گروه سیاسی
جهان نيوز، حسین مهدی تبار: موگرینی در آخرین اظهارات خود پیرامون توافق موسوم به برجام از رازهایی پردهبرداری کرد که تشریح دقیق آن، رونمایی از بخشهای جدیدی از فضاحت های برجام است. سخنان او نکات مهمی داشت که در سه قسمت به آنها اشاره خواهد شد.
الف- موگرینی علت حمایت اروپا از برجام را به دو عامل مرتبط میداند. عامل اول از دید او تعامل گستردهی اقتصادی ایران و اروپا است که به یمن برجام برای اروپا نفع فراوانی به همراه داشته. رشد چندصد درصدی صادرات اروپا به ایران گواه سخنان موگرینی است. اروپا نمیخواهد منفعت حاصل از بازار ایران را از دست دهد بنابراین از برجام حمایت میکند. نکته دیگری که صراحتا در سخنان موگرینی بهعنوان علت دوم حمایت اروپا از برجام ذکر شد، جلوگیری برجام از قدرت یافتن تندرو هاست.[ انقلابیها ]. موگرینی به طور واضح اعلام میکند که تضعیف برجام بهنفع تندرو ها خواهد بود و اروپا ازین مسئلهبه شدت نگران است.
پرسشی که در اینجا هر ذهن منصفی را به خود درگیر میکند این است که چرا موگرینی با این صراحت علیه جریان ارزشی سخن پراکنی میکند و موفقیت جریان اصلاحات را بهنفع اروپا میداند؟ مگر اصلاحطلبان برای اروپا چه سودی دارند و انقلابیها مقابل کدام سلطهخواهی اروپاییها ایستادهاند؟ این حمایتهای گاه و بیگاه اروپاییها و شخص ترامپ از جریان اصلاحات اگر موید برخی اتفاقات پشت پرده نباشد، لااقل گواه خطر اصلاحطلبان برای منافع ملی و نفع آنها برای دشمن است.
ب- نماینده اتحادیهاروپا در مذاکرات هسته ای در بخش دیگری از سخنان خود، علنا وجود اختلاف آمریکا و اروپا بر سر لزوم عقبنشینی ایران در حوزههای غیرهستهای را انکار میکند. او در توضیح تفاوت نگرش آمریکا و اروپا در این زمبنه تشریح میکند که ایالاتمتحده بدنبال الحاق محدودیت موشکی و منطقهای برای ایران در برجام است اما اروپا معتقد است برای این منظور نگارش توافق مجزایی نیاز است! این سخنان بهخوبی روشن میسازد که اروپاییها و امریکاییها تنها بر سر اینکه محدودیت امنیتی بر ایران خارج برجام باشد یا داخل ان اختلاف نظر دارند و نه در اصل موضوع؛ بنا براین ذوق زدگی بعضی سیاسیون از موضع اروپایی ها در حالت خوشبینانه حماقت است ( البته اگر خیانت نباشد! )
موگرینی با همین سخنان ادعای شکاف بین آمریکا و اروپا را رد میکند و بر عزم جدی اروپا برای عقب نشاندن ایران در حوزه امنیتی به وسیله تعامل با امریکا تاکید میکند.
سخنان موگرینی اگر در کنار بیانیه مشترک چند روز پیش سه کشور اروپایی مبنی بر لزوم عقب راندن ایران در زمینه های غیرهستهای قرار بگیرد، برای صاحبان تئوری شکاف امریکا و اروپا چیزی جز خجالت باقی نمیگذارد. آنها که چند ماهی است بر لزوم پناه اوردن به اروپا مقابل امریکا تاکید دارند چه پاسخی برای سخنان موگرینی خواهند داشت؟ سخنانی که صراحتا بر هم نظر بودن اروپا و آمریکا بر سر تسلیم ایران در حوزه امنیتی و نظامی تاکید میکند.
ج- مهمترین قسمت سخنان موگرینی اما نکتهای است که او آنرا راز مینامد. مسئول سیاستخارجه اروپا در ادامه سخنان خود از تلاش هیئت ایرانی برای قرارگیری بندی در برجام سخن میگوید که تشریح آن از علل تلاش عجیب و غریب دولت برای تصویب این توافق رمزگشایی میکند. اشاره او به بندی از مقدمه برجام است که در کمال تعجب، اجرای کامل برجام را موجب کمک به تامین صلح و امنیت بین المللی میداند. تفسیر موگرینی از این بند به گفته خود او این است که برجام زمینهساز شروع گفتگوها بر سر مسائل منطقهای، موشکی و امنیتی خواهد بود. جالب است بدانیم این بند همان بندی است که آمریکایها از آن در جهت اثبات نقض برجام توسط ایراناستفاده میکنند. آنها معتقدند از آنجایی که فعالیت موشکی و امنیتی ایران تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی است و برجام در مقدممه خود خواستار تامین صلح و امنیت شده پس ایران برجام را نقض کرده است! این نکته به وضوح در سخنتن مقامات آمریکایی تکرار شده است.
جالب تر از آنچه گفتهشد این است که طبق شهادت موگرینی، طرفی که به اضافه شدن این بند در برجام اصرار داشت هیئت ایرانی بود. اما چرا؟! بر اساس آنچه از شواهد مشخص است دولت برای شروع مذاکرات غیر هسته ای بی رغبت نبوده و ازین جهت در تلاش بود تا با اضافه شدن چنین بندی راه را برای شروع مذاکرات غیر هسته ای با طرف غربی هموار سازد. هرچند عراقچی دیروز در سخنانی تلاش کرد تا سخنان موگرینی را نادرست جلوه دهد اما خود او هم صراحتا از امکان شروع گفتگوهای غیر هسته ای در صورت اجرای کامل برجام آنهم به استناد همین نیم بند سخن گفت که همین گفته به طور تلویحی تایید سخنان موگرینی است. تفسیر سخنان عراقچی این است که دولتیها با چنین بندی به دنبال تسهیل مسیر گفتگوهای غیر هسته ای و حفظ کانال دیپلماتیک بودند که با بدعهدی امریکا در اجرای برجام تیرشان به سنگ خورد! این مسئله را البته موگرینی هم در ابتدای سخنان خود تایید میکند. او صراحتا از قصد دولت برای استفاره از برجام مقابل جناح رقیب و در جذب افکار عمومی ایران برای تعامل با دنیا [ مذاکرات جدید ] سخن میگوید.
با یادآوری سخنان هاشمی در اشاره تلویحی به خلعسلاح ( با مثال ژاپن و آلمان ) و یا توجه به سخنان روحانی در مناظرات در مورد امادگی ایران برای مذاکرات غیر هسته ای، همچنین بازخوانی مقاله روزنامه ارمان در جهت لزوم مذاکره امنیتی، سخنان بسیار عجیب موگرینی قابل باور خواهد بود. از طرفی تلاش دولت در جهت تصویب کنوانسیون خطرناک تامین مالی تروریسم هم مزید علت است تا از کنار این اتفاقات به سادگی عبور نکنیم؛ اتفاقاتی که ممکن است کشور را تا مرز خلع سلاح و حمله نظامی پیش ببرد. باید پرسید ظریف با چه حقی و با چه هدفی، از اعتماد نظام به او در جهت پیشبرد اهداف جناحی استفاده کرده و به دست خودبه اضافه کردن چنین بندی به برجام، کشور را در لبه پرتگاه مذاکره بر سر امنیت کشور قرار داده است؟
∎
الف- موگرینی علت حمایت اروپا از برجام را به دو عامل مرتبط میداند. عامل اول از دید او تعامل گستردهی اقتصادی ایران و اروپا است که به یمن برجام برای اروپا نفع فراوانی به همراه داشته. رشد چندصد درصدی صادرات اروپا به ایران گواه سخنان موگرینی است. اروپا نمیخواهد منفعت حاصل از بازار ایران را از دست دهد بنابراین از برجام حمایت میکند. نکته دیگری که صراحتا در سخنان موگرینی بهعنوان علت دوم حمایت اروپا از برجام ذکر شد، جلوگیری برجام از قدرت یافتن تندرو هاست.[ انقلابیها ]. موگرینی به طور واضح اعلام میکند که تضعیف برجام بهنفع تندرو ها خواهد بود و اروپا ازین مسئلهبه شدت نگران است.
پرسشی که در اینجا هر ذهن منصفی را به خود درگیر میکند این است که چرا موگرینی با این صراحت علیه جریان ارزشی سخن پراکنی میکند و موفقیت جریان اصلاحات را بهنفع اروپا میداند؟ مگر اصلاحطلبان برای اروپا چه سودی دارند و انقلابیها مقابل کدام سلطهخواهی اروپاییها ایستادهاند؟ این حمایتهای گاه و بیگاه اروپاییها و شخص ترامپ از جریان اصلاحات اگر موید برخی اتفاقات پشت پرده نباشد، لااقل گواه خطر اصلاحطلبان برای منافع ملی و نفع آنها برای دشمن است.
ب- نماینده اتحادیهاروپا در مذاکرات هسته ای در بخش دیگری از سخنان خود، علنا وجود اختلاف آمریکا و اروپا بر سر لزوم عقبنشینی ایران در حوزههای غیرهستهای را انکار میکند. او در توضیح تفاوت نگرش آمریکا و اروپا در این زمبنه تشریح میکند که ایالاتمتحده بدنبال الحاق محدودیت موشکی و منطقهای برای ایران در برجام است اما اروپا معتقد است برای این منظور نگارش توافق مجزایی نیاز است! این سخنان بهخوبی روشن میسازد که اروپاییها و امریکاییها تنها بر سر اینکه محدودیت امنیتی بر ایران خارج برجام باشد یا داخل ان اختلاف نظر دارند و نه در اصل موضوع؛ بنا براین ذوق زدگی بعضی سیاسیون از موضع اروپایی ها در حالت خوشبینانه حماقت است ( البته اگر خیانت نباشد! )
موگرینی با همین سخنان ادعای شکاف بین آمریکا و اروپا را رد میکند و بر عزم جدی اروپا برای عقب نشاندن ایران در حوزه امنیتی به وسیله تعامل با امریکا تاکید میکند.
سخنان موگرینی اگر در کنار بیانیه مشترک چند روز پیش سه کشور اروپایی مبنی بر لزوم عقب راندن ایران در زمینه های غیرهستهای قرار بگیرد، برای صاحبان تئوری شکاف امریکا و اروپا چیزی جز خجالت باقی نمیگذارد. آنها که چند ماهی است بر لزوم پناه اوردن به اروپا مقابل امریکا تاکید دارند چه پاسخی برای سخنان موگرینی خواهند داشت؟ سخنانی که صراحتا بر هم نظر بودن اروپا و آمریکا بر سر تسلیم ایران در حوزه امنیتی و نظامی تاکید میکند.
ج- مهمترین قسمت سخنان موگرینی اما نکتهای است که او آنرا راز مینامد. مسئول سیاستخارجه اروپا در ادامه سخنان خود از تلاش هیئت ایرانی برای قرارگیری بندی در برجام سخن میگوید که تشریح آن از علل تلاش عجیب و غریب دولت برای تصویب این توافق رمزگشایی میکند. اشاره او به بندی از مقدمه برجام است که در کمال تعجب، اجرای کامل برجام را موجب کمک به تامین صلح و امنیت بین المللی میداند. تفسیر موگرینی از این بند به گفته خود او این است که برجام زمینهساز شروع گفتگوها بر سر مسائل منطقهای، موشکی و امنیتی خواهد بود. جالب است بدانیم این بند همان بندی است که آمریکایها از آن در جهت اثبات نقض برجام توسط ایراناستفاده میکنند. آنها معتقدند از آنجایی که فعالیت موشکی و امنیتی ایران تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی است و برجام در مقدممه خود خواستار تامین صلح و امنیت شده پس ایران برجام را نقض کرده است! این نکته به وضوح در سخنتن مقامات آمریکایی تکرار شده است.
جالب تر از آنچه گفتهشد این است که طبق شهادت موگرینی، طرفی که به اضافه شدن این بند در برجام اصرار داشت هیئت ایرانی بود. اما چرا؟! بر اساس آنچه از شواهد مشخص است دولت برای شروع مذاکرات غیر هسته ای بی رغبت نبوده و ازین جهت در تلاش بود تا با اضافه شدن چنین بندی راه را برای شروع مذاکرات غیر هسته ای با طرف غربی هموار سازد. هرچند عراقچی دیروز در سخنانی تلاش کرد تا سخنان موگرینی را نادرست جلوه دهد اما خود او هم صراحتا از امکان شروع گفتگوهای غیر هسته ای در صورت اجرای کامل برجام آنهم به استناد همین نیم بند سخن گفت که همین گفته به طور تلویحی تایید سخنان موگرینی است. تفسیر سخنان عراقچی این است که دولتیها با چنین بندی به دنبال تسهیل مسیر گفتگوهای غیر هسته ای و حفظ کانال دیپلماتیک بودند که با بدعهدی امریکا در اجرای برجام تیرشان به سنگ خورد! این مسئله را البته موگرینی هم در ابتدای سخنان خود تایید میکند. او صراحتا از قصد دولت برای استفاره از برجام مقابل جناح رقیب و در جذب افکار عمومی ایران برای تعامل با دنیا [ مذاکرات جدید ] سخن میگوید.
با یادآوری سخنان هاشمی در اشاره تلویحی به خلعسلاح ( با مثال ژاپن و آلمان ) و یا توجه به سخنان روحانی در مناظرات در مورد امادگی ایران برای مذاکرات غیر هسته ای، همچنین بازخوانی مقاله روزنامه ارمان در جهت لزوم مذاکره امنیتی، سخنان بسیار عجیب موگرینی قابل باور خواهد بود. از طرفی تلاش دولت در جهت تصویب کنوانسیون خطرناک تامین مالی تروریسم هم مزید علت است تا از کنار این اتفاقات به سادگی عبور نکنیم؛ اتفاقاتی که ممکن است کشور را تا مرز خلع سلاح و حمله نظامی پیش ببرد. باید پرسید ظریف با چه حقی و با چه هدفی، از اعتماد نظام به او در جهت پیشبرد اهداف جناحی استفاده کرده و به دست خودبه اضافه کردن چنین بندی به برجام، کشور را در لبه پرتگاه مذاکره بر سر امنیت کشور قرار داده است؟