شناسهٔ خبر: 22990104 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

ریشه‌یابی مناقشات این روزهای ساکنان خیابان بهشت

تهران قربانی یک دعوای سیاسی

صاحب‌خبر - «استیــضاحــش کنید.» این توصیه یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب به اعضای شورای شهر در مواجهه با شهردار تهران است. اعضای شورایی که بعد از پیچ‌و‌تاب‌های فراوان بالاخره موفق شدند دسته‌جمعی با پرچم لیست امید راهی بهشت شوند. ماه عسل این شورا و شهردار منتخب‌شان اما حالا به نظر می‌رسد خیلی زود تمام شده. انتقادات، کشمکش‌ها و اختلافات میان این دو ظاهرا کار را به جاهای باریک رسانده است. به جایی که حالا نسخه «پایان تلخ به جای تلخی بی‌پایان» تجویز می‌شود. قصه شورای شهر پنجم تهران اما سر دراز دارد. در گام اول و با آغاز فرآیند انتخابات بنا بر آن شد که700 نفر از داوطلبان تایید صلاحیت شده رزومه خود را برای شورای عالی اصلاح‌طلبان ارسال کنند؛ ارسال رزومه با امضای میثاق‌‌نامه‌ای همراه بود که البته خیلی‌ها به آن پایبند نماندند. طبق قرار قبلی چنانچه هریک از نامزدها در فهرست نهایی قرار نمی‌گرفت باید سازوکار این جریان برای ارائه فهرست را پذیرفته و از حضور مستقل در انتخابات خودداری می‌کرد. این فهرست بعدها به 150 نفر و در ادامه به 42 نفر تقلیل پیدا کرد. لیست 42 نفره با واکنش‌های متفاوتی همراه بود و انتقادات زیادی را نسبت به عملکرد شورای عالی اصلاح‌طلبان و رئیس آن بر انگیخت. فشارهایی که حتی اشک عارف را درآورد. رئیس فراکسیون امید که در برابر شائبه دستکاری برخی اعضای شورای عالی در امتیازات کاندیداها وجابه‌جایی آنها و همچنین چگونگی انتخاب فهرست 42 نفره بیش از همه تحت فشار بود همایشی که به میزبانی ناهید خداکرمی، عضو لیست امید برگزار شده بود گفت که خودش هم به‌عنوان رئیس شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان فقط 24 ساعت زودتر از سایرین از لیست 42 نفره مطلع شده است. عارف حین توضیح این موضوع به گریه افتاد که در همان مقطع زمزمه‌هایی مبنی‌بر وجود برخی فشارها برای انداختن پیامدهای مهندسی لیست به گردن او به گوش می‌رسید. حرف و حدیث‌هایی که البته با اعلام لیست 21 نفره به اوج خود رسید. لیستی که نام‌های آشنایی چون محمد حقانی، محمدمهدی تندگویان، غلامرضا انصاری، فاطمه دانشور، احمد حکیمی‌پور، اسماعیل دوستی، محسن سرخو، عبدالحسین مختاباد، ولی‌‌ا... شجاع‌پوریان، احمد دنیامالی، ابراهیم اصغرزاده، محمدعلی زم، محمود علیزاده‌طباطبایی، محسن مهرعلیزاده، داریوش قنبری، یاشار سلطانی و... در آن به چشم نمی‌خورد. در این میان برخی فهرست نهایی را متاثر از سهم بالای بعضی احزاب خواندند و گروهی دیگر این موضوع را به پای مدیریت ضعیف محمد‌رضا عارف بر کلیت لیست نوشتند. نگاه دیگری هم البته وجود داشت که قائل به آن بود که شناخته‌ شده نبودن افراد حاضر در لیست، ناشی از تخصص‌گرایی دست‌اندرکاران آن بوده و نباید این موضوع را حمل بر موضوعات سیاسی دانست. همان زمان یکی از خبرگزاری‌ها در گزارشی نوشت: «اعضای شورای شهر در چهار سال حضور در شورا نزدیک به ۲۴۰ میلیون تومان حقوق دریافت می‌‌کنند ولی این کرسی‌ها گاهی از سوی لیست امید به قیمت دو میلیارد تومان خرید و فروش شده؛ آیا قصد فقط خدمت به مردم است؟» در ادامه این گزارش همچنین آمده بود که فاطمه دانشور، عضو اصلاح‌طلب شورای اسلامی شهر تهران به یکی از رسانه‌‌ها گفته: «برای اینکه مرا در لیست امید در پنجمین دوره انتخابات شوراها قرار دهند تقاضای دو میلیارد تومان کردند و چون این پول را ندادم، اسم مرا از لیست خط زدند.» در نهایت انتقادات تا جایی بالا گرفت که حتی با وجود حمایت رئیس دولت اصلاحات از لیست امید همچنان برخی معتقد بودند که این لیست به خاتمی هم تحمیل شده است. رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی در این‌باره به سایت «انتخاب» گفت خاتمی را زیر فشار گذاشتند تا لیست را تایید کند. براساس ادعای منتجب‌نیا همان‌ها که لیست را بسته بودند می‌خواستند شهردار خودشان را به شورا تحمیل کنند. اتفاقات این روزها شاید بیش از همه صحبت‌های آن روز منتجب‌نیا را به ذهن متبادر کند. به هر ترتیب اعضای شورای شهر ظاهرا امروز خیلی سر سازگاری با هم ندارند و این را می‌شود از لابه‌لای بگومگوهای همسایه‌های ساکن بهشت فهمید. هنوز معلوم نیست رأی یکدست اعضای شورا به منتخب‌شان که لابد به خاطر اقناع کامل نسبت به برنامه‌های تفصیلی‌اش رقم خورد چرا اینقدر زود به اینجا رسید. به نظر می‌رسد ریشه اتفاقات اخیر در صحن شورای شهر را در جای دیگری هم بتوان جست‌وجو کرد. در فضایی که بانیان لیست امید رفته‌رفته در حال فاصله‌گذاری از روحانی هستند، جدا کردن حساب اعضای این لیست از آقای شهردار نباید چندان محل تعجب باشد. اختلافات میان دولت و حامیان اصلاح‌طلب آن که حالا به لطف رسانه‌های پرشمار تقریبا چیز ناگفته‌ای درخصوص آن باقی نمانده حالا در بستر مناسبات شهردار نزدیک به دولت و منتخبان اصلاح‌طلب در حال سرریزشدن است. فرجام این اختلافات اما هرچه باشد برای مردم ثمری ندارد. مردم تهران با نظر به سرنوشت شورای شهر اول خاطرشان هست که این راه به ترکستان است. تعابیری از این دست که شهرداری و شورای شهر جای سیاسی کاری نیست هنوز فراموش نشده. با این وصف بد نیست دست‌اندرکاران مدیریت شهری هم قدری حافظه خود را تقویت کنند.

نظر شما