به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، روزی اگر هیاتهای دیپلماتیک بهویژه غربی تردد کمتری در ایران داشتند، همزمان با مذاکرات هستهای و پس از حصول توافق در تیرماه 1394، شاهد رشد چشمگیر آن در سالهای اخیر هستیم. رشدی که میتواند زمینهساز تسهیل روابط اقتصادی و تجاری شود و سیاست تنشزدایی دولت اعتدالی را پیش برد. اما باید دید، آوردههای اینگونه دیدارها و مذاکرات متعاقب آن در بخشهای مختلف چه چیزهایی بودهاند و چشمانداز نهایی آن به کدامین سو پیش خواهد رفت.
همزمان با حضور بوریس جانسون، وزیر امورخارجه انگلیس در کشورمان در قالب هیات چند نفره و مذاکرات سطح بالا با رئیسجمهور، رئیس مجلس، دبیر شورای عالی امنیت و وزیر امورخاجه ایران، این ذهنیت ایجاد شده که چنین دیدارهایی میتواند کمک بسیاری در انتقال گلایهمندیهای ایران در زمینه تخلفات صورت گرفته در تعهدات طرف مقابل در برجام و نقد سیاستهای آمریکا در قبال ایران باشد.
اخبار و گزارشهایی که از دیدار وزیر امورخارجه انگلیس با مسئولان کشور به خارج از جلسات منتقل شده، گفتوگوی «رک و صریح» بوده و بحث نازنین زاغری، جاسوس تابعه انگلیس دستگیر شده در ایران در اولویت بحثها بوده است. به گزارش جیمز رابین، خبرنگار دیپلماتیک «بیبیسی»، «روابط بریتانیا با ایران و مسائل منطقهای و جهانی در دیدارهای آقای جانسون با مقامهای ایرانی مطرح شد اما آزادی نازنین زاغری را تکلیف، شهروند ایرانی - بریتانیایی زندانی در ایران از مهمترین محورهای مذاکره وزیر امور خارجه بریتانیا در ایران است.»
به هر حال آنچه از اهمیت بیشتری درباره سفر مقامات کشورهای اروپایی به ایران برخوردار است، نوع نگاه و رویکرد هزینه- فایده است. وزیر امورخارجه انگلیس بهعنوان یکی از مقامات اروپایی به ایران پس از برجام سفر کرده که این میتواند نشان از تاثیر توافق هستهای بر نوع روابط دیپلماتیک باشد.
در همین چارچوب شاهد حضور هیاتهای دیپلماتیک چند ده نفره اروپایی همزمان با برجام در ایران بودیم. سفر هیاتهای دیپلماتیک160 و 400 نفره فرانسه و ایتالیا به ایران که برای مذاکرات سیاسی و اقتصادی در کشور ایران در سال 94 حضور پیدا کردند، از این دست بودهاست. امری که با افزایش تحریمها و فشار دولت جدید آمریکا با سطح کاهش حضور هیاتهای بزرگ اقتصادی و دیپلماتیک نیز همراه بوده است.
بهطور کلی میتوان گفت روابط ایران با کشورهای اتحادیه اروپا به دلایل مختلف شکننده بوده و در واقع این روابط فاقد عناصر ثباتبخش و پایدار است. با موشکافی این روابط در طول چهار دهه اخیر باید اذعان کرد که این روابط براساس یک آهنگ منظم، برنامهریزی و زمانبندی شده پیش نرفته و همواره با ایستهای ناگهانی همراه بوده است و اساسا با توجه به اختلافنظرهایی که بین ایران و اتحادیه اروپا در برخی مسائل مانند حقوق بشر، سیستمهای قضایی دوطرف، مسائل منطقهای، تروریسم و... وجود داشته، هریک از این اختلافات میتواند مانع از پیشرفت این روابط در یک دوره طولانی مدت باشد. این دو طرف همواره مشتاق افزایش سطح روابط بودهاند که در طول چهار دهه با مشکلاتی همراه بوده است.
برای نمونه، گفتوگوهای «انتقادی» با شروع دوران تنشزدایی با اروپا در دولت هاشمیرفسنجانی آغاز شد. مذاکرات انتقادی براساس بیانیه ادینبورگ در سال 1992 بر پایه چهار محور سلاحهای کشتارجمعی، حقوق بشر، روند صلح خاورمیانه و مساله سلمان رشدی شکل گرفت که منجر به هفت دور گفتوگو در سطح معاون وزیر امور خارجه ایران و تروئیکای اروپایی شد.
در تمام طول این دوران، کشورهای اروپایی، پایهگذار و پشتیبان قطعنامههای حقوق بشری علیه ایران بودهاند. همین امر موجب شد تا ایران از پذیرفتن نماینده ویژه حقوق بشر سازمان ملل خودداری کند. با این حال این دور گفتوگوها تا ماجرای میکونوس ادامه داشت.
بعد از حکم سیاسی دادگاه میکونوس در سال 1376 پارلمان اروپا از شورای وزیران اتحادیه درخواست کرد تا به گفتوگوهای انتقادی با ایران پایان بخشند. هرچند با تغییر دولت و حضور خاتمی در پاستور، دور جدید گفتوگوها تحت عنوان «گفتوگوهایی فراگیر و سازنده» آغاز شد ولی با شروع فشارها حول پرونده هستهای بدون حصول نتیجه محسوسی این گفتوگوها نیز در سال 2004 پایان یافت.
در حال حاضر نیز پس از برجام، تمایل طرفین برای شروع گفتوگوها باعث آغاز «گفتوگوهای سطح بالا» شده است. ظریف، وزیر امورخارجه ایران در اوایل مرداد 1394 پیرامون این گفتوگوها عنوان کرده بود: «در آیندهای نزدیک، دور جدیدی از گفتوگوها میان ایران و اتحادیه اروپا انجام میگیرد، این گفتوگوها براساس تصمیمی که اتحادیه اروپا دارد گفتوگوهای سطح بالا نام گرفته است. این موضوعات شامل انرژی، حملونقل، محیطزیست، حقوق بشر و سایر حوزههای همکاری است.»
بهطور کلی افزایش روابط با کشورهای اروپایی ازجمله سیاستهای دولتهای جمهوری اسلامی بوده و نظام و رهبری نیز مشکلی با آن ندارند. با این وجود، چالش اساسیتر در سازنده بودن و منافعی است که از کنار چنین روابطی متوجه طرفین میشود.
اولویتبخشی به روابط در سیاست خارجی براساس منافع تعریف میشود. وقوع مباحثی در زمینه برجام، حقوق بشر، مسائل دفاعی و منطقهای، روابط ایران و اروپا را تحت تاثیر خود قرار داده که میتواند بار دیگر بر سطح روابط تاثیرگذار باشد. همزمان با تهدید دونالد ترامپ با عدم تایید برجام بود که رهبر معظم انقلاب تذکراتی را به طرفهای اروپایی برای ایستادن در مقابل زیادهخواهی آمریکا و عدم ورود به مسائل حساس داشتند که گویای شرایط حساس جایگاه اروپا در روابطش با ایران بود: « اولا اروپا باید در مقابل اقدامات عملی آنها بایستد؛ ثانیا از ورود به مسائل دفاعی ما باید پرهیز کند؛ اینکه بیایند همان حرف را بزنند که چرا ایران در منطقه حضور دارد.»
حضور هیاتهای دیپلماتیک و اقتصادی اروپایی در ایران که در ماههای اخیر کم رونقتر نیز شده، بارها تحت تاثیر مباحث و مسائل حاشیهای قرار گرفته که روابط کلی و مباحث کلان را وارد چالش ساخته است. برجام، مسائل منطقهای، دفاعی، جاسوسی و حقوق بشری در حال حاضر میتوانند در آینده شرایط را برای تسهیل روابط پایدار سختتر سازند، تجربهای که بارها در طول سه دهه اخیر شاهد آن بودهایم و گفتوگوهای مختلف ایران و اروپا را وارد بحران ساخته است.