.» وی افزود: «البته این مهم بستگی به اهداف آموزشی دارد که والدین برای خود و دانشآموزانشان تعریف کردهاند؛ اگر والدین فرزندانی به اصطلاح دکتر و مهندس بخواهند باید تمرین و تکرار سخت و تکالیفی بعضا بیشتر از تکالیف مدرسهها را از فرزند خود طلب کنند اما اگر هدف آموزشی به نحوی تعریف شده باشد که از درس خواندن لذت ببرند و براساس شایستگیهای فرزندان برای آینده شغلی آنها برنامهریزی شود، همان تکلیف در حد مدرسه کفایت میکند؛ البته آن نوع هدفگذاری باید از سوی مدرسه و معلم به والدین گفته شود.» این مدرس دانشگاه با اشاره به مشکلاتی که تکالیف درسی بسیار، برای خانوادهها ایجاد کرده، گفت: «از هر 10 مراجعهکننده 9 نفر از آنها از مشق زیاد دانشآموزان و اینکه فرزندشان نمیتواند به موقع این تکالیف را تمام کند یا اینکه فرزندشان رغبتی به انجام تکالیف بیش از حد ندارد، گلایه میکنند.» این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی تصریح کرد: «اینکه یک بچه هفت ساله به جای تفریح دغدغه انجام تکالیف را داشته باشد، در آینده، روح و روان آن تاثیر بسزایی دارد و نتیجه ادامه این شیوه آموزشی تنها رهآوردی که برای کودکان دارد استرس و اضطراب است.» کیانینژاد با اشاره به بهترین نحوه زندگی برای سلامت افراد جامعه، اظهار کرد: «بهترین شیوه زندگی این است که کار فقط در محیط کار باشد و در خانه فقط به زندگی و تفریح پرداخته شود، البته استثنائات شغلی را جدای این مهم بدانید، پیرو همین مبحث برای تحصیل هم باید اینگونه باشد که تکالیف تنها در مدرسه انجام شود.» وی ادامه داد: «این معضل حتی باعث اختلاف بین خانوادهها هم میشود، بهعنوان مثال پدر عقیده دارد که به فرزند نباید سخت گرفت اما مادر میگوید نه باید حتما تمام تکالیف را انجام دهد و به همین نحو والدین دچار مشاجره میشوند.» این استاد دانشگاه با اشاره به دیگر معضلاتی که تکالیف زیاد برای خانوادهها ایجاد میکند، گفت: «مادران ناخودآگاه تبدیل به معلم میشوند و از انجام اعمال اصلی روزانه خود باز میمانند و این امر بر روابط زوجین تاثیرگذار است.» کار مدرسه در مدرسه انجام شود میرحمایت میرزاده، نماینده مجلس شورای اسلامی و سخنگوی فراکسیون آموزش و تحقیقات در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به نحوه آموزش معلمان، اظهار کرد: «افرادی که بهعنوان معلم وارد مدارس میشوند، دورههای آموزشی را گذراندهاند و بهتر از هر کسی میدانند که چگونه باید برای دانشآموزان تکلیف دهند.» وی افزود: «اگر معلم، معلم باشد خود میداند که نباید تکلیف یکسان به تمام دانشآموزان دهد، چراکه توان آموزشی هر دانشآموز با دانشآموز دیگر متفاوت است؛ البته به این نکته هم باید توجه کنیم که حقوق و مزایای معلمان هم به موقع پرداخت شود تا آنها هم بتوانند بهتر امر آموزش و پرورش را برای دانشآموزان پیاده کنند.» سخنگوی فراکسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اشاره به نظام قدیم آموزشی در ایران، گفت: «در نظام قدیم تکالیف در مدارس انجام میشد و دانشآموزان در خانه آزاد بودند، به همین دلیل میل و رغبت بیشتری به ادامه تحصیل و رفتن به مدرسه داشتند اما متاسفانه زندگی جدید شهری و مهاجرت اغلب افراد به شهرهای بزرگتر سبب شده است آن نظام آموزشی خوب هم به یادها سپرده شود و نتوان دیگر مثل سابق آن را در جامعه اجرا کرد.» مقصر چه کسی است؟ هیچگاه یک معلم قصد برهم زدن روال عادی زندگی والدین را ندارد اما در عین حال به اطلاعات بیشتری درخصوص نحوه انجام تکالیف از سوی فرزندانتان نیاز دارد. نگاه داشتن فرزندان بر مسیر ترقی و تعادل درنهایت هم به نفع والدین و هم به نفع اولیای مدرسه است. مسئولان میگویند مشکل از نحوه جدید زندگی است، معلم میگوید انجام تکلیف زیاد برای رشد و تعالی دانشآموز نیاز است و والدین میگویند از این همه تکلیف و دیدن استرس و اضطراب فرزندمان خسته شدهایم؛ در این میان مقصر چه کسی است؟∎