به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به بیتالمقدس در سال 1995 در کنگره ایالات متحده آمریکا طی قطعنامهای تصویب شد اما از آن زمان تاکنون اعلام و اعمال آن بارها توسط روسای جمهوری آمریکا به تعویق افتاده است. بیل کلینتون، جرج بوش پسر و باراک اوباما هر 6 ماه یکبار انتقال سفارتخانه ایالات متحده به بیتالمقدس را به تاخیر انداختهاند. دونالد ترامپ نیز علیرغم اینکه در شعارهای انتخاباتی خود چنین مسالهای را مطرح کرده بود اما یکبار تاکنون آن را به تاخیر انداخته است. با این حال، هفته گذشته ترامپ این تصمیم را اعلام کرد. برای بررسی و تحلیل این تصمیم در موقعیت فعلی منطقه به سراغ مجتبی امانی، سفیر سابق ایران در مصر رفتیم.
تحلیل و ارزیابی شما از تصمیم رئیسجمهور آمریکا برای انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به بیتالمقدس چیست؟
آمریکا و دولتمردان آن بهطور سنتی خودشان را متعهد به تامین امنیت و همچنین حمایت تمام و کامل از رژیم صهیونیستی میدانند، در همین چارچوب از هرگونه اقدام و انجام هزینه پرهیز نمیکنند.
روسای جمهور آمریکا به علت اینکه از تاثیرگذاری صهیونیستهای ثروتمند در انتخابات آگاه هستند همواره سعی میکنند در شعارهای انتخاباتی جانب آنها را بگیرند و یکی از این شعارها هم وعده دادن به انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به بیتالمقدس است.
ترامپ به دلیل ناتوانی در برقراری امنیت اسرائیل مجبور به دادن امتیاز شد
در این بین به نظر میرسد طبق تحولات چند سال گذشته که در منطقه صورت گرفته است، آمریکاییها نتوانستند از فضای موجود در کشورهای عربی به نفع رژیم صهیونیستی بهره بگیرند، در همین راستا ترامپ مجبور شده است تا با دادن امتیاز به رژیم صهیونیستی اثرات عدمتوانایی آمریکا برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی را در منطقه جبران کند.
اقدام ترامپ جبران شکست سیاستهای آمریکا در منطقه است
محور مقاومت در این مدت پیروزیهای بسیاری داشته است و در موقعیت برتری قرار دارد، چرا تصمیم ترامپ در این موقعیت که میتوان آن را موقعیت ضعف دانست، گرفته شده است؟
اقدام ترامپ را یک اقدام برای جبران شکستهای آمریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی باید دانست، نه یک قدم پیروزمندانه برای تکمیل پیروزیهای قبلی. آنچه واضح است، امنیت رژیم صهیونیستی در تحولات اخیر و پیروزی دولتهای عراق و سوریه بر تروریسم، بیشتر از قبل به خطر افتاده و این تصمیم ترامپ در واقع برای دادن روحیه به سران رژیم صهیونیستی است چراکه آنها امید داشتند با ظهور نیروهای تروریستی و کشوری به نام داعش، تمام توان نظامی و سیاسی کشورهای محور مقاومت را متوجه مقابله با داعش بکنند که در این راه شکست خوردند.
آمریکاییها در آینده باید منتظر تجدید قوای محورمقاومت علیه رژیم صهیونیستی باشند
بنابراین آمریکاییها در آینده باید منتظر تجدید قوای محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی باشند که البته این موضوع را در تحلیلهای خود دور از ذهن نمیدانند.
یکی از مسائلی که درخصوص رژیم صهیونیستی و فلسطین داشتیم این بوده که همواره تلاش شده است از طریق خط صلح و سازش، مسائل در این منطقه حل شود. بهعنوان مثال آقای یاسر عرفات مذاکرات بسیاری با سران اسرائیلی داشت که منجر به پیمانهایی چون اسلو، کمپدیوید2 و... شد که البته عواید زیادی برای مردم فلسطین نداشته است. به نظر شما با توجه به اتفاقات اخیر چقدر ادامه این خطسازش میتواند به آینده فلسطین کمک کند؟
فلسطینیها در مساله گفتوگو با رژیم صهیونیسیتی گرچه میتوانند ادعا کنند که توانستهاند سرزمینهایی از رژیم صهیونیستی را بهدست بیاورند و حکومتی در آن تشکیل بدهند ولی در طول این مذاکرات ابتدا مجبور شدند کشوری به نام اسرائیل را به رسمیت بشناسند و در مرحله دوم توافق کردند و مجبور شدند قدس را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کنند. با اینکه رهبرانی که درخصوص سازش با این رژیم وارد گفتوگو شده بودند همواره تاکید داشتند که قدس قابل مذاکره نیست اما الان مجبور هستند پای هر گفتوگویی با رژیم صهیونیستی بنشینند و مساله قدس را به شکلی که آنها میخواهند بپذیرند و از مهمترین بخش فلسطین صرفنظر کنند.
جریاناتی که به دنبال سازش با اسرائیل بودند امروز مجبور به عقبنشینی هستند
با اینکه همه میدانند قدس و بیتالمقدس در مساله فلسطین حیاتی است و همواره همه رهبران فلسطینی بر اهمیت این شهر و انحصار آن در فلسطین اصرار و تاکید داشتهاند اما اینک با اقدام رژیم صهیونیستی و ترامپ مجبور به عقبنشینی هستند. البته خود این موضوع میتواند فرصتی را برای گروههای مقاومت ایجاد کند در جذب افرادی که از مذاکره سرخورده شدهاند و امیدی به آمریکا برای استیفای حق خود ندارند.
یکی از تحلیلهایی که همواره مسئولان جمهوری اسلامی ایران قائل به آن بودهاند این است که مذاکرات به اصطلاح صلحی که بین گروههای فلسطینی و اسرائیلی در جریان است در واقع ترفندهایی است در جهت کسب منفعت بیشتر برای اسرائیل. به نظر میرسد با توجه به اقدام اخیر ترامپ این موضوع کاملا محرز شده است که خط سازش مسیر خوبی برای حل مساله فلسطین نبوده، با توجه به این مساله آیا تقویت سیاستهای محور مقاومت میتواند چالش فلسطین را حل کند؟
قطعا بعد از اعلام تصمیم ترامپ نوعی سرخوردگی در جریان طرفدار مذاکره با رژیم صهیونیستی را شاهد خواهیم بود؛ یعنی درست جریان فشار روانی که صهیونیستها و آمریکاییها و برخی از کشورهای عربی سعی میکردند ایجاد کنند تا گروههای مقاومت به خط سازش بپیوندند این جریان درست برعکس شد و این بار گروههای مقاومت دارای منطق قویتری برای تشویق گروههای سازشکار و رهبران آنها جهت پیوست به محور مقاومت و پیوستن به انتفاضه در سرزمینهای اشغالی خواهند بود.
اقدام ترامپ میتواند یک فرصت برای گروههای فلسطینی باشد تا بتوانند منطق خود را در لزوم شیوه مقاومت به همه فلسطینیان انتقال دهند.