
به گزارش خبرنگار ما، اولين متهم مرد 26سالهاي به نام مهدي است كه در بيستوهشتم مردادماه سال 92 به خاطر قتل برادرزنش در ميدانترهبار مركزي تهران از سوي مأموران كلانتري 152 خانيآباد بازداشت شده بود. اين مرد در بازجوييها با اعتراف به جرمش در شرح ماجرا گفت: «از ابتداي زندگي مشترك با همسرم اختلاف داشتم به همين خاطر برادرزنم از من دلخوشي نداشت و مدام با من درگير بود. او بارها به محل كارم در ميدان ميوه و ترهبار آمده بود و دعوا راهانداخته بود. بارها از او خواستم در زندگيمان دخالت نكند، اما گوشش بدهكار نبود تا اينكه روز حادثه دوباره سراغم آمد و با هم درگير شديم. در آن درگيري به سمت من حمله كرد و من هم براي دفاع با چاقويي كه دستم بود يك ضربه به گردنش زدم.» او در ادامه گفت: «قبول دارم با همسرم اختلاف داشتم، اما مقتول نبايد در زندگي ما دخالت ميكرد و به حرفهاي همسرم توجه ميكرد.»
پس از تحقيقات تكميلي متهم در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شد و در آن جلسه متهم با درخواست قصاص از سوي اوليايدم به قصاص محكوم شد. حكم صادره به ديوان عالي كشور فرستاده شد و از سوي قضات يكي از شعبات آن تأييد شد. به اين ترتيب متهم بعد از طي مراحل اجراي حكم پاي چوبه دار رفت، اما دقايقي قبل از اجراي حكم توانست از اوليايدم مهلت بگيرد. متهم در فرصت داده شده نتوانست رضايت اولياي دم را جلب كند به همين دليل بار ديگر پاي چوبه دار رفت. اين بار اجراي حكم با درخواست اولياي دم به تعويق افتاد تا اينكه متهم در سومين بار از اجراي حكم به خاطر دختر خردسالش توانست رضايت اوليايدم را جلب كند. به اين ترتيب وي روز گذشته از جنبه عمومي جرم مقابل هيئت قضايي همان شعبه به رياست قاضي زالي قرار گرفت. او در آخرين دفاعش گفت: «روزهاي سختي را گذراندم و بعد از جدايي همسرم همه دلخوشيهايم دختر هشتسالهام است. اگر سه بار پاي چوبه دار التماس كردم به خاطر آينده دخترم بود تا زنده بمانم. خانوادهام با سختي زياد توانستند با پرداخت ديه رضايت اوليايدم را جلب كنند. به اين خاطر شرمنده آنها هستم. حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفيف قائل شوند تا گذشتهام را براي تنها دخترم و خانوادهام جبران كنم.» در پايان هيئت قضايي وارد شور شد.
رهايي از قصاص با پرداخت يك ميليارد تومان ديه
دومين متهم پسر 23سالهاي به نام سپهر است كه در بيستوهشتم تيرماه سال90، جوان 27 سالهاي به نام سعيد را به قتل رسانده بود. اين حادثه كه در كارگاه مبلسازي واقع در چهاردانگه رخ داده بود، با اعزام مأموران در تحقيقات مشخص شد مقتول راننده خودروي وانت است كه بعد از درگيري با صاحب كارگاه به قتل رسيده است. تحقيقات براي دستگيري عامل قتل ادامه داشت تا اينكه با گذشت 21روز از حادثه سپهر به اداره پليس رفت و خودش را تسليم كرد. او در بازجوييها گفت: «چند روز قبل از حادثه يكي از مشتريها ميخواست مبلهايي را كه خريده بود را بار وانت كند. سعيد مدتي بود كه با وانت آنجا كار ميكرد و او را ميشناختم. به همين خاطر اول به او پيشنهاد دادم اما كرايه وانت را خيلي گران گفت. اين شد كه مشتري خواست وانت ديگري را بگيرم. سعيد وقتي اين ماجرا را فهميد ناراحت شد و كينه كرد.» متهم در ادامه گفت: «روز حادثه سعيد به كارگاه آمد و گلايه كرد. او گفت نبايد بار را به كسي ديگري ميدادم تا مشتري مجبور ميشد مبلغ پيشنهادي را قبول كند. اين حرف مرا ناراحت كرد و معترض شدم. مقتول از عصبانيت يك سيلي به صورتم زد و با هم درگير شديم. در آن درگيري با قيچي كه براي بريدن پارچههاي رومبلي استفاده ميكردم به سينهاش زدم كه باعث مرگش شد.»
متهم در اولين جلسه رسيدگي كه در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران تشكيل شد، بعد از درخواست قصاص از سوي اولياي دم به قصاص محكوم شد. رأي صادره بعد از تأييد در ديوان عالي كشور در آستانه اجرا قرار داشت كه متهم توانست با پرداخت يك ميليارد تومان رضايت اولياي دم را جلب كند. به اين ترتيب وي ديروز از جنبه عمومي جرم در همان شعبه به رياست قاضي قربانزاده محاكمه شد. سپهر در آخرين دفاعش گفت: «باور كنيد قصد كشتن سعيد را نداشتم. او بيدليل با من درگير شد. نميدانم چطور قيچي به قلبش فرو رفت. حالا بيش از ششسال است كه در زندانم و خانوادهام با سختي زياد توانستند اين مبلغ را براي رضايت اوليايدم پرداخت كنند. از قضات دادگاه تقاضاي بخشش دارم.»
در پايان هيئت قضايي بعد از شور متهم را به ششسال و سهماه حبس محكوم كرد. بنابراين متهم با احتساب روزهاي بازداشت به زودي آزاد ميشود.