عوامل طلاق از منظر قرآن کریم
صاحبخبر - توقعات نامحدود زن یا مرد یکى از مهمترین عوامل جدائى است، و اگر هر کدام دامنه توقع خویش را محدود سازند، و از عالم رؤیا و پندار بیرون آیند، و طرف مقابل خود را به خوبى درک کنند، و در حدودى که ممکن است توقع داشته باشند، جلوى بسیارى از طلاقها گرفته خواهد شد. در قرآن کریم عوامل متعددی به عنوان دلائل ایجاد طلاق بیان شده است، در این گزارش مهم ترین آن ها را مشاهده می کنید. 1. - توقعات نامحدود زن یا مرد یکى از مهمترین عوامل جدائى است، و اگر هر کدام دامنه توقع خویش را محدود سازند، و از عالم رؤیا و پندار بیرون آیند، و طرف مقابل خود را به خوبى درک کنند، و در حدودى که ممکن است توقع داشته باشند، جلوى بسیارى از طلاقها گرفته خواهد شد. 2. - حاکم شدن روح تجمل پرستى و اسراف و تبذیر بر خانوادهها عامل مهم دیگرى است که مخصوصا زنان را در یک حالت نارضائى دائم نگه مى دارد، و با انواع بهانه گیریها راه طلاق و جدایى را صاف مىکند. 3. دخالتهاى بیجاى اقوام و بستگان و آشنایان در زندگى خصوصى زوجین، و مخصوصاً در اختلافات آنها، عامل مهم دیگرى محسوب مى شود.تجربه نشان داده است که اگر هنگام بروز اختلافات در میان زوجین آنها را به حال خود رها کنند و با جانبدارى از این یا از آن دامن به آتش این اختلاف نزنند چیزى نمى گذرد که خاموش مىشود، ولى دخالت اطرافیان که غالباً با تعصب و محبتهاى ناروا همراه است کار را روز به روز مشکلتر و پیچیدهتر مىسازد. البته این به آن معنا نیست که نزدیکان همیشه خود را از این اختلافات دور دارند، بلکه منظور این است که آنها را در اختلافات جزئى به حال خود رها کنند، ولى هرگاه اختلاف به صورت کلى و ریشه دار درآمد با توجه به مصلحت طرفین، و اجتناب و پرهیز از هر گونه موضع گیرى یکجانبه و تعصب آمیز دخالت کنند، و مقدمات صلحشان را فراهم سازند. 4. بىاعتنائى زن و مرد به خواستههای یکدیگر، مخصوصاً آنچه به مسائل عاطفى و جنسى برمىگردد، مثلاً هر مردى انتظار دارد که همسرش پاکیزه و جذاب باشد، همچنین هر زن نیز چنین انتظارى از شوهرش دارد، ولى این از امورى است که غالبا حاضر به اظهار آن نیستند، اینجا است که بىاعتنائى طرف مقابل و نرسیدن به وضع ظاهر خویش و ترک تزئین لازم، و ژولیده و کثیف بودن، همسر او را از ادامه چنین زندگیای بازمیدارد، مخصوصاً اگر در محیط زندگانى آنها افرادى باشند که این امور را رعایت کنند و آنها بىاعتنا از کنار این مسئله بگذرند؛ لذا در روایات اسلامى اهمیت زیادى به این معنى داده شده است. منبع: انوار طاها∎