عصرایران؛مصطفی داننده- کم کم تب کمک به زلزله زدگان فروکش کرده است. کم کم داریم فراموش میکنیم مردمی در غرب کشور درگیر غم از دست دادن زندگی خود هستند. مردمی که این روزها دلشان داغ دارد و تنشان یخزده از بس هوا سرد است.
برخی کانکس دارند و عدهای دیگر چادر. زندگی برای هر دو سخت است. کمی اوضاع آنهایی که در کانکس زندگی میکنند بهتر است اما آنهایی که در چادر زندگی میکنند...
این زلزله زدگان هنوز احتیاج به کمک دارند. وسعت کمک مردم به زلزله زدگان در روزهای اول به حدی بود که به نظر میرسد مردم کرمانشاه دیگر مشکل پتو، غذا و مایحتاج روزانه نداشته باشند.
این روزها این مردم درگیر زمین لرزه احتیاج به کمکهای عاطفی دارند. اینها احتیاج به دلگرمی دارند.
دلشان ترک خورده، یکی باید این دل را بند بزند. این دل، دیگر دل قدیم نمیشود اما میشود آن را آرام کرد. تنها راه هم برگرداندن زندگی به شهرها و روستاهای زلزله زده است.
میگویند هنوز بسیاری از مردم سرپل ذهاب در چادر زندگی میکنند. برخی مردم در به در رسیدن به یک کانکس هستند. کانکسی که الان برای مردم زلزله زده یک آرزوست.
نمیدانم از آقایان مسئول کسی خود را جای مردم درگیر زلزله میگذارد یا خیر؟ کاش این روزها مسئولان شبی را در چادر زلزله زدگان میخوابیدند تا متوجه شوند سرما یعنی چه؟ سرمایی که تا مغز استخوان آدم را میسوزاند.
آقایان مسئول، لطفا به مردم سرپل ذهاب به روستاهای کرمانشاه رسیدگی کنید.
زلزله در ایران سفراستانی را در دستور کار خود قرار داده است. هر روز که اخبار را میخوانی یکجای ایران زلزله آمده است.
این یعنی زندگی ما درگیر زلزله است. آقایان مسئول کاری نکنید که مردم هم از زلزله بترسند و هم از روزهای بعد از زلزله که باید غم سقف داشته باشند.
حداقل برای چند ماه نامه بازی را کنار بگذارید. جلسه، سمینار را کنار بگذارید. به مناطق زلزله زده بروید، آنجا زیر یک چادر برای مردم تصمیم بگیرد و دستور دهید.
این چند ماه پایتخت ایران را به کرمانشاه ببرید تا لازم نباشد برای هرکاری با تهران هماهنگ کنید. فکر کنید سرپل ذهاب تهران است و میشود در آنجا تصمیم گرفت که برای مردم زلزله زده خانه ساخت و چقدر به آنها وام داد.
کاری نکنیم کسی که همسر و فرزندانشان را از دست داده است، بعد از زلزله درگیر وام، مسکن، زمین و ... باشد.
کار سختی نیست.