در حالی که پیشتـــر اصلاحطلبان خود را باعث پیروزی روحانی در دو دوره انتخابات دولت یازدهم و دوازدهم معرفی میکردند، این روزها تلاش میکنند که از وی فاصله گرفته و حساب خود را از او جدا کنند.
پس از آنکه روحانی در دولت دوازدهم سکان اجرایی کشور را در دست گرفت و به سهمخواهیها و زیادهطلبی بسیاری از صاحبنظران و تحلیلگران سیاسی اعلام کردند که رابطه روحانی با اصلاحطلبان به تدریج زاویه میگیرد تا علاوه بر اینکه با صفبندی روشنی وارد فضای رقابت انتخاباتی ۱۴۰۰ شوند، ناکارآمدی دولت روحانی را به گردن نگیرند. حالا آنها نه تنها خود را از دولت جدا میدانند بلکه حتی چوب لای چرخ دولت هم میگذارند.
نشانههای سردی رابطه اصلاحطلبان
این روزها دررسانهها و اظهارات سران اصلاحطلب شاهد این سردی رابطه هستیم. از جمله میتوان به اظهارات رئیس فراکسیون امید مجلس در این رابطه اشاره کرد که یکی از شخصیتهای برجسته جریان اصلاحطلبی است.
محمدرضا عارف در دیدار شورای مرکزی جبهه اعتدالگرایان گفت: در ذات اصلاحات، منش و اعتدالی وجود دارد، شخصا «اعتدال» را یک گفتمان نمیدانم و شرایط زمانی ما را به مسیری برد که واژه «اعتدال» را به «اصلاحات» الصاق کردیم در حالیکه الزاما نیازی به این کار نبود چراکه در دل گفتمان اصلاحات، اعتدال نهفته است.
رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان افزود: در یک جبهه سیاسی هر حزبی باید وزن خود را در داخل آن جبهه سیاسی بشناسد و با توجه به وزن خود فعالیت کند و انتظاراتش را با توجه به وزن و جایگاه خود هماهنگ کند.
عارف پیش از این نیز تاکید کرده بود که در انتخابات سال ۹۸ مجلس با پرچم اصلاحطلبانه وارد میشویم یعنی ائتلاف نمیکنیم.
پیش از این هم خبری از جلسه محرمانه بزرگان اصلاحطلب منتشر شد که در آن جلسه حاضران و تئوریسینهای اصلاحطلب تئوری جدایی از دولت را به دلیل ناتوانی روحانی در بهبود وضعیت معیشتی مردم مطرح کردند تا با اجرای این برنامه از هزینهدادن برای دولت دوازدهم خودداری کنند.
آنها همچنین به این نتیجه رسیدند که باید در ماههای آینده آرام آرام از دولت فاصله گرفته و در انتخابات آتی شانس خود را امتحان کنند.
صادق زیباکلام نیز با اشاره به روابط اصلاحطلبان و روحانی را بسیار عمیقتر از وجود شکاف ارزیابی و در اینباره گفت: معتقدم که مساله فقط این نیست که بین اصلاحطلبان و دولت روحانی شکاف به وجود آمده است. من فکر میکنم مساله عمیقتر از این حرفهاست. اساسا یک سرخوردگی و یک احساس ناامیدی گسترده، نه تنها در بین اصلاحطلبان، بلکه در بین آن ۲۴ میلیونی که به روحانی رای دادهاند به وجود آمده است.
از سوی دیگر عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان در اینباره گفته است: هواداران دولت که در حزب اعتدال و توسعه تجسم پیدا کردهاند و پشت سر روحانی هستند، اگر مصالحسنجی نکنند و منافع ملی را در نظر نگیرند، برای همیشه از تاریخ سیاسی ایران حذف خواهند شد.
سخنانی چون، روحانی متعلق به خیمه اصلاحات نیست، ما اصلاحاتیها به هیچوجه نباید چک سفید به دولت بدهیم، از سوی چهرههای شاخص جریان اصلاحطلب بیان شده است.
سیاستی که جواب نمیدهد
اصلاحطلبان به خوبی میدانند که اگر عملکرد روحانی در دولت دوازدهم عملکرد خوبی نباشد با حمایتهای بیچون و چرای اصلاحطلبان از دولت اعتدال، این عملکرد به پای این جریان سیاسی نیز نوشته میشود به خصوص اینکه در بسیاری از مسئولیتهای اجرایی کشور اصلاحطلبان حضور دارند اما آنها برای اینکه خود را از روحانی جدا کرده و چهره منتقد به خود بگیرند شروع به گلایه کردهاند.
هر روزی که میگذرد با همین سیاست اصلاحطلبان انتقادات بیشتری را به دولت وارد خواهند کرد تا بتوانند به هدف خود یعنی پیروزی یک اصلاحطلب تمام عیار در انتخابات آینده دست پیدا کنند. آنها میخواهند به گونهای عمل کنند که امکان ایستادن در مقام حمله به دولت را داشته باشند و در افکار عمومی به جایگاه اصلاحات ضربه وارد نشود.
سعید حجاریان از تئوریسینهای اصلاحطلب میگوید: هرچند اصلاحطلبان در مجموع همراه و حامی دولت هستند اما دولت روحانی دولت اصلاحطلبان نیست و این جنبش سیاسی نمیتواند مسئولیت تمام عملکرد دولت را برعهده بگیرد.
اما نکته آنجاست که اصلاحطلبان در انتخابات دو دوره ریاست جمهوری اخیر یعنی سال ۹۲ و ۹۶ بیشترین تلاش خود را به کار بردند تا مردم را نسبت به رای دادن به حسن روحانی قانع کرده و از عملکردش دفاع کنند. اکنون این دفاع از عملکرد بار مسئولیتی است که بر دوش جریان اصلاحطلب است و اشتباهات دولت به حساب اصلاحطلبان نیز نوشته میشود. افکار عمومی رفتار آنها را فراموش نمیکند و اگر آنها مدعی شوند که در انتخابات ۹۲ نسبت به عملکرد روحانی آگاهی نداشتند در انتخابات اخیر نمیتوانند این ادعا را تکرار کنند.
اگرچه آنها قصد دارند با انتقادات تیز و تند خود از دولت مانع از توسعه این تفکر در جامعه شوند اما، مردم از خاطر نمیبردند که پس از روی کارآمدن روحانی چه در دولت یازدهم و چه در دولت دوازدهم اصلاحطلبان تلاشهای زیادی کردند تا پیروزی حسن روحانی را به نام خود ثبت کنند.
از جمله سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات سال ۹۳ در گفتوگو با یکی از رسانههای اصلاحطلب با بیان اینکه اصلاحطلبان حامی و ستون فقرات برنامههای روحانی هستند، تاکید کرد: اگر اصلاحطلبان بشکنند روحانی هم شکسته است چراکه وی با حمایت هاشمی و خاتمی و همچنین کنارهگیری عارف و بسیج اصلاحطلبان رای آورد.
از سوی دیگر اشرف بروجردی، معاون اجتماعی وزارت کشور در دولت اصلاحات سوم خردادماه امسال طی گفتوگویی با روزنامهای اصلاحطلب تصریح کرد: آقای روحانی هم میداند که آرای خود را مرهون جریان اصلاحطلبی است. اگر اصلاحطلبان به یاری روحانی نمیرفتند حداقل این بود که انتخابات به دور دوم میکشید و با اجماع کلی که به وجود آمد، اصلاحطلبان توانستند از این اتفاق جلوگیری کنند. بنابراین اصلاحطلبان سهم بزرگی در انتخاب آقای روحانی داشتند.
ابراهیم اصغرزاده یکی دیگر از فعالان سیاسی اصلاحطلب، اواخر دیماه ۹۳ در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامهای اصلاحطلب تصریح کرد: به طور کلی میتوان گفت نسبت اصلاحطلبان و جبهه اصلاحات به دولت آقای روحانی نسبت پدر به فرزندخوانده است.
محسن رهامی، مسئول کمیته هماهنگی اصلاحطلبان همچنین بهمنماه سال۹۳ در برنامه انتخابات شورای هماهنگی اصلاحطلبان در بندرعباس گفت: روحانی پیروزی خود را مدیون اصلاحطلبان است و نباید بگوید وامدار هیچ حزبی نیست.
بنابراین این پارادوکس و این عدم رعایت تقوای جمعی که از سوی اصلاح طلبان انتخاب شده است، گزینهای است که حتما بایستی مدنظر مردم و خواص کشور باشد. به این معنی که اتفاقا آنها بیش از روحانی مسئول محقق نشدن وعدهها و کمکاریهای دولت هستند و بایستی در این زمینه به مردم پاسخگو باشند. چون آنها تضمین روحانی بودند!
اصلاحطلبان مسئولیت اخلاقی حمایت از دولت را برعهده دارند، اگر آنها مسئول عملکرد دولت نیستند پس چه کسی مسئول است و تکلیف آنهمه عزّ و التماس به مردم برای رأی دادن به آقای روحانی چه میشود؟ در تمام کشورهای جهان هنگامی که یک جریان و یا حزب قصد دارد در انتخابات از یک فرد حمایت کند آبرو و حیثیت خود را به میدان میآورد. جریان اصلاحات نیز حیثیت و آبروی خود را به عملکرد آقای روحانی گره زده است. به همین دلیل آقای روحانی و تکتک کسانی که در مبارزات انتخاباتی برای آقای روحانی تبلیغ کردند باید در مقابل مردم پاسخگو باشند.
از فرزندخواندگی تا زاویه تدریجی
اصلاحطلبان مسئول کمکاری دولت
صاحبخبر -
∎