شناسهٔ خبر: 22954592 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

سبک زندگی خوابگاهی (سکانس دوم)

بگو تخم‌مرغت را چگونه می‌خوری تا بگویم کیستی؟

صاحب‌خبر - می‌توان با قاطعیت گفت از نخستین روزی که نخستین دانشگاه تاریخ، نخستین خوابگاه تاریخ را ابداع کرد و نخستین دانشجویان شهرستانی تاریخ برای نخستین‌بار در اولین خوابگاه متعلق به نخستین دانشگاه تاریخ گرد هم جمع شدند تا همین امروز، پرسش بنیادین و اصولی و حیاتی این‌ گونه بشری ثابت مانده: در خوابگاه غذا چه بخوریم؟ یافته‌های دیرین‌شناسان نشان داده که نخستین خوابگاه کشف‌شده در کنار نخستین دانشگاه کشف‌شده، بغل دست یک جنگل بوده و دانشجویان و علم‌پژوهان محترم، بین کلاس‌ها و حد فاصل آخرین کلاس صبح تا نخستین کلاس بعد از ظهر، به بحث علمی و شکار جانوران قابل خوردن می‌پرداختند. اولین پیچش تاریخ نخستین پیچش تاریخ احتمالا جایی لابه لای همین شکارها صورت گرفته؛ یعنی جایی که یک دانشجوی تنبل، کلاس دایناسورشناسی استاد کله‌چکشیان و امتحان میان ترم را به دلیل تعقیب کردن یک گله آهوی وحشی و گم شدن لای جنگل بیان کرده. البته گاهگاهی هم شده بود موقع حضور و غیاب مشخص می‌شد که یکی از دانشجویان زنگ قبل، در ساعت استراحت توسط یک تیراناسوروس گرسنه به رحمت ابدی پیوسته. گاهی اوقات هم پیش می‌آمد برخی دانشجویان چو می‌انداختند که تیرانوسوروس آنها را خورده و قشنگ دو سه روز با خیال راحت همراه با یار در غارهای «ویو»دار به گذران زندگی می‌پرداختند و بعد از چند روز در حالی که لاشه بزی چیزی همراه‌شان بود، به خوابگاه برمی‌گشتند و ادعا می‌کردند که تیراناسوروس بقیه را خورد اما مرا اسیر کرد! این ادعا بسته به میزان تیز بودن دیگر دانشجویان و استادان یا میزان لذیذ بودن گوشت بز پیشکشی شده قابل ردکردن یا پذیرفتن بود! اولین خرخوان‌های تاریخ یکی از نفرت‌انگیز‌ترین چالش‌های بشری تحمل خرخوان‌های کلاس است که 23 ساعت در روز به مطالعه درس‌ها می‌پردازند! نه کار دارند، نه یار دارند، نه بار دارند و نه آتیش به انبار دارند! طبیعی است که زرنگ‌های کلاس گاهی اوقات از این قضیه سوءاستفاده کرده این نفرات را به جنگل‌های بلاخیز می‌فرستادند تا برای استاد نمونه‌های علمی چون تخم تیراناسوروس و بچه پلنگ بیاورند تا نمرات‌شان بالاتر برود. از آنجا که آن موقع هنوز نسل حیوانات وحشی کاملا ورنیفتاده بود خیلی از مواقع این گردش‌های علمی سبب می‌شد تا شیرین‌های کلاس به شکم درندگان جنگل ملحق شوند و در نتیجه استاد یادش برود که قرار بوده این هفته امتحان بگیرد. این مساله البته یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کلاس را حل می‌کرد اما همچنان مساله اصلی را بی‌جواب باقی می‌گذاشت؛ «چی بخوریم؟» کشف آتش و تغییر قاعده بازی در زندگی خوابگاهی دو چیز قاعده بازی خوراکی را تغییر داد؛ یکی کشف آتش و دومی اختراع یخچال! البته متفکران بر این باورند که اختراع قوطی کنسرو هم نقش بسزایی در تحول تاریخ خوابگاهی دارد، منتها اگر این را بپذیریم باید قبول کنیم که در قوطی کنسرو بازکن هم نقش بسزایی داشته. همچنین دلیوری غذا تا داخل خوابگاه را هم باید یک نوع تحول به حساب بیاوریم. اختراع سس‌های یکبار مصرف را هم! بنابراین اجازه بدهید ما تقسیم‌بندی این موضوع را روی همان قصه آتش و یخچال جمع کنیم وگرنه لیست آنقدر طولانی می‌شود که دیگر نمی‌شود جمعش کرد. اتفاقا می‌گویند نویسنده مجموعه کتاب‌هایی که بازی تاج و تخت از روی آن ساخته شده ایده این کتاب را از روی همین موضوع به دست آورده. اسم کتاب نغمه آتش و یخ است و می‌گویند آقای مارتین نویسنده کتاب در ابتدا می‌خواسته موضوع این داستان را روی دانشجویان هفت رشته مختلف بنویسد که در خوابگاه کنار هم هستند و عین قوم تاتار برای کنترل آشپزخانه با هم دعوا دارند! منتها به مرور دریافت که این داستان جای بیشتری برای کار دارد و در نتیجه بازی تاج و تخت متولد شد. وضعیت امروزین صنعت غذای خوابگاهی اصولا تغذیه در خوابگاه از سه طریق صورت می‌گیرد. سلف وظیفه تامین غذای رسمی را برعهده دارد که عموما بی‌کیفیت و غیرقابل خوردن است! بوفه از طریق فروش انواع و اقسام بیسکویت‌ها، نان، پنیر و دیگر ادوات لازم برای زنده ماندن و بقا، کمک می‌کند تا کسی در خوابگاه از گرسنگی جان به جان‌آفرین تسلیم نکند! طریقه سوم ابتیاع غذا به شیوه خویش‌فرماست که به دو شیوه رخ می‌دهد و شیوه نخست سفارش غذا یا میل کردن غذا از طریق رستوران‌های بیرون از خوابگاه و طریقه دوم پخت‌وپز است که این یکی راه‌حل مقرون به صرفه‌تری است. مشکل اصلی پخت‌وپز در خوابگاه کمبود گاز و کوچک بودن فضای آشپزخانه است و تنها آنهایی متوجه بحرانی بودن این وضعیت می‌شوند که در یک روز جمعه که سلف تعطیل است با انبوهی از دانشجویان گرسنه طرف شوند که همزمان می‌خواهند روی یک گاز چهارشعله برای 700 نفر دانشجوی گرسنه غذا بپزند! در ادامه این گزارش به بررسی «تاپ فایو فیوریت فود این خوابگاه» می‌پردازیم تا میزان عمق فاجعه بیشتر بر شما فوران کند. تخم مرغیات یا غذاهای مبتنی‌بر تخم مرغ! تخم مرغ – یا همان مرغانه شمالی‌ها – به دلایلی فرست فیوریت فود هر خوابگاهی است! در خوابگاه فضا به‌گونه‌ای است که کلا کسی دستش به درست کردن غذا نمی‌رود و همه می‌خواهند زودتر قالش را بکنند. این زودتر قالش را کندن، خوراک نیمرو و املت است که در کمتر از 10 دقیقه حاضر می‌شود. این قضیه مخصوصا در روزهایی که همه خوابگاه با هم دچار اپیدمی غذا پختن شده‌اند کار راه انداز است! تخم مرغ به خوابگاهی‌های عزیز تخم مرغ پخته، عسلی، نیمرو، املت و در صورت علاقه خاگینه می‌دهد. زود درست می‌شود و قیمتش هم ارزان است. در بدترین شرایط با دو، سه تخم مرغ و یک نصفه نان و یک قاشق روغن می‌توانید خودتان را سیر کنید. سیب‌زمینی‌جات سیب‌زمینی‌جات دومین غذای محبوب خوابگاهی‌ها را تشکیل می‌دهند. سیب‌زمینی ارزان و در دسترس است. راحت جا‌به‌جا می‌شود و برای نگهداری خیلی نیازمند یخچال نیست. می‌شود در 10 دقیقه سرخش کرد. می‌شود آن را پخت و با آن حجم زیادی از شکم را سیر کرد! اصولا از زمان جنبش سیب‌زمینی‌خورها در ایرلند تا امروز سیب‌زمینی یک نقش بزرگ را داشته؛ سیر کردن انبوه جمعیت در زمانه قحطی! در خوابگاه هم سیب‌زمینی همین نقش را دارد. ضمن اینکه بی‌هنرترین دخترهای خوابگاه هم عرضه پختن سیب‌زمینی را دارند! کنسروجات سومین غذای پرطرفدار خوابگاه را باید کنسروجات آماده لقب داد؛ غذاهایی که فقط باید بگذاری داخل ظرف آب تا بجوشند! غذاهای آماده در طول تاریخ نجات بخش دانشجویان خسته و تنبلی بودند که حس غذا درست کردن نداشتند! ترکیب پلوی دمی با تن ماهی تلفیقی از غذای خانگی با فست‌فود را در ذهن تداعی می‌کند که کلا نیم ساعت هم زمان آمادگی نمی‌خواهد! کنسرو‌های لوبیا، بادمجان و همچنین کنسروهای خورشی از پرطرفدارترین غذاهای خوابگاهی هستند. تن ماهی هم که پادشاه غذاهای داخل قوطی در خوابگاه است! فست‌فودجات فست‌فودجات هم یکی از ساده‌ترین راه‌های رسیدن به سیری است. اولویه، سوسیس و کالباس یا همبرگرهای فریزری هم ارزان‌قیمت هستند و هم سهل‌الوصل! همیشه می‌شود آنها را تهیه و نوش جان کرد. تنها خوابگاهی‌ها هستند که می‌دانند این غذاها در شب‌های امتحان چقدر کار راه‌انداز هستند و می‌توانند کمک حال باشند. البته این را هم باید باور کرد معمولا دانشجویانی که از زندگی خوابگاهی خارج می‌شوند دیگر رغبتی برای لب زدن به این قبیل غذاها ندارند و در طول ماه به زور یک‌بار از سر ناچاری از این غذاها بخورند! مخلوط‌جات! اما آخرین غذای مخصوص خوابگاهی را باید غذایی بیشتر مردانه نامید. البته بحث تفکیک جنسیتی نداریم اما از هر نظر که بخواهید حساب کنید، خوردن غذاهایی از این قبیل بیشتر به ذائقه مردها برمی‌گردد. «تخم مرغ –سوسیس – همبرگر - لوبیا» نمونه‌ای است از یک غذای خوابگاهی شکم سیرکن که حتی اولیورتوئیست هم بعد از خوردنش دیگر نیازی به این حس نمی‌کند که برود جلو و کاسه‌اش را نشان بدهد و بگوید: «دوباره پرش کنید!» مردها علاقه فراوانی به قاطی کردن غذاها دارند و این هنر را مخصوصا در خوابگاه‌ها به نمایش می‌گذارند. عمده غذاهایی را که مردها در خوابگاه‌های دانشجویی درست می‌کردند اگر در ایام تاهل جلوی همسرخود بگذارند باید شب را در کف آشپزخانه بگذرانند!