خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا / سرویس تحلیل سیاسی:
با اقدام گستاخانه رئیسجمهور آمریکا در به رسمیت شناخته شدن قدس شریف به عنوان پایتخت رژیم غاصب فلسطین اکنون امت اسلامی – عربی با یک رویداد مهم و آزمون تاریخی روبرو است که به یک رویارویی واقعی نیاز دارد و باید این تهدید بزرگ را به یک فرصت و پیروزی بزرگ تبدیل کنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: محمدحسین محترم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بنابراین اولا - براساس طرحی که کوشنر داماد ترامپ و دیوید فریدمن سفیر آمریکا در اسرائیل و سه یهودی دیگر با کمک بن سلمان ولیعهد عربستان تدوین کردهاند، آمریکا در تلاش برای «قانونی کردناشغال غیرقانونی سرزمین فلسطین» است و فلسطینیها باید:
1- از کل قدساشغالی صرف نظر کنند.
2- به ادامه شهرکسازی رژیم صهیونیستی رضایت دهند.
3-اراضی غیریکپارچه و غیرمنسجمی را بعنوان مناطق اسکان و کشور خود با پایتختی «ابو دیس» بپذیرند.
4- قبول کنند هیچ آواره فلسطینی حق بازگشت به این کشور را ندارد.
ثانیا - برای درک اهمیت احساس خطر درخصوص این تصمیم رئیسجمهور آمریکا باید گفت آمریکا با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، به این رژیم عملا اعلام کرد از حالا به بعد قدس تحت حاکمیت توست.
براین اساس:
1- فلسطینیهای ساکن قدس یا باید تابعیت اسرائیلی را مشابه فلسطینیهای ساکن در مناطق 1948 بپذیرند و از هویت خود دست بردارند و یا از قدس شرقی بیرون بروند.
2- اسرائیل از این به بعد با حاکمیت تمام بر قدس در مصادره و تخریب خانهها و املاک فلسطینیها بدون هیچگونه مانعی عمل و به توسعه شهرکهای صهیونیستینشین اقدام خواهد کرد و قدس را تحت عنوان «قدس بزرگ» به سمت کرانه باختری گسترش میدهد و طرح یهودیسازی کامل قدس را سریع به اجرا درخواهد آورد. چنان که وزیر مسکن این رژیم فقط چند ساعت بعداز به رسمیت شناختن قدس بعنوان پایتخت اسرائیل از سوی رئیسجمهور آمریکا طرح ساخت 14هزار واحد مسکونی جدید در منطقه«قدس بزرگ » از جمله در شهرکهای بخش شرقی قدساشغالی و منطقه کرانه باختری را کلید زد.
3- اکنون مقدسات اسلامی در بیتالمقدس از جمله مسجدالاقصی با افتادن به دست اسرائیلیها، در معرض خطر جدی قرار خواهند گرفت و خطر اینکه ناگهان اعلام کنند بهعلت حفاریهای زیرزمینی، مسجدالاقصی فرو ریخت، وجود دارد و سپس معبد سلیمان را بر خرابههای آن بنا کنند!
4- خطر دیگر اقدام آمریکا این است که با حاکمیت مطلق صهیونیستها بر قدس، آرمان فلسطین نیزاز بین خواهد رفت. چراکه وقتی قدس بهعنوان مهمترین قطعه فلسطین و قلب آرمان امت اسلامی چنین گستاخانه واگذار شود، عملا درباره دیگر موضوعات نیز چنین خواهند کرد و عملا اعلام کردهاند که دیگر موضوعی بهعنوان آرمان فلسطین وجود ندارد که بخواهید برای آن مبارزه کنید و از این پس موضوع فقط این خواهد شد که تعدادی فلسطینی وجود دارد که باید کجا اسکان داده شوند؟ مثلا در صحرای سینا با خودمختاری محدود! با این سناریو دیگر موضوعی بنام سرنوشت کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس هم وجود نخواهد داشت. با توجه به این موضوع است که گفته میشود آمریکا به روند مذاکرات سازش نیز تیر خلاص زد.
5- خطر دیگر اینکه اگر امت اسلامی و عربی در مقابل این تجاوز آشکار به موضوع مقدسی مثل قدس و جداکردن آن از تاریخ و تمدن اسلامی سکوت کند، چنین امتی درباره هرچیز دیگری نیز سکوت خواهد کرد و راه برای تسلط آمریکا و رژیم صهیونیستی بر تمام بلاد اسلامی- عربی فراهم خواهد شد. ثالثا- اما از آنجایی که ترامپ یک رئیسجمهور تاجر پیشه است، این اقدام و طرح وی برای فلسطین قبل از اینکه یک اقدام راهبردی براساس واقعیتهای موجود باشد یک طرحی براساس منافع شخصی و تعهدی به حامیان یهودی - صهیونیستی مالیاش در کارزار انتخاباتی بود. آنگونه که نیویورک تایمز و شبکه تلویزیونی یورونیوز گفتهاند ترامپ قدس و حقوق فلسطینیان را در ازای دریافت 21 و نیم میلیون دلار در رقابتهای انتخاباتی از شلدون ادلسون تاجر یهودی و حامی مالی نتانیاهو، به اسرائیل فروخت.
براین اساس:
1- آمریکاییها بار دیگر نشان دادند اساسا به هیچ تعهد و قطعنامه بینالمللی، حتی توافقاتی که خودشان منعقد کردند، احترام نمیگذارند و تنها به فکر تامین منافع شخصی و مصالح رژیم صهیونیستی هستند. لذا هیچگاه به تعهدات آمریکا و قوانین بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل نمیتوان اعتماد کرد!
2- اقدام رئیسجمهور آمریکا در تناقض آشکار با قطعنامههای بینالمللی است. براساس قطعنامه 252 سال 1968 و قطعنامههای 476 و 478 سال 1980 و قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل قدس بخشی از سرزمینهای اشغالی فلسطین محسوب میشود و الحاق آن بعنوان پایتخت اسرائیل غیرقانونی و فاقد اعتبار است. سازمان یونسکو نیز امسال با تصویب قطعنامهای اعلام کرد اسرائیل هیچ حق قانونی و تاریخی در هیچ بخشی از قدس را ندارد.
3- با مخالفت تمام کشورهای جهان روشن شد که آمریکا اساسا به مفهومی بنام جامعه جهانی اعتقادی ندارد و نه تنها برای آنچه که جامعه جهانی یا اراده بینالمللی نامیده میشود ارزشی قایل نیست، بلکه حتی برای همپیمانان اروپایی و متحدان عربیاش هم احترامی قایل نیست. این در حالیست که آمریکا با ادعا و اتهام جعلی مخالفت با جامعه جهانی کشورهای دیگر را مورد حمله و تحریم و فشارهای مختلف سیاسی-اقتصادی و رسانهای قرار میدهد. لذا آمریکا و اروپا و متحدان عربی آمریکا باید پاسخ دهند که جامعه جهانی کیست و کجاست؟. کشورهای اسلامی و عربی متحد آمریکا هم باید پاسخ دهند که با این اقدام رئیسجمهور آمریکا، آمریکا برای آنها چقدر ارزش قایل است؟ پاسخ به این سؤال خیلی ساده است. حکام کشورهای اسلامی عربی باید از این موضوع درس عبرت بگیرند و بدانند که آنها برای آمریکا هیچ ارزشی ندارند جز وسیلهای برای خوشخدمتی و تامین منافع آمریکا.رابعا امت اسلامی ـ عربی و دولتهای آنها وظیفه دارند تا این سناریوی دشمنان را خنثی کنند و نشان دهند اینبار با انتفاضهای روبرو خواهند بود که دیگر پایانی بر آن جز آزادی قدس و یا حداقل عقبنشینی از این تصمیم نابخردانه و گستاخانه آنها نیست. لذا علاوهبر نشان دادن اعتراضها از طریق شبکههای اجتماعی و صدور بیانیهها و برگزاری همایشها و تظاهرات، چند اقدام عملی باید در دستور کار کشورهای اسلامی ـ عربی قرار گیرد از جمله:
1-فراخوان سفرای آمریکا در تمام پایتختهای این کشورها و ابلاغ و اعلام اعتراض شدید به این اقدام و حتی تهدید به اخراج آنها درصورت عدم لغو تصمیم رئیسجمهور آمریکا.
2-فراخوان سفرای خود از آمریکا تا زمان لغو این تصمیم.
3- فراخوان سفرای خود از فلسطیناشغالی.
4- اخراج سفرای رژیم صهیونیستی از کشورهای اسلامی ـ عربی.
5-افزایش هزینه هرگونه اقدامی در جهت اجرایی کردن این تصمیم برای آمریکا و رژیم صهیونیستی به هر طریق ممکن.
6- قطع تمام ارتباطات و تماسهای آشکار و پنهان برخی کشورهای عربی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بعنوان خیانتی بزرگ در حق ملت فلسطین و امت اسلامی – عربی.
7-اعلام پایان مذاکرات سازش درباره فلسطین از سوی تشکیلات خودگردان و کشورهای عربی دخیل در آن.
8- سران و پارلمانهای کشورهای اسلامی ـ عربی باید با صدور قطعنامه و مصوبات الزام آور برای تمامی اعضا اعلام کنند که قدس پایتخت ابدی فلسطین است و قابل هیچگونه مذاکره نیست.
9- ملت فلسطین باید بداند علیرغم اقدامات گفته شده امید به هیچ سازمان بینالمللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل و هیچ نهاد منطقهای نظیر اتحادیه بیخاصیت عرب و حتی سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی نباید داشته باشد و بداند فقط با آغاز انتفاضه جدید و تنها با مقاومت است که میتوانند از سرزمین و آرمان خود دفاع کنند و حقوق غصب شده خود را پس بگیرند. هر چند که وظیفه تمام کشورهای اسلامی و عربی است تا همه گونه حمایت معنوی و سیاسی و مالی و تسلیحاتی از ملت و آرمان فلسطین بعنوان مسئله اول جهان اسلام برای آغاز انتفاضه جدید را اعلام کنند و اجازه ندهند دشمنان امت اسلامی – عربی از پشت خنجر بزنند.
10- دولت جمهوری اسلامی باید تمام توان دیپلماسی و رسانهای خود را بکار گیرد و با به دست گرفتن فعالانه ابتکار عمل اجازه ندهد بالفور جدیدی شکل گیرد و غصب و رنج مضاعفی بر ملت فلسطین و منطقه تحمیل شود، تا به تعبیر رهبرمعظم انقلاب «جایی برای ماجراجویی جدید استکبار وجود نداشته باشد» و نویدبخش آزادی فلسطین بدون هیچگونه تردیدی باشیم. خامسا – و در پایان دو نکته، یکی عبرتآموز اینکه اقدام رئیسجمهور آمریکا یک سیلی دردآور به صورت همه کسانی بود که به مذاکره با آمریکا امیدوار بودند و فکر میکنند با مذاکرات میتوانند از حقوق ملتهای خود دفاع کنند. تصمیم ترامپ و تحولات منطقه تاکنون بویژه در ماه اخیر مهر تاییدی بود بر سیاست جمهوری اسلامی که آمریکا شیطان بزرگ است و تنها راه برخورد با شیطان بزرگ و صهیونیسم جهانی مقاومت و ایستادگی است، چنان که «چند توطئه پیدرپی آمریکا و صهیونیزم و ارتجاع در منطقه با اقتدار جمهوری اسلامی خنثی شد که یکی از آنها نابودی داعش بود» و این اثبات «ما میتوانیم» برای آزادی قدس و نابودی رژیم جعلی صهیونیستی است. و نکته درسآموز اینکه افراد غافلی که «در داخل بلندگوی دشمن شدهاند» و «با خواندن آیه یاس ملاحظه و رودربایستی در مقابل قدرتها را تبلیغ میکنند» و «از تکرار عنوان دشمن برای آمریکا ناراحت میشوند»، با این ضربه آمریکا به پیکره اسلام باید متوجه شده باشند که «دشمن اگر مجال بیابد در وارد کردن ضربه هیچ تاملی نخواهد کرد و (این افراد غافل) حالتی از خود نشان ندهند که دشمن را به توهم ضعف بیندازد و او را به ضربه زدن و اعمال خصومت تشویق کند»، که خنجر زدن رئیسجمهور آمریکا بعنوان دشمن امت اسلامی – عربی به قلب جهان اسلام نتیجه احساس تفرقه و ضعف در میان کشورهای منطقه با وجود امکانات و تواناییهای فراوان برای مقاومت و دفاع از حقوق خود است.
........................
پایان پیام/ 167