به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «قرعه خوبی در جام جهانی نصیبمان نشد.» این مضمونِ اصلی تحلیلهایی است که در چند روز اخیر از قرعهکشی جام جهانی ارائه شده است. خب، با دوتیمی همگروه شدیم که کم و بیش مدعی جاماند. از آن طرف دعا میکردیم که به پاناما بخوریم، نه مراکش. هرچند حالا هم فکر میکنیم میتوانیم مراکش را شکست دهیم. فراموش میکنیم که در این سالها، مقابل تیمهایی که متوسط یا حتی ضعیف قلمدادشان کردیم، بدتر بازی کردهایم. بیایید در سطحی کلانتر به قرعهکشی جام جهانی نگاه کنیم. امسال تقریبا شاهد یکی از متعادلترین گروهبندیهای تاریخ جام جهانی بودیم، عملا گروه مرگی وجود ندارد. ما گروهمان را گروه مرگ میخوانیم، ولی فکر نمیکنم هیچ تحلیلگر فوتبالی شانس چندانی، جدای از اتفاقات عجیب فوتبال، برای مراکش و ایران در رقابت با اسپانیا و پرتغال قائل باشد. ما گاهی جایگاهمان را در فوتبال بینالمللی گم میکنیم. مساله این است که ما هنوز نمیدانیم چه دیدگاهی باید در قبال جام جهانی اتخاذ کنیم.
تیمهای مختلف، بسته به بضاعت فنی، تاریخ فوتبالی و اعتبار بینالمللیشان، رویکردهای مختلفی در قبال جام جهانی در پیش میگیرند: جام جهانی به مثابه مهمترین رخداد فوتبالی. برای برخی تیمها صرف حضور در جام جهانی دستاورد محسوب میشود. کما اینکه ما هم تا چند دوره گذشته چنین وضعیتی داشتیم. اما با افزایش سهمیههای آسیا و تجربه چندین جام جهانی، کمکم به جایی رسیدهایم که صرف حضور قانعمان نمیکند. هرچند در ایران، خیلیها هنوز هم از حضور در جام جهانی دستاوردی بزرگ میسازند. تیمهای دیگری، مثل برزیل و آلمان داعیه قهرمانی دارند. آنها مدعیان سنتی جام جهانیاند. این وسط تیمهای مختلفی هستند با رویکردهای متفاوت. ژاپنیها را ببینید. آنها فوتبالشان را فراتر از آسیا میدانند، مقابل تیمهای سرشناس هم بسیار جسورانه بازی میکنند و ولع و حتی عجله عجیبی دارند برای موفقیت. اتفاقی که به ضررشان هم تمام شده است. در دوره قبل جام جهانی، ژاپن تیم بسیار خوبی بود، کارشناسان میگفتند از گروهش صعود میکند، آنها هیچ خود را کمتر از رقبا نمیدانستند، اما همین فوتبال بسیار جسورانه کار دستشان داد و باعث شد بازیها را واگذار کنند.
ژاپنیها در مرحلهای هستند که فقط صعود از گروه قانعشان میکند. مدتهاست به راحتی به جام جهانی میرسند، یک دوره سابقه صعود از گروه مقدماتی را دارند، فوتبال و لیگشان حرفهای است، لژیونرهای موفقی دارند و همه اینها باعث شده است تکلیفشان روشن شود. صعود از گروه. ما هنوز اعتمادبهنفس ژاپنیها و حتی کرهایها را نداریم. توان زیرساختی آنها را هم نداریم. تازه و برای اولینبار دوبار پشت سر هم جام جهانی را تجربه میکنیم. هرچند هر تیمی جاهطلبیهایی دارد، اما شاید کماکان مساله اصلی برای ما نه لزوما صعود از گروه، که ارائه فوتبالی باکیفیت است، مثل سال 1998. سال 98، ما از گروهمان صعود نکردیم، اما پیامد حضور در آن جام جهانی و شیوه بازی ما، تزریق یک فضای کاملا مثبت به فوتبال ایران بود. تیم خوب بازی کرد، شجاعانه.
خیلی از بازیکنانمان دیده شدند، خیلیها ترانسفر شدند، در نتیجه به باشگاهها هم پول تزریق شد. این همه آن چیزی است که تیمی در سطح ایران فعلا توقع دارد. ما باید بدانیم که برای درخشش در جام جهانی باید تجربه بیشتری داشته باشیم و فوتبالمان توسعهیافتهتر باشد. هرچند همه اینها به معنای بیاعتنایی به جاهطلبیهای فوتبالی نیست.