شناسهٔ خبر: 22950736 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

معرفی مجموعه شعر فرانو تاناکورا/حامد اشرف زارعی/ نشرشانی/۱۳۹۶

کاشت ، داشت ، برداشت و رفت!

اکبر اکسیر / اکبر اکسیر

صاحب‌خبر -
 

شعر فرانو،از خاکستر شعر دهه هفتاد، ققنوس وار سربرآورد. متلک، پشت متلک شنید، انکار شد، به جرم نوگرایی و نوآوری معتدل شمالی که ادامه منطقی راه نیما بود، تحقیرها دید. چرا که طراح و پیشنهاد دهنده آن یک شاعر شهرستانی بود.
دهه هشتاد، دهه شعر فرانو نامیده شد. گروهی از رهروان جوانش به خاطر همین هجمه های
بی امان محافل انحصار طلب صدا خفه کن، عقب کشیدند و عنوان فرانو را از روی شعرهایشان برداشتند و به شعر سپید آزاد بسنده کردند.
در دهه هشتاد، نمونه های ماندگار شعر فرانو از سوی شاعران جسور جویای نام ، مجموعه به مجموعه چاپ و منتشر شد و توانست نظرهای خاص و عام را متوجه خود نماید. این شعر ساده که به زبان مردم حرف می زند، توانست با طنز نهان خود تمام صفحات و سایت های شعری و محافل ادبی تهران و شهرستان ها را یکی پس از دیگری فتح نماید و شاعران پیر و جوان را درگیر خود کند. حال در نیمه دوم دهه نود هستیم. مرحله کاشت و داشت به سلامت سپری شده و مرحله برداشت با انتشار مجموعه های برتر ادامه دارد. شاعران جوان بسیاری در نیمه راه، دل به تکرار سپردند و فراموش شدند و آنهایی که تفاوت شعر ساده با شعر آسان را می شناختند، با وسواس تمام نوشتند و ماندند و به نامهای معتبر شعر دهه نود بدل شدند و با چاپ مجموعه هایی، طعم طبیعی شعر شریف را به ذوق و ذائقه مخاطب امروز چشاندند. فرانو با همه جدیت، طنزاندیش است. بی تفاوت نیست، در شبکه های مجازی، گوشی به گوشی به چشم های وق زده اصحاب حاشا و تماشا ریخته شد تا واقعیت شعر شاداب امروز بهتر دیده شود. نقطه، سر سطر. در همین راستا، این هفته تازه ترین مجموعه شعر فرانو که از فردیس کرج به دستم رسیده است، معرفی می شود.
«تاناکورا» نام مجموعه شعر فرانو «حامد اشرف زارعی» است که انتشارات شانی آن را با افتخار تمام، تقدیم دوستداران شعر بی نقاب، شعر بی دروغ ایران کرده است. صفحه به صفحه این کتاب، سرشار از سوژه های بکر اجتماعی، دردهای بی درمان و طنز شریف انسان مدارانه‌ای است که به توبیخ بی شعوری، بی اخلاقی، ریا و نکبت و پلیدی آمده است. به قول حامد، اشرف زارعی، شعرها را طوری چیده است که ناشر سود کند، ارشاد مجوز بدهد، خواننده راضی باشد، به کسی برنخورد، درخت پشیمان نشود، خستگی اره موتوری دربرود…
* لطفاً چند شعر کوتاه از اشرف زارعی را بنوشید:
*ریشه یابی: محیط زیست، جنگل، درخت، ریشه، برگ، نه! تا تبر نیایدر این شعرر قطع
نمی شود.
* گاز گرفتگی:در زندگی من، زخم هایی هستر که اگر هدایت می شدر خودش را گاز نمی گرفت!
* واحد تجاری:روی سنگ قبر من بنویسید: بکشیدر من هم از داخل می نویسم: فشار دهیدرمرگ موقعیت تجاری خوبی دارد.
*سرزمین:چشم هایم به چشم های مادرم شباهت داردر دست هایم به دست های پدرمر و سرم به پاهای مرتضی آوینی!
*انقراض: دایناسورها منقرض شدندر پاندا در حال انقراض استر و از من ر همین یکی مانده است.
* جبر: نه، اصرار نکنر گرگ نمی شوم ترجیح می دهم گوسفند بمیرم.
* نان شب: چند شعر، یک کتابخانه، یک خط فکریر و مقداری لوازم منزل به فروش
می رسد.
* محک: سرطان غیر از دردر هزینه هم داردر و زندگی غیر از هزینهر درد.
* پشم: موجود عجیبی هستمر دوتا گوش دارمر دوتا چشمر و یک زبان که مو درآورده است.
* دیم: کاشت، داشت، برداشت و رفت.
* قطب نما: روی پل فردیس در فکر فرو می رومر به آزادی فکر می کنم به آزادیر به خودم که می آیمر به هشتگرد رسیده ام.
###
برای حامد عزیز که نمایندگی فرانو در کرج را دارد،خدمات پس از فروش و صبر جزیل آرزومندم و امیدوارم ساکن شماره ۸۰ ما در دهه های نود و صد شگفتی آفرین باشد.

code

نظر شما