صاحبخبر - زهرا داستانی
تا کنون 6 سرشاخه کارون به طور کامل به مقاصد مختلف فلات مرکزی ایران انتقال یافته و تلاش بر انتقال آبهای کارون به سایر مقاصد ادامه دارد. آغاز دهمین پروژه انتقال آب از این رودخانه به همین چند روز اخیر باز میگردد، نامهای که عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به منظور انتقال حداقل 60 متر مکعب آب در ثانیه (1.860 میلیارد متر مکعب در سال) از کارون به طور مستمر برای ورود به اروندرود به معاون اول ریاست جمهوری به صورت محرمانه ارسال کرده است. حکمی که طی آن اعلام شده که خوزستان آب مازاد دارد و میتوان اقدامات لازم برای انتقال آب بین حوزهای از این رودخانه صورت گیرد. گرچه 9 پروژه دیگر انتقال آب کارون با مخالفتهای بسیار فعالان و مردم محلی خوزستان همراه بوده اما موافقت این بار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با دهمین پروژه انتقال آب با واکنش شدید نمایندگان استان خوزستان در مجلس روبهرو شد و حواشی بسیاری را با خود همراه کرد. با این حال به نظر میرسد که تصمیم اخیر سازمان حفاظت محیط زیست راه را برای نجات خوزستان پیچیدهتر از گذشته کرده است.
این روزها در فضای مجازی و در کانالهای فعالان محیط زیست حرف از انتشار نامهای است که برخی از نمایندگان استان خوزستان را وادار به واکنش کرده است. مهمترین واکنش به این خبر به انتشار یک فیلم ختم شده که دست به دست در فضای مجازی میچرخد، فیلمی از جدل عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و نماینده مردم خوزستان در مجلس. کلانتری در واکنش به سخن اعتراضی این نماینده از موافقت او با انتقال آب کارون میگوید: «مگر من معصومه ابتکار هستم!» جملهای که سبب شده تا بسیاری از کاربران توییتر پستهایی را با هشتگ مگر من ابتکار هستم، در فضای مجازی به اشتراک بگذارند و حتی تمامی نمایندگان خوزستان در جلسه شورای اداری که با حضور معاون اول رئیس جمهوری برگزار شده بود بعد از تلاوت قرآن به نشانه اعتراض به حضور کلانتری در جلسه و موضوع انتقال آب کارون جلسه را ترک کنند. اما این موج اعتراضات به یک نامه محرمانه برای چیست؟
9 پروژهای که آب را از 6 سرشاخه رود کارون منتقل میکند؟
ماجرای انتقال آب کارون داستانی طول و دراز دارد، داستانی که تا کنون سبب اجرای 9 پروژه برای انتقال آب از 6 سرشاخه کارون به طور کامل شده است که تا به امروز انتقال آن ادامه دارد. تاریخ و نام پروژهها و مصارف آن به شرح زیر است:
تونل اول کوهرنگ از سال 32 تا کنون به مقصد زاینده رود برای مقاصد کشاورزی و صنعتی در حال انتقال دائم
تونل دوم کوهرنگ از سال 68 تا کنون به مقصد زاینده رود برای مقاصد صنعتی و کشاورزی در حال انتقال دائم
تونل چشمه لنگان از سال 84 تا کنون به مقصد زاینده رود برای مقاصد کشاورزی و صنعت در حال انتقال دائم
آب سد کمال صالح از رود تیره سرشاخه کارون ( دز) از سال 90 تا کنون به مقصد اراک برای صنایع در حال انتقال دائم
تونل خدنگستان از سال 92 تا کنون به مقصد زاینده رود برای مقاصد کشاورزی و صنعت در حال انتقال دائم
تونل انتقال آب سرشاخه کارون ( دز) از الیگودرز به گلپایگان اصفهان و قم رود از سال 95 تا کنون برای مقاصد شرب؛ و صنعت و ...در حال انتقال دائم بیش از حد شرب انتقال آب انجام شده است.
تونل سوم کوهرنگ به عنوان هفتمین سرشاخه انتقالی کارون؛ تکمیل شده است و حتی قبل از احداث سد آماده پمپاژ به مسیر زاینده رود برای مقاصد کشاورزی و صنعت
تونل بهشت آباد به عنوان هشتمین تونل ویرانگر انتقال آب کارون در حال لوله گذاری از مقاصد یزد و کرمان و اصفهان برای توسعه صنایع آب بر در فلات مرکزی
تونل ونک سولگان به عنوان نهمین سرشاخه انتقالی کارون مجوز دریافت کرده تا آب کارون را در اقدامی فاجعه بار اقتصادی برای کشاورزی به رفسنجان انتقال دهد.
دهمین پروژه که هنوز پروژهای کاغذی محسوب میشود، قرار است حداقل 60 متر مکعب آب در ثانیه (1.860 میلیارد متر مکعب در سال) از کارون به طور مستمر وارد اروندرود کند. آبی که به گفته عیسی کلانتری، میتواند به بخشهای زیست محیطی و تالابها انتقال داده شود و حق آبه تالابها را تامین کند.
چرا مردم خوزستان با انتقال آب کارون مخالفند؟
انتقال آبهای خوزستان به مقاصد فلات مرکزی که پیشتر با هدف مصرف شرب آغاز شد حالا به کشت و صنعت در سایر استانها منتج شده است. انتقال آبی که به دلیل هزینه گزافش هر گونه تولید صنعتی و کشاورزی را کاملا غیر اقتصادی میکند و سبب میشود تا هزینه تولید محصولات صنعتی و کشاورزی بیش از هزینه فروش تمام شود. از سوی دیگر معیشت و کشاورزی و زندگی مردم حاشیه کارون را به خطر انداخته و باعث افزایش ریزگردهای داخلی خوزستان شده است. هژیر کیانی، دبیر انجمن دوستاران طبیعت و محیط زیست خوزستان در این باره به «ابتکار» میگوید: شاید روزگاری مردم ناآگاهی کافی و حساسیت روی آب نداشتند چون تاثیر آنچنانی روی معیشت شان نداشته است ولی من به عنوان یک ماهیگیر در هورالعظیم یا شادگان یا به عنوان یک کشاورز در پایین دست رودخانه زهره در هندیجان و هر جای دیگری در استان خوزستان وقتی مشاهده میکنم که معیشتم در فرآیند سدسازی تضعیف شده و نخبگان استان و فرزندانم از استان کوچک میکنند و به عنوان یک شهروند نمیتوانم تنفس عادی داشته باشم ارزش آب را میفهم. در 5 سال گذشته 200 هزار نفر از استان خوزستان به دلیل پیامدهای زیست محیطی ناشی از بهرهکشی رودخانههای خوزستان کوچ کردهاند. ریزگردها هم یکی دیگر از عوامل اصلی کوچ اجباری مردم از خوزستان است.
پیامدهای امنیتی یک تصمیم
کیانی به پیامدهای دیگر این تصمیم اشاره میکند و میگوید: هر گونه بارگذاری جدید روی رودخانه کارون نه علمی است و نه منطقی و نه بدون پیامد اجتماعی، اقتصادی و امنیتی. انتقال آب کارون قطعا پیامدهای امنیتی در شکل کلان خواهد داشت. وقتی استان استراتژیک ایران به خاطر رفتارهای ضد محیطی خالی از سکنه میشود قطعا پیامدهای امنیتی خواهد داشت. او میافزاید: کارون توان بارگذاری هیچ طرح جدیدی را ندارد. نه اینکه طرحهایی که تا پیش از این اجرا شده درست بوده یا از آبی که به مناطق دیگر منتقل میشده استفاده بهینه میشده است اما باید این واقعیت را فهمید که اگر مشکل آب زایندهرود و اصفهان به طور مثال با کارون حل میشد نیازی به طرح جدید انتقال آب نبود چرا که تونل یک و 2 کوهرنگ همچنان آب را به این مناطق منتقل میکنند پس چرا مشکل آب اصفهان حل نشده است. این نشان میدهد که انتقال آب بین حوزهای از پایه اشتباه است و تداوم آن میتواند آسیبزا باشد.
به نام شرب به کام صنعت
براساس آمارهایی که از نتایج انتقال آب کارون منتشر شده بخش از آبی که از کارون به مناطق فلات مرکزی منتقل میشود صرف کشاورزی و بخش مهمی از آن صرف صنایع اشباع شده فولادی میشود. مصارفی که مخالفت فعالان و مردم خوزستان را برانگیخته است. در حالی که عیسی کلانتری از بالا بودن مصرف آب در کشت و صنعت خوزستان سخن میگوید، آبی که از رودخانه مهم خوزستان به سایر استانهای فلات مرکزی منتقل میشود تا کنون بیشتر صرف کشت و صنعت شده و به رشد صنایع فولاد در استانهای دیگر کمک کرده است. کیانی در این باره میگوید: ما مشکلی با انتقال آب برای شرب مردم سایر استانها نداریم. اما مشکل اصلی این است که همیشه انتقال آب به نام آشامیدن ولی به کام صنایع اشباع شدهای بوده که برای مردم اصفهان دستاوردی نداشته و کشاورزی گران قیمتی که سودی ندارد و هنوز هم شاهد آن هستیم که خیل عظیمی از مردم اصفهان به دلیل بیآبی از استان خود مهاجرت میکنند.
علاوه بر اینکه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از هدر رفت آب در کشت و صنعت خوزستان سخن گفته، یکی از بندهای انتقال آب کارون کشت برنج در خوزستان ممنوع کرده است بدون آنکه جایگزینی برای آن مشخص کند. حال سوال این است که معیشت خوزستانیها قرار است از چه راهی تامین شود؟ آیا راه نجات خوزستان جلوگیری از کشت و انتقال آب است؟ این فعال محیط زیست میگوید: ما در کشور هیچ راهی جز کنترل هدر روی آب در بخش کشاورزی نداریم. وقتی میگوییم که 90-80 درصد از منابع آب کشور که پایه شرب نیز دارد در بخش کشاورزی مصرف میشود -بدون در نظر گرفتن 30 درصد آبی که به صورت ضایعات هدر میرود- با توجه به راندمان پایین آبیاری که به ندرت به 30 تا 40 درصد میرسد، حدود 40 درصد از کل منابع آبی کشور را در بخش کشاورزی هدر میدهیم. اگر بتوانیم با اصلاح الگوی کشت 10 درصد از این 40 درصد را در یک برنامه جامع اجرا کنیم، چند برابر به آب شرب همه نقاط ایران افزودهایم. در هدر رفت آب به خوزستان و اصفهان و کرمان محدود نمیشود، در تمامی نقاط ایران با این مشکل مواجه هستیم و همه ما در این فرآیند با بیتفاوتی و بیبرنامگیهایمان مقصریم.
راه نجات خوزستان خیلی پیچیده نیست، پیچیدهاش نکنید
او میگوید: نجات خوزستان خیلی پیچیده نیست. گاهی مدیران ما به دلیل اهداف سازمانی خود مسائل ساده را پیچیده میکنند و گاهی پیچیدهترین مسائل را ساده میانگارند. پیامدهای زیست محیطی ناشی از بیآبی در خوزستان که زندگی مردم را مختل کرده، ساده و عادی نمایش داده میشود ولی از سوی دیگر راهکارهای ساده پیچیده میشوند. عیسی کلانتری 13 سال در بزرگترین سازمان کشور یعنی جهاد کشاورزی فعالیت میکرده اما در این مدت یکبار در راستای هدر روی آب در کشاورزی کشاورزان را آموزش ندادهاند.
سوالاتی درباره یک نامه محرمانه
چرا نامه انتقال آب محرمانه به دست معاون رئیس جمهوری رسید؟ این سوالی که افکار عمومی به دنبال پاسخ آن است. آیا مهمترین منبع حیات مردم یک کشور محرمانه است؟ شورای عالی آب و شورای عالی محیط زیست تصمیمگیرندگان پروژههای انتقال آب در ایران هستند اما این بار نامه از سوی سازمان محیط زیست به معاون رئیس جمهوری ارسال شده است. آیا این پروژه ارزیابی زیست محیطی دارد؟ این سوالات هنوز بیپاسخ مانده است. کیانی در این باره میگوید: این یک واقعیت تلخ است که چینش اعضای شورای عالی آب و شورای عالی محیط زیست دولتی است و مردم نقش تعیین کنندهای در آن ندارند. بنابراین اینکه فکر کنیم دولتها ارزیابیهای زیست محیطی برمبنای علمی و مصلحت زیست محیطی دارد ساده انگاری است ولی ما ناچاریم که به حداقلهای قانونی تن دهیم چرا که معتقدیم که یک قانون ضعیف بهتر از بیقانونی است. واقعیت تلخی است که ارزیابیهای محیط زیستی مان ارزیابیهای علمی و مستدل نیست. بزرگترین سدها را افتتاح کردیم و بزرگترین فجایع محیط زیستی در ایران رخ داد. این فجایع نه تنها بدون ارزیابی زیست محیطی بلکه بدون پیوستهای اجتماعی و فرهنگی اتفاق افتادهاند. حالا گرچه هنوز کارهای اجرایی دهمین پروژه انتقال آب کارون آغاز نشده اما این اتفاق در حالی رقم خورده که آمار اعلام شده هواشناسی در سال آبی اخیر میگویند کارون با کاهش 75 درصدی بارش و آورد در سرشاخههای رودخانه مواجه بوده است. آیا هنوز هم انتقال آب درستترین کار است؟∎