به گفته او: «هر پرسشی درباره لحن روایتی و نوع قصهگویی، از سوی خود او پاسخ داده شده است. تلاشم این است که با حفظ حال و هوای نوشتههای او، نگاهی تازه به آنها داشته باشم. به این ترتیب، تماشاگران ملاقات جدیدی با نوولهای دیکنز خواهند داشت که از یک جنس دیگر است. از سبک دیکنز دور و جدا نخواهم شد، اما خودم را در قفس تکرار و یکنواختی زندانی نخواهم کرد. باورم این است که استقبال تماشاگران زمانی میسر خواهد شد که نوشتههای کلاسیک دیکنز با زبان تازهای به آنها ارائه شود. برای تحقق این امر و رسیدن به نتیجه دلخواه، به تلفیقی از دانش و شانس نیاز است. تصور میکنم دانش این کار را دارم و امیدوارم شانس هم با ما همراه باشد!»
تام هاردی هم از پروژه بزرگ جعبه هدیه دیکنز به عنوان تلاشی برای نزدیک کردن ادبیات کلاسیک با رسانه تلویزیون یاد کرده و اضافه میکند: «داستان یک سرود کریسمسی قطعهای جادویی و بینظیر است. باعث تاسف است که سینما و تلویزیون توجه لازم را به این نوع آثار برجسته ندارند. تیم خلاق ما به دنبال آن است که ادای دین لازم را نسبت به این نوشته و دیگر نوشتههای زیبای دیکنز به جا بیاورد. از طراحی صحنه تا کاراکترهای یک سرود کریسمسی، شما با هنرپردازی استثنایی و خاصی روبهرو هستید. مطمئنم تماشاگران با یک دنیا فان و سرگرمی روبهرو خواهند شد و در عین حال، نگاهی هم به نوع رفتارشان با دیگران خواهند انداخت! خودم را آدم خوششانسی میدانم که امکان همکاری در این کار بزرگ را دارم.»
منتقدان هنری از حالا میگویند حاصل کار بشدت جذاب و دیدنی خواهد بود. اشاره آنها به افرادی است که پشت پرده تولید مینی سریال هستند و هر یک نامی بزرگ در حرفه خود به حساب میآیند. منتقدان بویژه روی نام استیون نایت تاکید دارند. به باور منتقدان سختگیر، او ازجمله فیلمنامهنویسان خلاقی است که توانایی خاصی در برگردان تصویری نوشتهها و داستانهای کلاسیک دارد. این توانایی و خلاقیت قبل از این به خلق تعدادی از بهترین درامهای تلویزیونی انگلیسی منجر شده است. این موضوع، او را به عنوان بهترین گزینه برای نگارش فیلمنامههای اقتباسی داستانهای دیکنز معرفی و مطرح میکند.