بسیج دانشجویی،پنج سال پس از روی کار آمدن دولت روحانی، با نادیده گرفتن سوابق تصمیمات نظام در خصوص مسأله فلسطین، دولت روحانی را به پذیرش تصمیمات خیانتبار در مساله فلسطین متهم کرده است.
به گزارش تابناک، پس از آن که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با اجرایی کردن قانون مصوب کنگره آمریکا در خصوص به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، خشم جهان اسلام را برانگیخت و موضع رژیم اسرائیل در برابر مردم مظلوم فلسطین را تقویت کرد، سازمان همکاری اسلامی در استانبول تشکیل جلسه اضطراری داد و در بیانیه پایانی خود در راستای حمایت از حقوق مردم فلسطین، خواهان به رسمیت شناختن کشور فلسطین با پایتختی قدس شرقی از سوی کشورهای دیگر شد.
در همین راستا قرار است کشورهای اسلامی در روزهای آتی، قطعنامهای را در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل قرار دهند که هدف نهایی آن غیرقانونی اعلام شدن اقدامات آمریکا در موضوع قدس است. همچنین آن گونه که رئیسجمهور ترکیه وعده داده است، کشورهای اسلامی، تلاش جدیدی را در دستور کار قرار خواهند داد تا سرانجام کشور فلسطین از سوی ملل متحد به عنوان یک عضو کامل شناسایی شود.
در حالی که مسئولان دستگاه سیاست خارجی تأکید دارند که تحفظ خود در مورد اینکه همه قدس به فلسطینیها تعلق دارد را در جلسات سازمان همکاری اسلامی طرح کردهاند، بیست بسیج دانشجویی در نامهای که نشان میدهد ظاهرا هیچ اطلاعی از تحولات سال های اخیر در موضوع فلسطین ندارند، با لحنی نامناسب به رئیسجمهور نامهای نوشتهاند که اگر صدا و سیما آن را تبلیغ نمیکرد، کسی به آن توجهی نداشت.
در بخشی از این نامه آمده است: «پر واضح است که از منظر جمهوری اسلامی ایران تقسیم قدس به بخش شرقی و غربی از اساس مردود بوده و شهر قدس پایتخت کشور و دولت فلسطین خواهد بود. خیانتی که در هفته گذشته در سازمان همکاریهای اسلامی صورت پذیرفت، زمینه نابودی فلسطین و رسمیت بخشیدن به رژیم منحوس صهیونیستی بود. قدس غربی ـ شرقی شروع پروژه ای جدید برای برهم زدن معادلات منطقه ای و ورود رژیم صهیونیستی به عرصههای دیگر است. تعجب آنجایی بیشتر شد که شما و وزیر خارجه تان را در اجلاسی مشاهده کردیم که نتیجه آن رأی به قدس شرقی برای فلسطینیان شد!»
دانشجویان بسیجی در حالی بیانیه سازمان همکاری اسلامی در خصوص درخواست از دیگر کشورها مبنی بر به رسمیت شناختن کشور فلسطین را خیانتبار دانسته و آن را به دولت روحانی نسبت میدهند که اتفاقا در دورهای که احمدینژاد رئیسجمهور و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است، دولت ایران رسما تصویب قطعنامه عضویت ناظر فلسطین در سازمان ملل را یک پیروزی تاریخی برای مردم فلسطین دانسته و آن را تبریک گفته است، در حالی که در آن تنها چیزی که از بیتالمقدس برای فلسطینیها در نظر گرفته شده، قدس شرقی است که تازه پس از مذاکره و توافق با اسرائیل به فلسطینیها خواهد رسید!
این قطعنامه در حالی در آذرماه 1391 با 138 رأی موافق (همه کشورهای اسلامی)، 9 رأی مخالف (کانادا، جمهوری چک، رژیم اسرائیل، جزایر مارشال، میکرونزی، نائورو، پاناما، پالائو و ایالات متحده آمریکا) و 41 رأی ممتنع به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید که هر کسی که اندک آشنایی با شیوه رأیدهی کشورها به چنین قطعنامههایی داشته باشد، کاملا آگاه است که تصمیم در این باره، نه در نمایندگی ایران در سازمان ملل، بلکه در عالیترین سطوح در داخل کشور گرفته میشود.
جالب این که محمد خزائی، نماینده وقت ایران در سازمان ملل هم به نمایندگی از جنبش عدم تعهد (ایران رئیس وقت جنبش بود) و هم به عنوان نماینده ایران از این قطعنامه استقبال کرده، آن را دستاوردی بزرگ برای مردم فلسطین میداند و تبریک میگوید.
البته قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برای فلسطینیها یک گام رو به جلو بوده است. در واقع سازمان آزاديبخش فلسطين از سال 1974 به عنوان عضو ناظر غير دولتي در سازمان ملل شناسايي شده و اين عضويت در سال 1988 ارتقا يافته و اينبار نمايندگي فلسطين (بدون اشاره به دولت) به عنوان كيان ناظر مورد توافق قرار گرفته بود و با قطعنامه سال 2012، وضعیت فلسطین به دولت ناظر غیرعضو ارتقا یافت که علاوه بر مهیا کردن امکان شناسایی کشور فلسطین و برقراری روابط دیپلماتیک با آن، راه را برای عضویت فلسطین در سازمانهای بینالملللی و از جمله دادگاه بين المللي كيفري باز کرد.
باید از دانشجویان بسیجی پرسید، اگر بیانیه سازمان همکاری اسلامی از نظر آنها خیانتبار است، نظرشان درباره قطعنامه بسیار مهمتر مجمع عمومی سازمان ملل که دولت محبوب آنها به آن رأی مثبت داده است، چیست؟ چگونه است که اگر روحانی و ظریف به اعلام تحفظ با مسألهای موافقت کنند، اسم آن خیانت است، ولی اگر همان مسأله به تأیید احمدینژاد و صالحی و جلیلی برسد، دستاوردی تاریخی است؟
این «یک بام و دو هوا»ی شگفتانگیز برادران و خواهران بسیجی را میتوان به دلایل زیادی منتسب کرد؛ آنها دل خوشی از دولت روحانی ندارند و اگر تصور کنند فرصتی برای متهم کردن دولت به اقدامی خیانتبار وجود دارد، با هیجان و بدون توجه به واقعیات مسأله از این فرصت استفاده خواهند کرد.
نکته مهمتر شاید این باشد که آنها البته تمایل چندانی هم به یاد گرفتن مسائل بینالمللی ندارند و ترجیح میدهند به جای جستجو برای یافتن افرادی که بتوانند از آنها چیزی بیاموزند، پیشوند «استاد» و «دکتر» را به ابتدای نام افرادی اضافه کنند که حرفهای باب میل آنها میزنند!
به گزارش تابناک، پس از آن که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با اجرایی کردن قانون مصوب کنگره آمریکا در خصوص به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، خشم جهان اسلام را برانگیخت و موضع رژیم اسرائیل در برابر مردم مظلوم فلسطین را تقویت کرد، سازمان همکاری اسلامی در استانبول تشکیل جلسه اضطراری داد و در بیانیه پایانی خود در راستای حمایت از حقوق مردم فلسطین، خواهان به رسمیت شناختن کشور فلسطین با پایتختی قدس شرقی از سوی کشورهای دیگر شد.
در همین راستا قرار است کشورهای اسلامی در روزهای آتی، قطعنامهای را در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل قرار دهند که هدف نهایی آن غیرقانونی اعلام شدن اقدامات آمریکا در موضوع قدس است. همچنین آن گونه که رئیسجمهور ترکیه وعده داده است، کشورهای اسلامی، تلاش جدیدی را در دستور کار قرار خواهند داد تا سرانجام کشور فلسطین از سوی ملل متحد به عنوان یک عضو کامل شناسایی شود.
در حالی که مسئولان دستگاه سیاست خارجی تأکید دارند که تحفظ خود در مورد اینکه همه قدس به فلسطینیها تعلق دارد را در جلسات سازمان همکاری اسلامی طرح کردهاند، بیست بسیج دانشجویی در نامهای که نشان میدهد ظاهرا هیچ اطلاعی از تحولات سال های اخیر در موضوع فلسطین ندارند، با لحنی نامناسب به رئیسجمهور نامهای نوشتهاند که اگر صدا و سیما آن را تبلیغ نمیکرد، کسی به آن توجهی نداشت.
در بخشی از این نامه آمده است: «پر واضح است که از منظر جمهوری اسلامی ایران تقسیم قدس به بخش شرقی و غربی از اساس مردود بوده و شهر قدس پایتخت کشور و دولت فلسطین خواهد بود. خیانتی که در هفته گذشته در سازمان همکاریهای اسلامی صورت پذیرفت، زمینه نابودی فلسطین و رسمیت بخشیدن به رژیم منحوس صهیونیستی بود. قدس غربی ـ شرقی شروع پروژه ای جدید برای برهم زدن معادلات منطقه ای و ورود رژیم صهیونیستی به عرصههای دیگر است. تعجب آنجایی بیشتر شد که شما و وزیر خارجه تان را در اجلاسی مشاهده کردیم که نتیجه آن رأی به قدس شرقی برای فلسطینیان شد!»
دانشجویان بسیجی در حالی بیانیه سازمان همکاری اسلامی در خصوص درخواست از دیگر کشورها مبنی بر به رسمیت شناختن کشور فلسطین را خیانتبار دانسته و آن را به دولت روحانی نسبت میدهند که اتفاقا در دورهای که احمدینژاد رئیسجمهور و سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است، دولت ایران رسما تصویب قطعنامه عضویت ناظر فلسطین در سازمان ملل را یک پیروزی تاریخی برای مردم فلسطین دانسته و آن را تبریک گفته است، در حالی که در آن تنها چیزی که از بیتالمقدس برای فلسطینیها در نظر گرفته شده، قدس شرقی است که تازه پس از مذاکره و توافق با اسرائیل به فلسطینیها خواهد رسید!
این قطعنامه در حالی در آذرماه 1391 با 138 رأی موافق (همه کشورهای اسلامی)، 9 رأی مخالف (کانادا، جمهوری چک، رژیم اسرائیل، جزایر مارشال، میکرونزی، نائورو، پاناما، پالائو و ایالات متحده آمریکا) و 41 رأی ممتنع به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید که هر کسی که اندک آشنایی با شیوه رأیدهی کشورها به چنین قطعنامههایی داشته باشد، کاملا آگاه است که تصمیم در این باره، نه در نمایندگی ایران در سازمان ملل، بلکه در عالیترین سطوح در داخل کشور گرفته میشود.
جالب این که محمد خزائی، نماینده وقت ایران در سازمان ملل هم به نمایندگی از جنبش عدم تعهد (ایران رئیس وقت جنبش بود) و هم به عنوان نماینده ایران از این قطعنامه استقبال کرده، آن را دستاوردی بزرگ برای مردم فلسطین میداند و تبریک میگوید.
البته قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برای فلسطینیها یک گام رو به جلو بوده است. در واقع سازمان آزاديبخش فلسطين از سال 1974 به عنوان عضو ناظر غير دولتي در سازمان ملل شناسايي شده و اين عضويت در سال 1988 ارتقا يافته و اينبار نمايندگي فلسطين (بدون اشاره به دولت) به عنوان كيان ناظر مورد توافق قرار گرفته بود و با قطعنامه سال 2012، وضعیت فلسطین به دولت ناظر غیرعضو ارتقا یافت که علاوه بر مهیا کردن امکان شناسایی کشور فلسطین و برقراری روابط دیپلماتیک با آن، راه را برای عضویت فلسطین در سازمانهای بینالملللی و از جمله دادگاه بين المللي كيفري باز کرد.
باید از دانشجویان بسیجی پرسید، اگر بیانیه سازمان همکاری اسلامی از نظر آنها خیانتبار است، نظرشان درباره قطعنامه بسیار مهمتر مجمع عمومی سازمان ملل که دولت محبوب آنها به آن رأی مثبت داده است، چیست؟ چگونه است که اگر روحانی و ظریف به اعلام تحفظ با مسألهای موافقت کنند، اسم آن خیانت است، ولی اگر همان مسأله به تأیید احمدینژاد و صالحی و جلیلی برسد، دستاوردی تاریخی است؟
این «یک بام و دو هوا»ی شگفتانگیز برادران و خواهران بسیجی را میتوان به دلایل زیادی منتسب کرد؛ آنها دل خوشی از دولت روحانی ندارند و اگر تصور کنند فرصتی برای متهم کردن دولت به اقدامی خیانتبار وجود دارد، با هیجان و بدون توجه به واقعیات مسأله از این فرصت استفاده خواهند کرد.
نکته مهمتر شاید این باشد که آنها البته تمایل چندانی هم به یاد گرفتن مسائل بینالمللی ندارند و ترجیح میدهند به جای جستجو برای یافتن افرادی که بتوانند از آنها چیزی بیاموزند، پیشوند «استاد» و «دکتر» را به ابتدای نام افرادی اضافه کنند که حرفهای باب میل آنها میزنند!