به گزارش صبحانه،یک اقتصاددان با بیان اینکه در بخش هزینههای بودجه ۱۳۹۷ انتقادات جدی وجود دارد، گفت: برخی دستگاهها هستند که رسما دولت را میدوشند و مشخص نیست که به اندازهای که بودجه میگیرند، بهرهوری و کارایی دارند یا خیر. انتظار از دولت این است که با حساب و کتاب و انجام کار کارشناسی بودجه این دستگاهها را تعدیل کنند.
آلبرت بغزیان، درباره لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ چنین توضیح داد: درباره افزایش درآمد مالیاتی به ۱۳۱ هزار میلیارد تومان باید بگویم که اگر ظرفیت مالیاتی کشور را در نظر بگیریم، این میزان منطقی است. یعنی اگر بر مبنای درآمدی که در کشور ایجاد میشود، با ضریبی نرخ مالیاتی که میتوان از آن اخذ شود، در نظر گرفته شود، ظرفیت دریافت ۱۳۱ هزار میلیارد تومان وجود دارد ولی حالا میتوان بررسی کرد که آیا مالیاتی که افراد پرداخت میکنند، به نظر آنها به حق است یا خیر؟
وی ادامه داد: در سالهای گذشته وضعیت این گونه بوده که با توجه به رکود اقتصادی حاکم بر کشور و همچنین معاف بودن بخشی از معاملات و بالا بودن تعداد فراریان مالیاتی همواره کسانی که مالیات پرداخت میکردند، احساس میکردند به آنها اجحاف شده است. بسیاری معتقد بودند که تا زمانی که افرادی هستند که درآمدهای کلان دارند و از زیر پرداخت مالیات فرار میکنند و همچنین کسانی هستند که تحت عناوین مختلف از پرداخت مالیات معاف هستند، چه دلیلی دارد که فشار اخذ مالیات بر کسانی تحمیل شود که درآمدهای چندانی ندارند.
این استاد اقتصاد در ادامه سخنانش گفت: این وضعیت در حالی وجود دارد که مالیات ابزاری در جهت ایجاد عدالت توزیعی، محسوب میشود به این ترتیب که از ثروتمندان جامعه مبالغی دریافت شود و به دهکهای پایین درآمدی اعطا شود، در قالب بستههای حمایتی و ... ولی حالا میبینیم که چنین نگاهی به نظام عملیاتی در ایران وجود ندارد.
بغزیان گفت: در مجموع اگر بخواهم سیاست مالیاتی بودجه را بررسی کنم، باید بگویم که در بودجه مشخص نیست این افزایش مالیات به کدام بخشها قرار است تحمیل شود و آیا این افزایش مالیات منجر به افزایش قیمتها میشود یا خیر؟ و همچنین آیا باعث کاهش انگیزه سرمایهگذاری می شود؟ بنابراین نمیتوانم بگویم که افزایش سقف درآمدهای مالیاتی لزوما سیاست درستی و در جهت بهبود وضعیت اقتصادی کشور بوده است یا نه ولی میتوانم بگویم که ظرفیت چنین دریافتی وجود دارد به شرط اینکه دولت از بخشهایی مالیات بگیرد که مالیات نمیدهند، درآمدهای بالا دارند و منابع حاصل از دریافت مالیات را هم درست خرج کنند. مثلا اینکه منابع ارزان در اختیار تولیدکننده قرار دهند.
او به بخش هزینههای دولت هم اشاره کرد و گفت: دولت معمولا در بخش هزینهها متممهایی اضافه میکند که منجر به ریخت و پاشهای بودجهای می شود. انتظار میرود که دولت اهتمام بیشتری در مدیریت هزینههای خود کرده و با برقراری انضباط مالی مانع از آن شود که منابع مالی کشور به هدر رود.
این استاد اقتصاد درباره قیمت ارز گفت: من بارها گفتهام که افزایش نرخ ارز برای اقتصاد ایران مانند سم خطرناک است. طبیعتا عدهای از افزایش آن حمایت میکنند ولی به نظر من افزایش نرخ ارز تبعات ناخوشایندی برای اقتصاد ما دارد از جمله آنکه منجر به گرانشدن واردات شده و به این ترتیب در قیمت تمام شده محصولات تولید داخل هم تاثیر گذاشته و تورم ایجاد میکند. در نتیجه انتظار از دولت این است که با سیاستهای ارزی به جا و درست مانع از جهش نرخ ارز شود که به نظر میرسد اراده برای تثبیت نرخ ارز اکنون کم شده و هر از گاهی جهش نرخ ارز اتفاق میافتد که نگرانکننده است.
بغزیان در تحلیل سیاستگذاری یارانهای بودجه ۱۳۹۷ نیز به این نکات اشاره کرد که از ابتدا سیاست مربوط به یارانه درست اجرا نشد و به جای اینکه به اقشار آسیبپذیر جامعه اختصاص پیدا کند، به همه افراد تخصیص داده شد و منجر به آن شد که افرادی یارانه دریافت کنند که به آن نیازی نداشتند و به این ترتیب در منابع مالی اتلاف ایجاد شد. در عین حال یکی از ایراداتی که به نحوه اجرا و ادامه سیاستهای مربوط به هدفمندی یارانهها وجود دارد این است که با توجه به نرخ تورم میبایست در سالهای گذشته یارانه اقشار فرودست جامعه افزایش مییافت ولی چنین نشد. فراموش نکنیم که در سالهای گذشته محمدباقر نوبخت اعلام کرده که اگر دولت اقشاری که نیازمند یارانه نیستند را شناسایی کند، یارانهای که به آنها داده است نیز پس خواهد گرفت. نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد بلکه دولت یازدهم نیز پنج سال به همان افرادی که به یارانه نیاز نداشتند، یارانه داد.
او افزود: به هر حال دولت باید نه از طریق شیوههایی مانند اظهار داوطلبانه و ... بلکه خود از طریق شناسایی داراییهای افراد، کسانی که مستحق نبودند را حذف میکرد و در عوض یارانه کسانی که مستحق بودند را به شیوههای مختلف افزایش میداد.
این اقتصاددان نیز درباره قیمت بنزین نیز چنین توضیح داد: شخصا موافق افزایش قیمت بنزین به صورت منطقی هستم. به شرط اینکه این افزایش قیمت منطقی و با مطالعه صورت گیرد. خودروساز هم دیگر باید به خودش آمده و در جهت افزایش کیفیت خودروهایش اقدام کند. به این ترتیب که خودروهای بهتری ساخته شوند تا مصرف بنزین کاهش پیدا کند. به هر حال باید جمیع جوانب در نظر گرفته شده و سیاست متناسبی در خصوص افزایش قیمت بنزین لحاظ شود.
بغزیان در ادامه سخنانش در پاسخ به واکنش عمومی نسبت به بودجه برخی نهادها و بنیادها اظهار کرد: به هر حال دستگاههایی هستند که معافیت مالیاتی دارند در عین حال ردیف بودجه هم میگیرند و برخی دستگاههای دیگر هم هستند که مشخص نیست که متناسب با بودجهای که میگیرند، کارایی دارند یا خیر. اکنون برخی دستگاهها وجود دارند که دولت را میدوشند. در نتیجه چنین وضعیتی ممکن است انتقاداتی را برانگیزد و زمان آن رسیده است که دولت بررسی و حساب و کتابهای لازم را انجام دهد و بودجهها هدفمند تخصیص داده شود.
منبع:ایسنا
∎
آلبرت بغزیان، درباره لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ چنین توضیح داد: درباره افزایش درآمد مالیاتی به ۱۳۱ هزار میلیارد تومان باید بگویم که اگر ظرفیت مالیاتی کشور را در نظر بگیریم، این میزان منطقی است. یعنی اگر بر مبنای درآمدی که در کشور ایجاد میشود، با ضریبی نرخ مالیاتی که میتوان از آن اخذ شود، در نظر گرفته شود، ظرفیت دریافت ۱۳۱ هزار میلیارد تومان وجود دارد ولی حالا میتوان بررسی کرد که آیا مالیاتی که افراد پرداخت میکنند، به نظر آنها به حق است یا خیر؟
وی ادامه داد: در سالهای گذشته وضعیت این گونه بوده که با توجه به رکود اقتصادی حاکم بر کشور و همچنین معاف بودن بخشی از معاملات و بالا بودن تعداد فراریان مالیاتی همواره کسانی که مالیات پرداخت میکردند، احساس میکردند به آنها اجحاف شده است. بسیاری معتقد بودند که تا زمانی که افرادی هستند که درآمدهای کلان دارند و از زیر پرداخت مالیات فرار میکنند و همچنین کسانی هستند که تحت عناوین مختلف از پرداخت مالیات معاف هستند، چه دلیلی دارد که فشار اخذ مالیات بر کسانی تحمیل شود که درآمدهای چندانی ندارند.
این استاد اقتصاد در ادامه سخنانش گفت: این وضعیت در حالی وجود دارد که مالیات ابزاری در جهت ایجاد عدالت توزیعی، محسوب میشود به این ترتیب که از ثروتمندان جامعه مبالغی دریافت شود و به دهکهای پایین درآمدی اعطا شود، در قالب بستههای حمایتی و ... ولی حالا میبینیم که چنین نگاهی به نظام عملیاتی در ایران وجود ندارد.
بغزیان گفت: در مجموع اگر بخواهم سیاست مالیاتی بودجه را بررسی کنم، باید بگویم که در بودجه مشخص نیست این افزایش مالیات به کدام بخشها قرار است تحمیل شود و آیا این افزایش مالیات منجر به افزایش قیمتها میشود یا خیر؟ و همچنین آیا باعث کاهش انگیزه سرمایهگذاری می شود؟ بنابراین نمیتوانم بگویم که افزایش سقف درآمدهای مالیاتی لزوما سیاست درستی و در جهت بهبود وضعیت اقتصادی کشور بوده است یا نه ولی میتوانم بگویم که ظرفیت چنین دریافتی وجود دارد به شرط اینکه دولت از بخشهایی مالیات بگیرد که مالیات نمیدهند، درآمدهای بالا دارند و منابع حاصل از دریافت مالیات را هم درست خرج کنند. مثلا اینکه منابع ارزان در اختیار تولیدکننده قرار دهند.
او به بخش هزینههای دولت هم اشاره کرد و گفت: دولت معمولا در بخش هزینهها متممهایی اضافه میکند که منجر به ریخت و پاشهای بودجهای می شود. انتظار میرود که دولت اهتمام بیشتری در مدیریت هزینههای خود کرده و با برقراری انضباط مالی مانع از آن شود که منابع مالی کشور به هدر رود.
این استاد اقتصاد درباره قیمت ارز گفت: من بارها گفتهام که افزایش نرخ ارز برای اقتصاد ایران مانند سم خطرناک است. طبیعتا عدهای از افزایش آن حمایت میکنند ولی به نظر من افزایش نرخ ارز تبعات ناخوشایندی برای اقتصاد ما دارد از جمله آنکه منجر به گرانشدن واردات شده و به این ترتیب در قیمت تمام شده محصولات تولید داخل هم تاثیر گذاشته و تورم ایجاد میکند. در نتیجه انتظار از دولت این است که با سیاستهای ارزی به جا و درست مانع از جهش نرخ ارز شود که به نظر میرسد اراده برای تثبیت نرخ ارز اکنون کم شده و هر از گاهی جهش نرخ ارز اتفاق میافتد که نگرانکننده است.
بغزیان در تحلیل سیاستگذاری یارانهای بودجه ۱۳۹۷ نیز به این نکات اشاره کرد که از ابتدا سیاست مربوط به یارانه درست اجرا نشد و به جای اینکه به اقشار آسیبپذیر جامعه اختصاص پیدا کند، به همه افراد تخصیص داده شد و منجر به آن شد که افرادی یارانه دریافت کنند که به آن نیازی نداشتند و به این ترتیب در منابع مالی اتلاف ایجاد شد. در عین حال یکی از ایراداتی که به نحوه اجرا و ادامه سیاستهای مربوط به هدفمندی یارانهها وجود دارد این است که با توجه به نرخ تورم میبایست در سالهای گذشته یارانه اقشار فرودست جامعه افزایش مییافت ولی چنین نشد. فراموش نکنیم که در سالهای گذشته محمدباقر نوبخت اعلام کرده که اگر دولت اقشاری که نیازمند یارانه نیستند را شناسایی کند، یارانهای که به آنها داده است نیز پس خواهد گرفت. نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد بلکه دولت یازدهم نیز پنج سال به همان افرادی که به یارانه نیاز نداشتند، یارانه داد.
او افزود: به هر حال دولت باید نه از طریق شیوههایی مانند اظهار داوطلبانه و ... بلکه خود از طریق شناسایی داراییهای افراد، کسانی که مستحق نبودند را حذف میکرد و در عوض یارانه کسانی که مستحق بودند را به شیوههای مختلف افزایش میداد.
این اقتصاددان نیز درباره قیمت بنزین نیز چنین توضیح داد: شخصا موافق افزایش قیمت بنزین به صورت منطقی هستم. به شرط اینکه این افزایش قیمت منطقی و با مطالعه صورت گیرد. خودروساز هم دیگر باید به خودش آمده و در جهت افزایش کیفیت خودروهایش اقدام کند. به این ترتیب که خودروهای بهتری ساخته شوند تا مصرف بنزین کاهش پیدا کند. به هر حال باید جمیع جوانب در نظر گرفته شده و سیاست متناسبی در خصوص افزایش قیمت بنزین لحاظ شود.
بغزیان در ادامه سخنانش در پاسخ به واکنش عمومی نسبت به بودجه برخی نهادها و بنیادها اظهار کرد: به هر حال دستگاههایی هستند که معافیت مالیاتی دارند در عین حال ردیف بودجه هم میگیرند و برخی دستگاههای دیگر هم هستند که مشخص نیست که متناسب با بودجهای که میگیرند، کارایی دارند یا خیر. اکنون برخی دستگاهها وجود دارند که دولت را میدوشند. در نتیجه چنین وضعیتی ممکن است انتقاداتی را برانگیزد و زمان آن رسیده است که دولت بررسی و حساب و کتابهای لازم را انجام دهد و بودجهها هدفمند تخصیص داده شود.
منبع:ایسنا