هفتمین شماره روزنامه تلگرامی فولادنیوز منتشر شد
صاحبخبر - در این شماره میخوانیم: فولاد ایران در بند برق و انرژی مدیران فولادی گلایه دارند، سندیکای برق پاسخ دارد به گفته فولادیها عدم سرمایهگذاری برای توسعه شبکه برق کشور موجب شده تا صنایع با چالش جدیدی مواجه شوند؛ چالشی که عبور از آن به توسعه شبکه برقی کشور گره خورده است. ارزیابیهای فنی نیز این ادعای فعالان اقتصادی را تایید می کند که توسعه شبکه برقی کشور ارتباط مستقیمی با رشد اقتصادی دارد. ارتباطی که با شکل گیری دولتهای نهم و دهم به فراموشی سپرده شد و سرمایهگذاری جدید در ان انجام نشد تا شبکه برقی کشور متناسب با برنامهریزی صورت گرفته رشد کند. این در حالی است که با بهبود روابط تجاری هم اکنون شرایط برای رشد بخش اقتصادی و بالطبع رشد بخش صنعت فراهم شده و به نظر میرسد فراهم نبودن زیرساختهای داخلی چالش جدیدی را برای این بخش در آینده ایجاد خواهد کرد. براساس آمار اعلام شده از سوی شرکت توانیر سهم بخش صنعت از مصرف برق کشور معادل 32.2 درصد، کشاورزی 12.8درصد، خانگی 33 درصد و سهم بخش عمومی به 13 درصد میرسد و آنچه مسلم است با افزایش ظرفیت واحدهای تولیدی این بخش نیازمند سهم بیشتری از شبکه برق کشور خواهد بود و عبور از این چالش نیازمند برنامهریزی جدی در توسعه شبکه برقی کشور است. برای تحقق برنامه ها باید ظرفیت شبکه برقی افزایش یابد طبق گفته کارشناسان، برای تحقق برنامههای اقتصاد مقاومتی باید به سمت تولید بیشتر حرکت کنیم و در این خصوص نیز باید ظرفیت شبکه برقی کشور در 20 سال آینده به 200 هزار مگاوات برسد. از برنامههای طولانی مدت که بگذریم این سوال مطرح میشود که آیا در شرایط کنونی شبکه برق کشور میتواند پاسخگوی نیاز صنایع کشور باشد؟ واقعی شدن قیمت برق این امکان را بهوجود میآورد تا با صرفهجوییهایی که صورت میگیرد بخشی از مشکل کمبود برق جبران شود. از سوی دیگر وزارت نیرو نیز باید از ظرفیتهای خود به طور کامل استفاده کند تا بتوان از این مشکل عبور کرد نوسازی شبکه برقی کشور یکی دیگر از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. جلوگیری از هدررفت انرژی میتواند بخشی از کمبود برق را جبران کند، چرا که در برخی از مناطق با هدررفت 33 درصدی مواجهیم و بازگرداندن این تلفات به شبکه میتواند بخشی از این کمبود را جبران کند. بعلاوه ابنکه نباید از کمک های صندوق توسعه ملی برای توسعه شبکه برقی کشور بگذریم. با گرفتن تسهیلات از صندوق توسعه ملی امکان راهاندازی نیروگاههای کوچک به وجود میآید و با ورود این نیروگاهها به شبکه میتوان به بخشی از نیاز برق پاسخ داد. مشکل صنعت فولاد ایران با صنعت برق دقیقا چیست؟ این سوال را ابتدا با مدیران فولادی مطرح کردیم و سپس پاسخ یکی از مدیران برق کشور را شنیدیم: بهرامن، رئیس خانه معدن: روش احیای مستقیم به گاز و برق بیشتری نیاز دارد محمدرضا بهرامن، رئیس خانه معدن در خصوص موضوع انرژی در صنعت فولاد عنوان كرد: در ایران بزرگترین ارزش ذخایر معدنی بهره برداری نشده در کشور در زمینه ی مس، سنگ آهن، روی و زغال است هرچند که هزینه های تولید نهایی سنگ آهن در ایران برابر 1500 دلار در هر تن (1250 دلار در سرچشمه ) است و میانگین جهانی 2750 دلار قبل از کسر مالیات و عوارض است ، بعلاوه اینکه نیروی کار ارزان و برق ارزان از بزرگترین مزیتهای موجود در ایران برشمرده می شود اما متاسفانه همچنان بهره وری درمعادن ایران در سطح متوسط کشورهای معدنی معرفی می شود. بهرامن عنوان كرد: برآورد سرمایه گذاری برای اجرای طرح های منتخب فولادی در ایران به 12.2 میلیارد یورو می رسد كه این رقم 1.6 میلیارد یورو نیز برای ایجاد زیرساخت ها همچون آب ،برق، گاز،خطوط حمل و نقل ریلی و جاده ای، تاسیسات بندری و ... را باید افزود. رییس خانه معدن ایران معتقد است: برق در کشور ما برای صنایع، ارزان و در دسترس است و به عنوان یک مزیت برای قیمت تمام شده صنایع در کشور محسوب میشود، از طرفی باید زیرساختهای تامین بیشتر برای افق 1404 ایجاد شود. فاضل،عضو هیات مدیره ذوب آهن: کمک دولت در تامین انرژی رضایت بخش است یکی از مدیران فولاد اما ضمن تایید هزینه بالای انرژی در تولید فولاد، میزان کمک های دولت در تامین انرژی را رضایت بخش می داند. سعید فاضل، از اعضای هیئت مدیره ذوب آهن به خبرنگار فولادنیوز گفت: در فولاد دو نوع كابری انرژی وجود دارد كوره بلند در ذوب آهن یكی از آنهاست كه انرژی موردنیاز آن ذغال سنگ و كك است و نیازی به برق در آن نیست. اما در مقابل تكنولوژی قوس الكترویكی وجود دارد كه اكثر فولادی ها از آن استفاده میكنند. فاضل ادامه داد: این نوع بسیار انرژی بر است و برق و گاز زیادی مصرف می كند. در این میان دولت هم حمایت بالایی دارد و اتفاقا اگر حمایت دولت نباشد در روش قوس الكتریكی هزینه تمام شده برای تولید كننده بسیار بالا خواهد بود و با قضاوت منصفانه دولت شدیدا در این مورد حمایت میكند. میرزایی، مدیر كارخانه « فولاد جنوب »: 2سال است در انتظار برق هستیم علیرضا میرزایی، مدیر كارخانه « فولاد جنوب » برق را دلیل تعطیلی كارخانه خود می داند و در این خصوص به خبرنگار فولادنیوز گفت: مجتمع فولادجنوب اولین صنعت زنده استان هرمزگان بود. 13 سال از شروع پروژه این مجتمع گذشته است. این كارخانه كه در ابتدا با توجه به این موضوع كه زیر نظر ایمیدرو بود، برق مورد نیاز را از واحد صنعتی آلومینیوم المهدی تامین می كرد. این موضوع به مدت 9 سال به طول انجامید ولی با تعطیلی این واحد صنعتی از دو سال پیش كارخانه فولاد جنوب بدلیل نبود برق تعطیل شده است. وی عنوان كرد: دو سال است كه ما در انتظار برق هستم. این در شرایطی است كه منطقه ویژه كه در سال 81 شروع به كار كرد. زیرساختهای لازم آن تامین نشده بود و از پیش نیازهای برق كافی برخوردار نبود. حال نیز همچنان این مشكلات ادامه دارد و با وعده بازه های شش ماهه به ما قول همكاری می دهند اما خلف وعده می كنند و ما مدتهاست كه به دلیل نبود برق تعطیل هستیم. نائب رییس هیات مدیره سندیکای برق: ما برق یارانه ای می دهیم، آنها فولاد ارزان نمی دهند در آخر مشكلات مطرح شده از جانب مدیران فولادی به نائب رییس هیئت مدیره سندیکای برق منتقل شد. پیام باقری، نائب رییس هیات مدیره سندیکای برق در پاسخ به موضوعات مرتبط به قیمت برق برای صنعتگران به خبرنگار فولادنیوز عنوان کرد: خیلی از صنایع بالاخص فولاد برای قیمت گذاری رابطه تنگاتنگی با قیمت انرژی دارند و انرژی تاثیر جدی در آنها دارد. اما نکته حائز اهمیت این است که قیمت برقی که در اختیار آنها قرار میگیرد نازل است و سبب شده آنها قیمت تمام شده خود را به واسطه این امر کم کنند. این در شرایطی است که عدالت یارانه ای در خصوص اینها اعمال نشده است. برقی که به فولادی ها داده می شود کاملا شامل یارانه می شود. برق واقعی به ازای هر کیلووات ساعت 110 تومان است البته آن هم بدون احتساب سوخت است چراکه با در نظر گرفتن سوخت که پایه تولید برق است این عدد برای هر کیلو وات ساعت 250 تومان محاسبه شده است. با این حال عددی که به طور متوسط برای برق پرداخت می شود 62 تومان است و این برای صنایع و به طور خاص فولاد کمتر نیز محاسبه می شود. به گفته باقری: این کمک یارانه ای سبب شده ایران بتواند فولاد خود را به قیمت تمام شده بسیار پایین تری صادر کند که نتیجه آن شبهه مقوله دامپینگ برای تولیدکنندگان ایرانی در اتحادیه اروپا بوده است. و در پایان افزود: در مقابل ما که با یارانه برق را در اختیار صنایع قرار می دهیم اما متقالا به عنوان یک صنعت میانی برای تقاضای فولاد خود از سوی این صنایع حمایت نمی شویم و این سبب شده واردات فولاد از کشور دیگر برای ما به عنوان متقاضی ارزانتر باشد. بحث كمبود برق، اساسا اشتباه است نائب رییس هیئت مدیره سندیکای برق به عنوان پیشنهاد برای فولادی ها به خبرنگار فولادنیوز عنوان کرد: بهتر است صادرات فولاد را از حالت صادرات خام خارج کنیم و از آن در محصولات های تک استفاده کنیم و با ارزش افزوده بسیار بالاتر به صادرات بپردازیم. وی تاکید کرد: قیمت برقی که برای صنایع در نظر گرفته شده کاملا معقول و با در نظر داشتن یارانه برای آنها رقمی پایین است. پیام باقری در تكمیل صحبتهای مدیران فولادی عنوان كرد: هیچگونه یارانه مجزایی به صنایع بالادستی تعلق نمی گیرد. برق وارد شبكه می شود و یك نرخ برای همه صنایع محاسبه می شود. یارانه ای كه برای صنایع در نظر گرفته شده یارانه ای پنهانی است كه در همان نرخ برق نهفته است و برای همه شرایطی یكسان را ایجاد می كند و هیچگونه وجهی تحت عنوان یارانه انرژی داده نشده است. باقری در آخر عنوان كرد: ما كمبود انرژی برق نداریم و هیچ كدام از صنایع ما نمی توانند ادعا كنند به دلیل كمبود برق فعالیتشان تعطیل شده است. چراكه میزان تولید ما متناسب با نیاز صنایع است و اساسا بحث كمبود برق اشتباه است. شیوا نیك وظیفه - فولادنیوز معمار توسعه صنعتی ایران درگذشت رضا نیازمند، بنیانگذار سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، بنیانگذار سازمان مدیریت صنعتی، نخستین مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران و معاون وزیر اقتصاد ایران در دهه 40 صبح امروز در بیمارستان شریعتی تهران در 96 سالگی درگذشت. رئیس اتاق تهران مسعود خوانساری سال گذشته به پاس چندین دهه فعالیت اقتصادی تاثیرگذار دکتر رضا نیازمند به او نشان امینالضرب را اهدا کرد. از کودکی تا سازمان برنامه رضا نیازمند در کتاب خاطراتی که از زندگیاش تحت عنوان «تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران» به همت دکتر علیاصغر سعیدی منتشر شده است، پدر و مادرش را همدانی معرفی میکند و میگوید که خودش به دلیل کوچ اجباری خانواده و فرار پدرش از دست ماموران رضاشاه در کرمانشاه به دنیا آمده است. پدرش از تجار مشهور همدان بوده ولی در کودکی او بر اثر بیماری سل جانش را از دست میدهد. نیازمند میگوید: «مادرم مجبور به تامین هزینه ما شد بدون اینکه سرمایهای داشته باشد. تنها داشتهاش یک چرخ خیاطی بود و یک اتو که پدر برایش خریده بود.» او از شش سالگی وارد مدرسه صفوی تهران شد و پس از پایان دوران ابتدایی برای ادامه تحصیل به مدرسه علمیه و سپس دارالفنون رفت که آن زمان مشهورترین دبیرستان ایران بود. با پایان تحصیل برای کمک به مادرش قصد داشت مشغول کار شود و حتی شغلی در یک مغازه تعمیر پمپ آب پیدا کرد اما وقتی با ناراحتی مادرش رو به رو شد به جای کار دنبال ثبتنام در دانشگاه رفت و در این بین متوجه تبلیغاتی شد که در روزنامهها برای تاسیس دانشکده صنعتی ایران و آلمان منتشر شده بود؛ پس با توجه به علاقهاش به صنعت و کار صنعتی در این دانشکده ثبتنام کرد و در رشته مهندسی معدن و ذوب فلزات فارغالتحصیل شد و پس از آن در کارخانه ونک که آلمانیها راهاندازی کرده بودن به عنوان مهندس کارخانه مشغول کار شد. کارخانهای که در زمان جنگ جهانی برای تولید ماسک ضد گاز ساخته شده بود و بعد از آن تبدیل به مرکز تعمیرات کارخانجات کشور شده بود. رضا نیازمند با توجه به تلاش و کار زیاد پلههای ترقی را بسیار سریع در این مجموعه طی کرد و در سال 1324 مدیرفنی و معاون کارخانجات ونک شد. او در این کارخانه کار ساختن قطعات یدکی برای کارخانجات نساجی را انجام میداد تا از تعطیلی آن جلوگیری کند. البته کار صنعتی و درآمد خوب تنها خواسته و رویاهای زندگیاش نبود، او علاقه بسیاری به ادامه تحصیل در آمریکا داشت و برای رسیدن به هدفش تلاش بسیاری کرد. خودش میگوید که یک سال طول کشید تا یک بلیت رفت و برگشت خرید و به آمریکا رفت. با ورود به نیویورک در رشته مدیریت صنعتی و حسابداری صنعتی تحصیل را شروع کرد و بعد از مدتی در یک سینما کار پیدا کرد و با 125 دلار حقوق هفتگی مسئول سالن نمایش و پاره کردن بلیت شد و به این شکل از پس هزینههای تحصیل و زندگی بر آمد. البته او در نیمههای تحصیل به دلیل بیماری مادرش سریع به ایران بازگشت و ترجیح داد پیش او بماند. خودش در کتاب خاطراتش میگوید: «از ادامه تحصیل صرفنظر کردم، به ایران برگشتم. گرچه نتوانستم دکترا بگیرم ولی حداقل اینکه جزو هموطنان فرنگ رفته شدم.» او با توجه به رشته تحصیلی درآمریکا در سال 1329 جذب سازمان برنامه شد که در آن سالها تازه تاسیس شده بود و در آن مستشاران فرنگی همچون «ترن برگ» آمریکایی، کار میکردند. نیازمند در این دوره 4 سال در سازمان برنامه در بخشها و حوزههای مختلف به عنوان عضو هیات مطالعات استان پنجم، عضو هیات مطالعات سازمان برنامه، مشاور مستشاران آمریکایی و ریاست قسمت طرحهای سازمان کار کرد. در این سال ها نیازمند با ترن برگ «رفیق» شد؛ او علاقه بسیاری به رضا نیازمند پیدا کرده بود و به او توصیه کرد که برای ادامه تحصیل به آمریکا برود و خودش نیز برای او یک معرفینامه و تشویقنامه نوشت که به گفته نیازمند برایش سالها «آتیهساز» بود. مدتی بعد از این توصیه رضا نیازمند ترجیح داد به حرف او گوش کند و بار دیگر برای ادامه تحصیل به آمریکا بازگردد. او در سال 1333 در رقابت بورس فولبرات آمریکا قبول شد و دوباره راهی این کشور شود، البته این بار او به همراه همسرش که تازه زندگی مشترکشان را تشکیل داده بودند به آمریکا رفت. نیازمند آن زمان ماهانه 230 دلار برای هزینه مسکن و غذا کمک هزینه دریافت میکرد. او به دانشگاه سراکیوس نیویورک رفت تا در رشته مدیریت صنعتی که علاقه بسیاری به آن داشت تحصیل کند. در این دوره توانست به عضویت انجمن مدیریت آمریکا و انجمن بینالمللی مدیریت هم در بیاید ولی این بار نیز به دنبال شدت گرفتن بیماری مادرش باردیگر تحصیل را نیمهکاره گذاشت و دکترا نگرفته به ایران بازگشت و برای کار به سازمان برنامه رفت. نیازمند خود را به ابوالحسن ابتهاج که آن دوران رئیس سازمان برنامه بود (کسی که از او به عنوان پایهگذار برنامهریزی توسعه در ایران یاد میشود) معرفی کرد و مدارک تحصیلیاش را نشان داد و ابتهاج نیز از او خواست که در سازمان برنامه مشغول به کار شود. خود درباره آن سالها چنین میگوید: «ابتهاج گفت در به در دنبال آدمی مثل تو میگشتم. من رفتم افرادی را از موسسه «جرج فرای شیکاگو » را آوردم ولی کسی نیست از اینها استفاده کند، تو از این ساعت رئیس ایرانی این اداره و رابط بین شخص من و این گروه هستی.» مشاورین موسسه فرای که 7 نفر بودند برای رسیدگی به نواقص مدیریت در کارخانجات و تهیه پیشنهادات اصلاح امور به ایران آمده بودند. نیازمند به کمک این مشاورین بیش از 50 نفر کارشناس را در این دوره تربیت کرد. پس از این دوره که با اتمام ماموریت کارشناسان موسس فرای و رفتن ابتهاج از سازمان برنامه همراه بود رضا نیازمند هم از سازمان برنامه به شرکت نساجی ایران رفت و ریاست هیات مدیره این شرکت و مدیرعاملی نساجی مازندران را برعهده گرفت و این کارخانه را که 10 سال زیانده بود ظرف یک سال به سوددهی رساند و برای اولین بار در کشور گزارش عملکرد سالانه نوشت. پس از این عملکرد درخشان در سال 1340 مدیرعامل شرکت مصالح ساختمانی و سال 1341 رئیس مرکز راهنمای صنایع و با حفظ سمت ناظر دولت در بانک توسعه صنعتی و معدنی شد؛ او دیگر خود را به عنوان یک مدیر بسیار توانمند صنعتی در کشور نشان داده بود و همین هم شد که وقتی در سال 1342 علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد (مردی که نیازمند او را پدر تکنوکراسی ایران میداند) شد، برای معاونت صنایع و معادن کسی را بهتر از رضا نیازمند ندید. از معاونت صنایع و معادن تا سازمان گسترش و نوسازی صنایع دهه 40 شمسی را در تاریخ اقتصاد ایران باید دوران طلایی صنعتی شدن و راهاندازی کارخانههای متعدد به خصوص از سوی بخش خصوصی در کشور دانست و بیشک مرد اول این تحول کسی نیست جز رضا نیازمند. او فعالان اقتصاد و تجار بسیاری را که واردکننده بودند به راهاندازی کارخانجات در کشور تشویق کرد و از فعالان بخش خصوصی حمایت کرد تا صنایع جدید را وارد کشور کنند و حاصل حمایتها و مدیریت این مرد راهاندازی کارخانههایی همچون خودروسازی، اتوبوسسازی، لوازم خانگی، لوازم الکتریکی و... شد. او در خاطراتش از آن دوران این چنین تعریف میکند: «پنجشنبهها مینشستیم تصمیماتی میگرفتیم که جلوی پای صنعتگران باز باشد و در این دوران شرایط برای راهاندازی صنایع بزرگی چون خودرو، لوازم خانگی و... فراهم شد.» در این بین و همزمان با معاونت وزارت اقتصاد دو سال (سالهای 1342 و 1343) نماینده دولت ایران در هیات مدیره سازمان بهرهوری آسیایی در توکیو و یک دوره ریاست این سازمان را هم برعهده داشت و در پایان حضورش در این سازمان به دلیل ایدهها و کارهایش برای توسعه صنعتی درآسیا «نشان درجه یک طلا» از این سازمان دریافت کرد. علاوه براین یکی دیگر از افتخاراتی که رضا نیازمند همزمان با حضور در وزارت اقتصاد به دلیل شایستگیهایش کسب کرد، عضویت در هیات امنای دانشگاه شریف بود که تا زمان انقلاب هم ادامه داشت. البته با راهاندازی این دانشگاه در سال 1344 به او پیشنهاد ریاست دانشگاه داده شد ولی قبول نکرد و ترجیح داد در کارهای صنعتی و دولتی حضور داشته باشد. او در این سالها با حفظ سمت در وزارت اقتصاد مدتی هم سرپرست گروه برنامهریزی صنایع و عضو هیات مطالعه قرار داد ذوبآهن با روسها شد. علاوه بر این یکی از تحولات مهم در دهه 40 تاسیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران از سوی رضا نیازمند بود که همچنان نیز بعد از حدود 50 سال پابرجاست. سازمانی که در سال 1346 نیازمند بعد از سفر شاه به ایتالیا و بازدید از موسسه نوسازی صنعتی ایتالیا، مامور راهاندازیاش شد. او سازمان گسترش و نوسازی صنایع را با 21 کارمند در ساختمانی در خیابان طالقانی راهاندازی کرد. در آن سالها ماحصل فعالیتهای سازمان گسترش تاسیس چهار کارخانه ماشینسازی اراک، ماشینسازی تبریز، تراکتورسازی تبریز و آلومینیوم اراک بود که دانش فنی آن را از کشورهای رومانی، روسیه، چکسلواکی و لهستان خریداری شد و نیازمند مدیرانی نخبه و کارآزموده از جمله محمدتقی توکلی (کسی که از او به عنوان مرد صنعت آذربایجان یاد میشود و پدرش کارخانه کبریت توکای را تاسیس کرد) را برای آنها انتخاب کرد. علاوه براین در همین مدت به دستور او شهر صنعتی تبریز و اراک نیز ساخته شد. نیازمند به دلیل خدمات ارزشمندی که در این سالها انجام داد و نقش اساسی که در صنعتی شدن کشور داشت نشان درجه اول «آبادانی و پیشرفت» دریافت کرد. راه اندازی مس سرچشمه و خرید اورانیوم 17 سال نیروگاه بوشهر تقریبا با پایان یافتن دهه 40 رضا نیازمند هم از سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران استعفا داد، او دیگر تمایل چندانی به کارهای دولتی نداشت اما استعفا و رفتنش همزمان با تاسیس شرکت معدن مس سرچشمه شده بود، شاه و وزیر اقتصاد با توجه به تجربه صنعتی و مدیریتی نیازمند اصرار بسیاری داشتند که او راهاندازی مهمترین و بزرگترین معدن کشور را در دست بگیرد، اما نیازمند مخالفت میکرد تا اینکه در نهایت پذیرفت و از سال 1351 رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت مس سرچشمه شد؛ معدنی که با گذشت 4 دهه همچنان یکی از افتخارات ملی محسوب میشود. راهاندازی معدن مس سرچشمه با توجه به عظمت کار 3 سال به طول انجامید و در نهایت در سال 1354 این معدن افتتاح شد و او به پاس تلاش شبانهروزیاش نشان درجه دو تاج را دریافت کرد. او برای راهاندازی مس سرچشمه که همزمان با ملی شدن معادن مس شیلی بود با شرکت آمریکایی آناکاندا که تجربه و دانش فنی بسیاری داشت و سالها در کشور شیلی کار کرده بود قراردادی مهم بست که در بهرهبرداری مس سرچشمه نقش اساسی داشت. البته نیازمند مدت زیادی بعد از راهاندازی معدن مس سرچشمه در این مجموعه نماند، فشار کار زیاد او را بیمار کرده بود و حتی مدتی برای مداوا به آمریکا رفت و در نهایت پس از افتتاح مس سرچشمه از این کار استعفا داد و دیگر کار دولتی انجام نداد. در این سالها و بعد از حدود 30 سال کار و فعالیت مستمر صنعتی و مدیریتی و رضا نیازمند دیگر علاقه چندانی به شغلها و موقعیتهای دولتی نداشت و بیشتر ترجیح میداد که جذب بخش خصوصی شود و یا کاری شخصی راه بیندازد. او به دنبال کار میگشت تا این که از طریق دوستش دکتر اعتماد در سازمان انرژی اتمی پیشنهادی به او داده شد. خود در این باره میگوید: «دکتر اعتماد گفت ما تا حالا سه میلیارد دلار برای نیروگاه بوشهر خرج کردهایم ولی یک کیلو اورانیوم هم نداریم. پیشنهاد کرد من شرکتی برای تامین سوخت نیروگاه چه از طریق خرید اورانیوم و چه از طریق اکتشافات در ایران و خارج تشکیل بدهم و طبق قراردادی ماموریت تامین نیروگاههای اتمی را به عهده بگیرم.» پس از این بود که نیازمند شرکت یوریران را تاسیس کرد و توانست با قراردادی که با شرکت معدن راسینگ به امضا رساند سوخت 17 سال نیروگاه بوشهر را تامین کند. شرکت نیازمند همچنین برای اولین بار عملیات ژئوفیزیکی و تحقیقاتی برای کشف اورانیوم در ایران انجام داد. او در این سالها برای انجام کارهای شرکتش سفرهای بسیاری داشت و در یکی از همین مسافرتها که برای تهیه تجهیزات به سوئد رفته بود از وضعیت بد برخی از کارخانجات این کشور همچون ولوو با خبر شد که در آستانه ورشکستگی بود، نیازمند از طریق رئیس اتاق صنایع سوئد بازدیدی از کارخانه ولوو داشت و پیشنهادهایی برای تغییر مدیریت در این کارخانه برای بالا رفتن بهرهوری داد که با استقبال رو به رو شد و باعث شد او مدتی مشاور این کارخانه باشد؛ توصیهها و راهنماییهای نیازمند خیلی زود جواب داد و کارخانه ولوو نجات پیدا کرد، پس از آن روش مدیریتی او در کارخانجات دیگری هم در سوئد مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت منجر به دریافت نشان و لقب شوالیه از سوی پادشاه سوئد برایش شد. پس از پیروزی انقلاب رضا نیازمند برای سالها به آمریکا رفت و در این دوران درآن جا ادامه تحصیل داد و دکتری خود را در رشته مدیریت صنعتی (که نیمهکاره مانده بود) و علاوه بر آن در رشته مدیریت بازرگانی گرفت. او چند سالی بود که دوباره به ایران بازگشته بود و در خانه قدیمیاش زندگی میکرد. بخش زیادی از روز او به مطالعه، تحقیق و نگارش کتاب و خاطراتش اختصاص داشت.∎