به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، نوید دهقان نوازنده کمانچه،آهنگساز و سرپرست گروه «قمر» است. او در سال 1385 گروه «قمر»را تشکیل داد و به همراه این گروه و بهرهگیری از خوانندگانی چون سینا سرلک، سالارعقیلی، حمیدرضا نوربخش و ... به اجرای کنسرتهای متعددی در داخل و خارج از کشور پرداخته است. گروه «قمر» تا امروز به انتشار آلبومهای متعددی نیز پرداخته که «سبز جاودان»، «راه و ماه»، «بیگاه»، «هوای آفتاب»، «یار و دیار»، «وطن» و... برخی از این آثار به شمار میروند. با این هنرمند درباره عواملی که میتواند در مطرح شدن یک هنرمند درعرصه موسیقی تاثیرگذار باشد و همچنین مشکلاتی که در حالحاضر در این وادی وجود دارد به گفتوگو نشستهایم.
برخی بر این باورند که صرفنظر از تلاش و همت شخصی خود هنرمند، عوامل بیرونی دیگری هم در مطرح شدن او نقش دارند، نمونه آن شرکتهای موسیقی است که فارغ از فعالیتهای فرهنگی- هنری که ارائه میدهند میتوانند در پررنگ کردن یک هنرمند در فضای هنری تاثیرگذار باشند. نظر شما دراینباره چیست؟
من هم قبول دارم که مجموعهای از عوامل در مطرح کردن و به قولی چهره شدن یک هنرمند دخیل است، ولی اگر بخواهیم به این مسأله به شکل ریشهای نگاه کنیم باید اشاره کرد که متاسفانه در کشور ما شرایط موسیقی به گونهای بوده که هیچگاه مجالی برای آموزش دادن به مخاطب نیافته است. درواقع به دلیل اینکه موسیقی در برهههایی از زمان در جامعه،کمرنگ بوده و به دلیل شرایط اجتماعی نتوانسته رشد داشته باشد،آموزش وشناخت هم به همان نسب به این وادی اندک بوده است. میتوان گفت بخش اعظمی از جامعه به دلیل برخوردار نبودن از آموزش صحیح و فرهنگسازی، موسیقی را به درستی نمیشناسند و شناختشان از این وادی سطحی است. موسیقی درجامعه ما همواره دچار بحران هویت بوده و هنوز هم در برخی لایهها به رسمیت شناخته نمیشود. در چنین شرایطی اگر یک هنرمند بخواهد در عرصه موسیقی به شهرت برسد، در درجه اول باید خوانندگی تیتراژ سریال در تلویزیون را بهعهده بگیرد. حالا اینکه هنرمند با چه سریالی در تلویزیون شروع کند که از شهرت بیشتری نزد مخاطبان برخوردار باشد هم بسته به عواملی است که نقشی تعیینکننده در مطرح شدن او دارد؛ چون صداوسیما سالهاست به مثابه یک منطقه خودمختار عمل کرده و سازوکار خودش را در زمینه ورود هنرمند جوان برای خواندن تیتراژ سریالها دارد. در این بین نقش برخی از شرکتهای موسیقی را که تاثیر زیادی در مطرح شدن یک هنرمند دارند، نمیتوان نادیده گرفت.
البته مطرح کردن یک هنرمند بهویژه، خواننده جوان و چهره از سوی یک شرکت موسیقی به هیچوجه بد نیست، اصلا یکی از وظایف این شرکتها همین است. باید بپذیریم شرکتهای موسیقی در سالهای اخیر با مشکلات زیادی به لحاظ مالی مواجه بودهاند. بهویژه بعد از ورود اینترنت و مساله دانلود غیرقانونی آثار موسیقایی، فعالیت بسیاری از این شرکتها افت کرده و آلبومهایشان به دلیل بروز همین مساله به آن شکلی که باید فروش نمیرود. در نتیجه این شرکتها ناچارند برای گذران معاش خود در مسیرهای دیگری به فعالیت ادامه بدهند که یکی از آنها کشف استعدادهای جوان در عرصه موسیقی خاصه، رشته خوانندگی است. مهمترین مشکلی که در حالحاضر در حیطه موسیقی وجود دارد نبود قوانین بازدارنده است. در حالی که در سایر شغلها این قوانین تا حدودی به چشم میخورند. بهعنوان مثال اگر در یک سوپرمارکت، سرقت صورت بگیرد،فرد میتواند از سارق شکایت و مساله را پیگیری کند. ولی در حرفه ما اگر فرد یا افرادی اقدام به دانلود غیرقانونی یک اثر موسیقی که هنرمند عمر و پولش را برای آن صرف کرده بپردازد، هیچ مرجع قانونی نمیتواند دراین زمینه پاسخگوی خسارتهای آن هنرمند باشد.
میخواهید بگویید سیاستگذاران فرهنگی با ایجاد قوانین بازدارنده میتوانند مقابل سیاستهایی که به دانلود غیرقانونی آثار موسیقایی میپردازند بایستد؟
همینطوراست، اما مساله اینجاست که عملا به موسیقی اهمیت داده نمیشود. خاطرم هست سال گذشته که در جایگاه آهنگساز برتر موفق به دریافت جایزه «باربد» شدم، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت دراین مراسم حضور نیافت و دلیل آورده بود که به خاطر سانحهای که برای آتشنشانان پلاسکو به وجود آمده در این مراسم حضور نمییابد. درحالی که نه او و نه هیچکدام از مدیران فرهنگی دیگر این نکته را نمیدانند که اگر آتشنشانان در اثر آن اتفاق درگذشتند، هنرمندان موسیقی در این مملکت روزی هزار بار میمیرند و زنده میشوند.
مسالهای که شما در ارتباط با دانلود غیرقانونی آثار موسیقایی عنوان میکنید فقط از یک طریق مرتفع خواهد شد؛ آن هم پیوستن ایران به قانون کپیرایت جهانی است که تا امروز میسر نشده است؟
همینطوراست، در حالی که پیوستن ایران به قانون کپیرایت میتواند تاحدود زیادی در بروز آسیبهایی از این دست در عرصه موسیقی نقش داشته باشد؛ ولی میبینیم نهتنها تا امروز مساله کپیرایت در کشور ما رعایت نشده که ارگانی مثل صدا وسیما هم که باید نمونه یک الگوی فرهنگی باشد، به رعایت کردن این مورد نمیپردازد. صداوسیما سالهاست بدون اجازه و رعایت حقوق مادی و معنوی هنرمندان، اقدام به پخش آثار آنها از رادیو و تلویزیون میکند و اصلا اعتقادی به رعایت حق مولف ندارد.
برگردیم به نقش شرکتهای موسیقی. به نظر شما شرکتهای موسیقی چطور میتوانند به فعالیت پویا و موثر در حوزه موسیقی بپردازند؟
این مساله فقط با حمایت از سوی دولت محقق میشود. اگر سیاستگذاران فرهنگی به شرکتهایی که خطمشی فعالیتشان بر کارهای موسیقایی متمرکز است سوبسید بدهند، این شرکتها فقط به فعالیتهایی در زمینه تولید آلبوم میپردازند و دیگر ناچار نیستند برای گذران معاش خود به راههای دیگری مثل مطرح کردن و به شهرت رساندن یک خواننده جوان در بازه زمانی کوتاهی دست بزنند. ولی چنان که اشاره کردم، مدیران فرهنگی در هر دورهای که بر سر کار آمدهاند، نتوانستهاند یا بهتر بگویم نخواستهاند کاری برای اعتلای موسیقی معاصر انجام دهند.
مسالهای که گاه باعث رنجش برخی از هنرمندان شده و به این نکته اشاره میکنند که خوانندهمحوری در موسیقی ما درحالی باب شده که موسیقی بدون کلام که به یمن حضور هنرمندان این وادی، از کیفیت خوبی هم برخوردار است در انزوا قرار گرفته است، دیدگاه شما نسبت به مساله خوانندهمحوری چیست؟
طبعا حضور یک خواننده در گروه موسیقی تاثیر زیادی دارد، ولی ناگفته نماند گروه «قمر» هم در این سالها تلاش کرد فقط متکی به خواننده و اساسا کلام نباشد؛ بلکه به کیفیت و ارتقای قطعاتی که دراین سالها تولید کرده نیز متمرکز باشد.خوشبختانه عملکردهای موفقیتآمیزی هم دراین زمینه داشته است،چندان که برگزاری کنسرتهای متعدد، انتشار آلبومهای مداوم، دریافت جوایزی در حوزههای آهنگسازی و نوازندگی بهخوبی نشان ازاین مسئله دارد که گروه «قمر» توانسته در زمینه ارائه موسیقی جدی نقش زیادی داشته باشد. درباره گروه «قمر» هم که در سوال به آن اشاره کردید باید بگویم،زمانی که این گروه فعالیت خود را شروع کرد با خوانندگانی چون سینا سرلک و سالار عقیلی همکاری داشت. هر دوی این هنرمندان از خوانندگانی بودند که تازه داشتند درعرصه موسیقی اصیل ایرانی شناخته میشدند و به اوج میرسیدند و بیتردید حضور آنها در ارتقای سطح کیفی فعالیتهای گروه «قمر» تاثیرگذار بوده است.
* نویسنده : آزاده صالحی روزنامه نگار