به گزارش
جهان نيوز به نقل از العالم، عماد حجاب کارشناس مسایل سیاسی و نویسنده مصری در این مقاله نوشته است : استدلال نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل مبنی بر این که زمان محکوم کردن اسرائیل (رژیم صهیونیستی) در سطح بین المللی در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ به پایان رسیده، اثبات شد و این می تواند دستاوردی از سوی ترامپ برای اسرائیل باشد چرا که اکنون آمریکا به جای اسرائیل محکوم می شود.
روشی که دولت فعلی آمریکا دنبال می کند، به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس است.
محکوم کردن این تصمیم از سوی کشورهای عربی و اسلامی و جهانی متوجه ترامپ و آمریکا شد و رژیم صهیونیستی اشغالگر در سرزمین های فلسطینی خوشحال از این که در معرض مستقیم تیرها قرار ندارد سکوت کرده و این رژیم تنها طرفی است که از حوادث به وجود آمده و برنامه ریزی شده برای سال های طولانی بهره می برد.
حتی زمانی که مقامات ملی فلسطین در چند ساعت آینده به مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل شکایت ببرند باز هم با تصمیم رئیس جمهوری آمریکا مخالفت می شود و نه با اقدامات رژیم اشغالگر صهیونیستی که از حمله شدید جامعه بین المللی خود را دورنگه داشته است.
اقدام دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا (به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت از تل آویو به قدس) ثابت کرد که واشنگتن در فکر فریب دادن کشورهای عربی است و این کشور یک سیاست ثابتی دارد که هم دولت کنونی و هم دولت های پیشین آمریکا آن را اجرا کرده اند و آن انکار حق فلسطینی ها وحق تعیین سرنوشت و تلاش در جهت تخریب فلسطینیان به روش های مختلف و پشتیبانی از توسعه شهرک های اسرائیلی در سرزمین های اشغالی بوده است.
این اقدام همچنین نشان می دهد که آمریکا یک میانجی بی طرف و عادل در روند صلح در خاورمیانه نبوده و شاهد ماجرا هم این است که واشنگتن همواره از حق وتو در شورای امنیت برای جلوگیری از صدور هرگونه قطعنامه ای که تجاوزهای اشغالگران اسرائیلی را علیه حقوق فلسطینیان محکوم کند؛ استفاده کرده و روند صلح را بدون کمترین حمایتی از تجاوزهای رژیم صهیونیستی رها نموده است.
اقدامات ترامپ نشان دهنده اعتقادات او و وعده هایی است که به اسرائیل داده است و رئیسان جمهوری پیشین آمریکا از انجام آن به این سرعت برای رژیم صهیونیستی و بعد از پیروزی در انتخابات عاجز بودند.
تصمیم ترامپ بی تفاوتی وی را به نگرش ها و مواضع کشورهای عربی و اسلامی نشان می دهد او فکر می کند محکوم کردن تصمیم وی در باره قدس در دراز مدت آرام خواهد شد چرا که اعراب به آمریکا نیاز دارند و این فلسفه آمریکا از دهه 90 بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در برخورد با مسایل و بدون احترام به احساسات و مقدسات ما بوده است.
برای ترامپ اصلا مهم نیست که تصمیمش مخالف قوانین بین المللی و قطعنامه های شورای امنیت و سازمان ملل و توافق ژنو و تقویت کننده قانون جنگل و تجاوز به حقوق و سرزمین های دیگران و تحمیل سیاست هایی که در واقع توسط رژیم صهیونیستی انجام شده و نادیده گرفتن جنایت های اشغالگران و مداخله برای تغییر مسیر تاریخ در سرزمین های فلسطینی ، باشد.
شاید تصمیم ترامپ اقدام جدیدی در فشار آوردن به فلسطینیان نباشد چرا که باراک اوباما رئیس جمهوری و هیلاری کلینتون وزیرخارجه سابق آمریکا نیز بر سازمان ملل و دادگاه بین المللی جنایی و محمود عباس رئیس تشکیلات فلسطین فشار زیادی آوردند تا مانع از دسترسی آنان به عدالت بین المللی در شکایت های مربوط به تجاوزهای رژیم اشغالگر شوند.
احتمالا اگر هیلاری کلینتون طرفدار اسرائیل (رژیم صهیونیستی) در انتخابات ریاست جمهوری بر رقیب خود دونالد ترامپ پیروز می شد همین کاری را می کرد که ترامپ در پاسخ به تمامی خواسته های تل آویو کرد و قدس را به عنوان پایتخت این رژیم به رسمیت می شناخت و سفارت آمریکا را از تل آویو برای اطمینان از رضایت صهیونیست ها به قدس منتقل می کرد.
دونالد ترامپ از قانونی که کنگره آمریکا در سال 1995به تصویب رساند مبنی بر این که شهر قدس پایتخت رژیم اشغالگر صهیونیستی است و در این قانون به رئیسان جمهوری آمریکا توصیه شده به طور رسمی این مساله را اعلام کنند و سفارت آمریکا را از تل آویو به قدس منتقل نمایند، سوء استفاده کرد.
قانونی که به مدت 22 سال رئیسان جمهور پیشین آمریکا اجرای آن را هر 6 ماه به تاخیر می انداختند، ترامپ جرات کرد قانونی را که از 6 ماه پیش در داخل کنگره آمریکا به تصویب رسانده و راکد مانده بود به جریان بیندازد و از انتقال سفارت آمریکا به قدس به عنوان پایتخت اسرائیل (رژیم صهیونیستی) خبر دهد.
زمانی که 13 کشور در پایان دهه 70 بدون آن که قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت بشناسند در این شهر سفارت داشتند از جمله آمریکا که تنها یک کنسولگری وابسته به سفارت این کشور در تل اویو در قدس داشت نشان می دهد که ترامپ تاریخ را مطالعه نکرده است.
این کشورها بعد از صدور دو قطعنامه 478 و 476 توسط شورای امنیت که تصمیم مقامات اشغالگر صهیونیستی را در باره ضمیمه کردن قدس به سرزمین های اشغالی محکوم کرد، سفارتخانه های خود را از قدس به خارج از این شهر انتقال دادند.
پس از آن بود که همه کشورهای جهان به قطعنامه های شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل در باره فلسطین احترام گذاشتند و نقض وضعیت قانونی قدس و یا هرگونه تغییر در آن را تضعیف روند صلح و تهدیدی برای راه حل تشکیل دو کشور دانستند.
تا زمانی که در دسامبر 2017 (چهارشنبه 15 آذر) با اعلام تصمیم ترامپ در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل شوک بزرگ وارد شد.
این اقدام مخالف منشور سازمان ملل است که ضمیمه کردن سرزمین های دیگر را با زور و قدرت منع می کند و بر اساس بند هفتم منشور به سازمان ملل به منظور حفظ صلح و امنیت بین المللی اجازه دخالت می دهد.
شورای امنیت سازمان ملل 12 قطعنامه صادر کرده تا ثابت کند که قدس سرزمین اشغالی است که توسط اسرائیل غصب شده است و 8 قطعنامه آن بیان می کند که تمامی اقدامات و تغییراتی که در وضعیت قانونی این شهر به وجود آمده غیر قانونی است و نیروهای اسرائیلی باید از این منطقه عقب نشینی کنند و 4 قطعنامه نیز از اسرائیل می خواهد که از سرزمین های اشغالی سال 1967 از جمله قدس خارج شوند.
به گزارش ایرنا نویسنده مصری در مقاله خود همچنین خاطرنشان می کند، در تمامی این قطعنامه ها، تصمیم ها و اقدامات مقامات اشغالگر رژیم صهیونیستی و شهرک سازی ها در سرزمین های فلسطینی ارزش قانونی ندارد.
دادگاه عدل بین المللی نیز در نظرات مشورتی خود در باره ساخت دیوار فاصل در سال 2004 که نوار غزه را از کرانه غربی و از جمله قدس جدا کرد بر اساس قوانین بین المللی اشغالگری خواند و مسیر دیوار را بر اساس این که بخشی از خاک فلسطین را جدا کرده، غیرقانونی خواند.
سازمان یونسکو نیز در سال 2016 قطعنامه ای را تصویب کرد که در آن تاکید شد هیچ گونه ارتباط دینی میان مسجد الاقصی در شهر قدس اشغالی با یهودیان وجود ندارد و قدس مکانی مقدس برای مسلمانان است. در قطعنامه یونسکو آمده است که دیوار البراق (دیوار ندبه) بخش جدایی ناپذیر مسجد الاقصی است و یهودیان هیچ حقی در آن ندارند.
رئیس جمهوری آمریکا و کنگره این کشور به این حق عربی و اسلامی که توسط قطعنامه های بین المللی به تصویب رسید احترام نگذاشتند و به خاطر رژیم اشغالگری به نام اسرائیل احساسات تمامی مسلمانان جهان را خدشه دار کردند.
روشی که دولت فعلی آمریکا دنبال می کند، به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس است.
محکوم کردن این تصمیم از سوی کشورهای عربی و اسلامی و جهانی متوجه ترامپ و آمریکا شد و رژیم صهیونیستی اشغالگر در سرزمین های فلسطینی خوشحال از این که در معرض مستقیم تیرها قرار ندارد سکوت کرده و این رژیم تنها طرفی است که از حوادث به وجود آمده و برنامه ریزی شده برای سال های طولانی بهره می برد.
حتی زمانی که مقامات ملی فلسطین در چند ساعت آینده به مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل شکایت ببرند باز هم با تصمیم رئیس جمهوری آمریکا مخالفت می شود و نه با اقدامات رژیم اشغالگر صهیونیستی که از حمله شدید جامعه بین المللی خود را دورنگه داشته است.
اقدام دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا (به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت از تل آویو به قدس) ثابت کرد که واشنگتن در فکر فریب دادن کشورهای عربی است و این کشور یک سیاست ثابتی دارد که هم دولت کنونی و هم دولت های پیشین آمریکا آن را اجرا کرده اند و آن انکار حق فلسطینی ها وحق تعیین سرنوشت و تلاش در جهت تخریب فلسطینیان به روش های مختلف و پشتیبانی از توسعه شهرک های اسرائیلی در سرزمین های اشغالی بوده است.
این اقدام همچنین نشان می دهد که آمریکا یک میانجی بی طرف و عادل در روند صلح در خاورمیانه نبوده و شاهد ماجرا هم این است که واشنگتن همواره از حق وتو در شورای امنیت برای جلوگیری از صدور هرگونه قطعنامه ای که تجاوزهای اشغالگران اسرائیلی را علیه حقوق فلسطینیان محکوم کند؛ استفاده کرده و روند صلح را بدون کمترین حمایتی از تجاوزهای رژیم صهیونیستی رها نموده است.
اقدامات ترامپ نشان دهنده اعتقادات او و وعده هایی است که به اسرائیل داده است و رئیسان جمهوری پیشین آمریکا از انجام آن به این سرعت برای رژیم صهیونیستی و بعد از پیروزی در انتخابات عاجز بودند.
تصمیم ترامپ بی تفاوتی وی را به نگرش ها و مواضع کشورهای عربی و اسلامی نشان می دهد او فکر می کند محکوم کردن تصمیم وی در باره قدس در دراز مدت آرام خواهد شد چرا که اعراب به آمریکا نیاز دارند و این فلسفه آمریکا از دهه 90 بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در برخورد با مسایل و بدون احترام به احساسات و مقدسات ما بوده است.
برای ترامپ اصلا مهم نیست که تصمیمش مخالف قوانین بین المللی و قطعنامه های شورای امنیت و سازمان ملل و توافق ژنو و تقویت کننده قانون جنگل و تجاوز به حقوق و سرزمین های دیگران و تحمیل سیاست هایی که در واقع توسط رژیم صهیونیستی انجام شده و نادیده گرفتن جنایت های اشغالگران و مداخله برای تغییر مسیر تاریخ در سرزمین های فلسطینی ، باشد.
شاید تصمیم ترامپ اقدام جدیدی در فشار آوردن به فلسطینیان نباشد چرا که باراک اوباما رئیس جمهوری و هیلاری کلینتون وزیرخارجه سابق آمریکا نیز بر سازمان ملل و دادگاه بین المللی جنایی و محمود عباس رئیس تشکیلات فلسطین فشار زیادی آوردند تا مانع از دسترسی آنان به عدالت بین المللی در شکایت های مربوط به تجاوزهای رژیم اشغالگر شوند.
احتمالا اگر هیلاری کلینتون طرفدار اسرائیل (رژیم صهیونیستی) در انتخابات ریاست جمهوری بر رقیب خود دونالد ترامپ پیروز می شد همین کاری را می کرد که ترامپ در پاسخ به تمامی خواسته های تل آویو کرد و قدس را به عنوان پایتخت این رژیم به رسمیت می شناخت و سفارت آمریکا را از تل آویو برای اطمینان از رضایت صهیونیست ها به قدس منتقل می کرد.
دونالد ترامپ از قانونی که کنگره آمریکا در سال 1995به تصویب رساند مبنی بر این که شهر قدس پایتخت رژیم اشغالگر صهیونیستی است و در این قانون به رئیسان جمهوری آمریکا توصیه شده به طور رسمی این مساله را اعلام کنند و سفارت آمریکا را از تل آویو به قدس منتقل نمایند، سوء استفاده کرد.
قانونی که به مدت 22 سال رئیسان جمهور پیشین آمریکا اجرای آن را هر 6 ماه به تاخیر می انداختند، ترامپ جرات کرد قانونی را که از 6 ماه پیش در داخل کنگره آمریکا به تصویب رسانده و راکد مانده بود به جریان بیندازد و از انتقال سفارت آمریکا به قدس به عنوان پایتخت اسرائیل (رژیم صهیونیستی) خبر دهد.
زمانی که 13 کشور در پایان دهه 70 بدون آن که قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت بشناسند در این شهر سفارت داشتند از جمله آمریکا که تنها یک کنسولگری وابسته به سفارت این کشور در تل اویو در قدس داشت نشان می دهد که ترامپ تاریخ را مطالعه نکرده است.
این کشورها بعد از صدور دو قطعنامه 478 و 476 توسط شورای امنیت که تصمیم مقامات اشغالگر صهیونیستی را در باره ضمیمه کردن قدس به سرزمین های اشغالی محکوم کرد، سفارتخانه های خود را از قدس به خارج از این شهر انتقال دادند.
پس از آن بود که همه کشورهای جهان به قطعنامه های شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل در باره فلسطین احترام گذاشتند و نقض وضعیت قانونی قدس و یا هرگونه تغییر در آن را تضعیف روند صلح و تهدیدی برای راه حل تشکیل دو کشور دانستند.
تا زمانی که در دسامبر 2017 (چهارشنبه 15 آذر) با اعلام تصمیم ترامپ در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل شوک بزرگ وارد شد.
این اقدام مخالف منشور سازمان ملل است که ضمیمه کردن سرزمین های دیگر را با زور و قدرت منع می کند و بر اساس بند هفتم منشور به سازمان ملل به منظور حفظ صلح و امنیت بین المللی اجازه دخالت می دهد.
شورای امنیت سازمان ملل 12 قطعنامه صادر کرده تا ثابت کند که قدس سرزمین اشغالی است که توسط اسرائیل غصب شده است و 8 قطعنامه آن بیان می کند که تمامی اقدامات و تغییراتی که در وضعیت قانونی این شهر به وجود آمده غیر قانونی است و نیروهای اسرائیلی باید از این منطقه عقب نشینی کنند و 4 قطعنامه نیز از اسرائیل می خواهد که از سرزمین های اشغالی سال 1967 از جمله قدس خارج شوند.
به گزارش ایرنا نویسنده مصری در مقاله خود همچنین خاطرنشان می کند، در تمامی این قطعنامه ها، تصمیم ها و اقدامات مقامات اشغالگر رژیم صهیونیستی و شهرک سازی ها در سرزمین های فلسطینی ارزش قانونی ندارد.
دادگاه عدل بین المللی نیز در نظرات مشورتی خود در باره ساخت دیوار فاصل در سال 2004 که نوار غزه را از کرانه غربی و از جمله قدس جدا کرد بر اساس قوانین بین المللی اشغالگری خواند و مسیر دیوار را بر اساس این که بخشی از خاک فلسطین را جدا کرده، غیرقانونی خواند.
سازمان یونسکو نیز در سال 2016 قطعنامه ای را تصویب کرد که در آن تاکید شد هیچ گونه ارتباط دینی میان مسجد الاقصی در شهر قدس اشغالی با یهودیان وجود ندارد و قدس مکانی مقدس برای مسلمانان است. در قطعنامه یونسکو آمده است که دیوار البراق (دیوار ندبه) بخش جدایی ناپذیر مسجد الاقصی است و یهودیان هیچ حقی در آن ندارند.
رئیس جمهوری آمریکا و کنگره این کشور به این حق عربی و اسلامی که توسط قطعنامه های بین المللی به تصویب رسید احترام نگذاشتند و به خاطر رژیم اشغالگری به نام اسرائیل احساسات تمامی مسلمانان جهان را خدشه دار کردند.