جوان
عبور از خاتمي و روحاني چرا؟!
عبدالله گنجی: برخي اصلاحطلبان در فضاي عمومي با عبور از روحاني مخالفت ميكنند اما عبوركنندگان را معرفي نميكنند... شاخص عبور از امثال روحاني و حتي خاتمي چه ميتواند باشد؟...خاتمي يا روحاني به كدام شعار خود عمل نكردند كه با عبور مواجه ميشوند؟... اگر سه مسئله اصلي در دستور كار دولتمردان جمهوري اسلامي ايران قرار گيرد واجد عبور اصلاحطلبانه است: 1ـ تأكيد بر ولايت فقيه و سياستهاي كلي نظام 2ـ تأكيد بر اجراي شريعت و اسلام اجتماعي توسط حكومت 3ـ نفي غربگرايي و اصرار بر استكبارستيزي. هر رئيسجمهوري بر اين سه اصل اصرار ورزد مورد تنفر اصلاحطلبان است و هركس با اين سه درگير شود مورد حمايت آنان خواهد بود، حتي سكوت هم در اين دوگانه قابل پذيرش نيست... .
ترجمه عريان عبور به اين معني است كه حتي احساس و بوي براندازي و درگيري با نظام موجب حمايت است اما اگر احساس كنند حفظ نظام و همسويي با آن مدنظر انتخابشونده است حتما عبور اتفاق خواهد افتاد... . حمايت از روحاني عروج و افولي دارد. عروج زماني بود كه روحاني بهجاي رئيسي با نظام رقابت ميكرد. از 38 سال زندان و اعدام و دربندبودن جوانان صحبت ميكرد و افول زماني است كه مذاكره با آمريكا را ديوانگي ميداند، اختلاف را حرام و سپاه را يك جريان مردمي معرفي ميكند و اصحاب فتنه را پشت دروازههاي قدرت به بستنشيني واداشته است. اين روحاني واجد عبور است. اصلاحطلبان ناب با مفهومسازي انتصابي- انتخابي، رئيسجمهور را واجد صلاحيت براي ورود به امر قضا، نيروهاي مسلح، حوزه رهبري، شوراي نگهبان و... ميدانند وگرنه باورشان به دموكراسي ميميرد... .
اعتماد
عبور از روحاني خطا است
صادق زيباكلام: نارضايتي از دولت آقاي روحاني چه در شهرستانها و چه در تهران از اوايل سال تحصيلي خيلي پررنگ بود و اين را در گردهماييهاي دانشجويي ميديدم... . نخستين اما و اگرها، در فكر فرورفتنها و نارضايتيها در جريان معرفي كابينه به وجود آمد... . اين روند ادامه داشت و با وجود اعتراضاتي كه صورت ميگرفت آقاي روحاني هيچ واكنشي نشان نميداد... اين بود كه هشتگ عبور از روحاني و كمپين از رأي به روحاني پشيمانيم مطرح شد. اصولگرايان از اين مسئله استقبال كردند.... من برخلاف عدهاي از اصلاحطلبان معتقدم ما بايد به حمايت از او ادامه دهيم. همچنين آقاي جهانگيري بايد در دولت بماند. اگرچه جداشدن آقاي جهانگيري از دولت به نفع او خواهد بود و شانسش در انتخابات ١٤٠٠ از بين نخواهد رفت اما شكست آقاي روحاني ميخي بر تابوت دولت خواهد كوبيد. اگر آقاي جهانگيري جدا شود، احتمال عدم موفقيت دولت تبديل به يقين خواهد شد و حركت دولت به سمت دره قطعي خواهد بود. نبايد بر اساس خدشهدارشدن اعتبار اصلاحطلبان سياستي را انتخاب كرد. شكست آقاي روحاني فقط شكست او نخواهد بود بلكه اين مسئله به زيان منافع ملي كشور خواهد بود و كشور در نتيجه شكست آقاي روحاني متضرر ميشود... بهتر است كه بهجاي دستشستن از روحاني تلاش كنيم تا دولت شكست نخورد. چون در اين صورت اين مردم هستند كه هزينهاش را ميدهند... آقاي روحاني اگر شكست بخورد راه براي پوپوليسمي كه در سال ٨٤ ظهور كرد، باز ميشود. در سالهايي كه خاتمي رئيسجمهور بود نارضايتيهايي به وجود آمد كه نهايتا منجر شد تا پوپوليسم آقاي احمدينژاد پيروز شود. اگر از روحاني عبور كنيم، همان داستان سال ٨٤ تكرار خواهد شد. اين دليل اصلياي است كه نبايد از روحاني عبور كرد.
شهروند
رفتارهای صوری
در روزهاي گذشته يكي از مسئولان تأمين اجتماعي به نكته جالبي اشاره كرد كه كمتر مورد توجه افكار عمومي قرار ميگيرد. وي گفت: «ازدواج مجدد برای دریافت مستمری و برقراری حقوق مجدد فوتشده، طلاقهای صوری برای برقراری مستمری و... علاوه بر هزینههای مالی که بر سازمان تحمیل میکند، تأثیر منفی نیز بر جامعه گذاشته است. در برخی موارد شوهر، زن را طلاق میدهد برای اینکه زن بتواند از مستمری پدر خود استفاده کند و در قبال آن با خواندن صیغه ۹۹ساله با یکدیگر زندگی میکنند و اینگونه است که آمار طلاق در برخی شهرستانهای کوچک تا حدودی افزایش پیدا کرده است». نه فقط اين مورد، بلكه پيش از اين نيز درخصوص سربازي چنين اقدامي انجام ميشد و برخي از زنان با جداشدن صوري از شوهرانشان، تحت اداره و تكفل تنها فرزند پسرشان درميآمدند و از اين طريق معافيت ميگرفتند و اين نوعي تقلب محسوب ميشد... وظيفه ماست تا به همان ميزاني كه از رفتارهاي نادرست حكومت و دولتمداران انتقاد ميكنيم، نسبت به رفتارهاي مردم و تعرض آنان به حقوق عمومي نيز حساس باشيم. اين رفتارها از تعرض به خط عابرپياده شامل ميشود تا خسارتزدن به اموال عمومي و در سطوح ديگر، گرفتن پول ناحق از صندوقهاي بازنشستگي.