اردشیر زارعیقنواتی: جنگ یمن در حالی ادامه دارد و همچنان تنشها را تشدید میکند که تقریبا این فقیرترین کشور جهان عرب، به میدان منازعه و رقابت بین قدرتهای رقیب در منطقه تبدیل شده است. در یمن و در جنگ داخلی و سپس حمله نظامی ائتلاف رهبری عربستان به این کشور، دیگر حتی لازم نیست انسانها و بهویژه کودکان، زیر آوار بمباران مناطق غیرنظامی کشته شوند؛ چراکه سلاح مرگبارتری در سکوت کامل خبری و جامعه جهانی همین کار را در ابعاد دهها بار بالاتر برای مهاجمان انجام میدهد. براساس گزارش سازمان ملل متحد، عفو بینالملل، یونیسف و چندین نهاد مستقل بینالمللی دیگر، فقط 11میلیون کودک و در مجموع 17میلیون یمنی به کمکهای فوری غذایی نیاز دارند، دو میلیون کودک از سوءتغذیه مزمن رنج برده و در وضعیت وخیم قرار دارند، 800 هزار نفر به بیماری وبا مبتلا شدهاند و براساس گزارش مدیر خاورمیانه و شمال آفریقای یونیسف، برآورد میشود که در هر ۱۰ دقیقه، یک کودک در یمن از بیماریهای قابل پیشگیری جان میدهد. در همین گزارش، مدیر خاورمیانه و شمال آفریقای یونیسف وقتی اذعان میکند که هر 10 دقیقه یک کودک میمیرد، مشخص میشود روزانه 144کودک فقط بهدلیل بیماریهای قابل پیشگیری جان میدهند و این یعنی در سال، 52هزارو 560 کودک قربانی میشوند. این درحالی است که آمار تلفات جنگ یمن در گزارشهای سازمان ملل متحد از همان ماههای نخست جنگ تاکنون، بعد از بیش از سه سال محاصره کامل و جنگ، از 10هزار نفر هماکنون به عدد هشتهزارو 600 نفر کاهش نیز داده شده است. درباره بحران یمن که تمامی اطلاعات رسمیای که ازطرف ائتلاف به رهبری عربستان بر اساس دروغ بنیان گذاشته شده و بهعلت قدرت و دلارهای نفتی این کشور بسیاری از کشورهای بزرگ و نهادهای بینالمللی هم وادار به سکوت شدهاند، تناقضات بزرگی به چشم میخورد که حتی در حوزه علوم ریاضی برای یک کودک در مقطع ابتدایی نیز کاملا قابل تشخیص است. همین چند روز پیش «محمدبنسلمان»، ولیعهد و همه کاره رژیم پادشاهی عربستان سعودی که رهبری ائتلاف 40کشور مسلمان در جنگ با مردم یمن را در دست دارد، در مصاحبه با «نیويورکتایمز» ادعا کرد که هماکنون 85درصد خاک یمن در دست دولت «عبدربه منصور هادی» و تحت حمایت آنان قرار دارد و این درحالی است که در گزارش سازمان ملل متحد گفته میشود از جمعیت 27میلیونی این کشور، هماکنون 17میلیون تن دچار سوءتغذیه بوده و به کمکهای فوری غذایی و دارویی نیاز دارند. همه این وقایع در شرایطی درحال انجام است که همزمان بزرگترین قراردادهای نظامی و تسلیحاتی ازسوی آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپایی نیز با عربستان بسته میشود و همانگونه که بارها احزاب اپوزیسیون «کارگر» در بریتانیا، حزب «چپ» آلمان و فراکسیون جنبش چپ «فرانسه نافرمان» در پارلمانهای این کشورها با اسناد معتبر نشان دادهاند که بسیاری از این تسلیحات تحویلی علیه مردم یمن بهکار میرود. هر چند که دولت این کشورها و بزرگتر از همه دولت آمریکا همیشه وعده بررسی این موضوع و احتمال استفاده از سلاح تحویلی آنان در نقض حقوق بینالمللی و جنایت علیه بشریت را دادهاند، اما تاکنون هیچ اقدام عملیای برای تنبیهات بازدارنده هم انجام نشده است. جنگ یمن در واقع بازی «جنایت در سکوت» است و اگر هم به اجبار در مدیای جهانی خبری درباره آن منتشر میشود، اما هرگز در تمرکز و بحث و بررسیهای لازم برای ایجاد موج فشار افکار عمومی برای بازدارندگی حول آن قرار نمیگیرد. اما در پنجم اکتبر 2017 با فشار افکارعمومی جهانی و نهادهای بشردوستانه، «آنتونیو گوترش»، دبیرکل جدید همان مصوبه قبلی را اجرا کرد و هماکنون عربستان در این لیست سیاه قرار دارد. حالا با همه این آمار و ارقام، گزارشهای رسمی سازمان ملل متحد و زیر مجموعههای آن، مصوبه این سازمان درباره گنجاندن عربستان در لیست سیاه کودککشی سیستماتیک در یمن، فاجعه انسانی قحطی همگانی و ابتلای بیش از 800هزار نفر به بیماری وبا و بسیاری اقدامات ضدبشری اثباتشده دیگر، اما عربستان بهعنوان مسبب اصلی آن با مجازات یا تنبیه مواجه نشده است. بدون تردید دخالت قهری و غیرقانونی کشورهای خارجی در امور کشورهای مستقل نقض حقوق بینالملل است و کشاندن منازعات منطقهای در قالب جنگهای نیابتی به محیطهای بحرانخیز اصولا امر مذموم و بسیار ناپسندی است که هرگز قابل دفاع نیست. اما حتی درصورت اثبات دخالت در حمایت از یک طرف دعوای منازعات داخلی نیز این موضوع هیچ مشروعیتی برای جنایات جنگی و توسلجستن به «ژنوساید» در هیچ کشور و جنگی را توجیه نمیکند. حالا اگر فرض را بر دخالت دو کشور خارجی در جانبداری از نیروهای دخیل در بحران یک کشور هم قرار دهیم، طبق حقوق بینالملل باید «تناسب در تنبیه» و محکومیت این اقدامات انجام شود و تمرکز بر یک طرف مداخلهگر، آن هم در کمترین سطوح ممکن، در مقابل توحش جنونانه یک طرف دیگر در اقدام به جنگ جنایتکارانه در مجامع جهانی بیشتر دهنکجی به همین قوانین پذیرفتهشده تلقی میشود و هیچ مشروعیت حقوقیای نخواهد داشت. یمن امروز در سکوت و مماشات کامل جامعه جهانی و نظم یکجانبه حاکم بر آن درحال قربانیشدن است و ظاهرا هیچ قدرت بازدارندهای نیز ارادهای برای پایانبخشیدن به آن را ندارد. مردم غیرنظامی و کودکان یمنی هماکنون در زیر بار این جنگ جنایتکارانه و ننگ جهانی هزارهزارنفر درحال قربانیشدن بوده و بدون تردید سکوت جهانی نیز نوعی از مباشرت در این جنایت است.
∎