به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، از قدیم گفتهاند هیچجا خانه خودِ آدم نمیشود؛ وقتی محل سکونتت از خانه به خوابگاه تغییر کند باید انتظار قوانین مختلف و بعضا عجیب و غریب را در زندگی داشته باشی.
یکی میگوید در این خوابگاه دانشجوی رشته حقوق نمیگیریم، میپرسی به چه علت؟ میگوید ماه پیش دانشجوی رشته حقوق از دست ما شکایت کرد و به ناحق پول پیشش را گرفت! آن یکی میگوید اگر از ساعت 9 و نیم به بعد بیایی باید تا صبح جلوی در خوابگاه بمانی، البته انتخاب با خودت است که جلوی در خوابگاه بمانی یا نه.
از بحث اصلی دور نشویم آن یکی میگوید اگر از ساعت 10 و نیم به بعد بیایی به ازای هر نیم ساعت تاخیر باید 30 هزار تومان جریمه پرداخت کنی و یکی دیگر که کمی هم منصف است میگوید از بیعانهای که دادهای 15 درصد کم میکنیم، خدا خیرش بدهد اینجوری دیگر دغدغه نقدینگی هم نداریم!
از هفتخوان ورود به خوابگاه که عبور کنیم باید محلی برای زندگی شیرین خوابگاهی انتخاب کنی، اتاقت را میتوانی از مضرب 2 انتخاب کنی؛ اینجاست که میگویند دارندگی و برازندگی. میتوانی اتاق دوتخته بگیری و در فضایی کمتر از یک فرش 6 متری با یک هماتاقی به زندگی مسالمتآمیز ادامه دهی، یا میتوانی اتاق هشتتخته بگیری و با هفت نفر که هر کدام ساز مخصوص خود را مینوازند به زندگی شیرین و بهیادماندنی خوابگاهی ادامه دهی.
تخت بالا از تخت پایین ارزانتر است چراکه باید عبور از نردبان باریک و میلهای را تحمل کنی که ایکاش این بالا و پایین رفتن، یک بار در طول روز بود! میخواهی آب بخوری، با تلفن صحبت کنی و خلاصه هرکاری که داشته باشی باید در حال فراز و فرود باشی! البته این مبلغ کمتر برای اجاره تخت بالایی خیلی چشمگیر نیست و مثلا اگر یک شب دیر بیایی به اصطلاح «این به اون در میشه» البته در بدو ورود به خوابگاه بعید است تخت پایین گیرت بیاید چراکه یک قانون نانوشته در خوابگاهها وجود دارد که از قبل تختهای بالایی، تختهای پایینی را رزرو میکنند و به محض تسویه تخت پایینی اولویت با تختهای بالاتر است!
از ورود و انتخاب تخت که بگذریم باید وسایلت را جابهجا کنی؛ اگر شانس بیاری و کمد گیرت بیاید، جزء افراد خوششانس و خوشبخت محسوب میشوی و اگر کمد نداشته باشی باید وسایلت را در چمدانهایت قرار داده و در زیر پایت، در گوشهای از تخت قرار دهی.
حدود 80 درصد از افرادی که در خوابگاهها زندگی میکنند به همین منوال امور را سر میکنند و هیچگاه طعم یک خواب راحت را نمیچشند و همیشه باید مانند کارتنخوابها پاهایشان را در حالت خمیده قرار داده و شب را صبح کنند. قوانین متغیری هم در هر اتاق وجود دارد که ساکنان هر اتاق برای خود تدوین میکنند و البته برخلاف مجلس شورای اسلامی احتیاجی به تصویب و رایگیری نیست، هرکسی که قدیمیتر باشد قوانین را نگارش میکند و سایر افراد هم باید اطاعت کنند. در یک لیوان هم چای میخوری، هم آب مینوشی و البته بعضا بهعنوان سطل زباله موقت هم استفاده میشود؛ قاشق را که بهمنظور صرفهجویی در آب چند روزی یک بار به ظرفشویی میبری و غذا هم یک بار برای یک هفته درست میکنی البته اگر در طول هفته دوستان به قابلمه شما پاتک نزنند! اینها مواردی از زندگی خوابگاهی بود که شاید هر بنیبشری بدون حضور در خوابگاه و درک شرایط روانی آنجا نتواند تجربه کند.
دزدی وسایل، استفاده کردن بدون اجازه از لوازم یکدیگر، نوبت گرفتن برای حمام، استفاده از بند رخت همدیگر و... معایب زندگی خوابگاهی است که به ناچار تو را از فردی منزوی و گوشهگیر به فردی قهار و درنده تبدیل میکند، چراکه حق گرفتنی است حتی اگر به زور تو را از حق خود محروم کرده باشند. در اینجا وظیفه مدیر خوابگاه تنها پرداختن به مسائل مالی خوابگاه است و در منازعات دانشجویان به هیچ عنوان دخالت نمیکند مگر منجر به ضرب و شتم شود؛ آنجاست که برای حفظ امنیت و جایگاه اجتماعی خوابگاه خود وارد بحث میشود و افراد خاطی را گوشمالی میدهد. با این همه سختی گاهی اوقات زندگی خوابگاهی شیرینیهایی هم دارد، شبهای امتحان نوبتی خوابیدن، کمک به هم در طرح راههای جدید تقلب و از همه مهمتر همصحبت و همدرد هم بودن را نمیشود از زندگی خوابگاهی حذف کرد. اگر دولت همت کند و طرح آمایش رشتههای دانشگاهی را اجرایی کند شاید دوران زندگی خوابگاهی هم کمکم به پایان خود برسد و بتوان با خیال آسوده هم درس خواند و هم نگران پیدا کردن شغل بعد از اتمام تحصیلات نبود.