شناسهٔ خبر: 22835039 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه مردم‌سالاری | لینک خبر

به بهانه روزجهانی معلولین

جای خالی یک آموزش مهم در محتوای آموزش‌های مدارس استثنایی

صاحب‌خبر -

فاطمه رحمانی


آموزش و پرورش استثنایی موازی با چارچوب‌های آموزش و پرورش عادی است به طوریکه سازمان آموزش و پرورش استثنایی به عنوان یکی از معاونت‌های وزارت آموزش و پرورش درحال فعالیت می‌باشد امابادرنظرگرفتن معلولیت‌های متفاوت دانش‌آموزان و سن ورودو خروج ازاین مدارس در برخی موارد دارای برنامه‌های ویژه ای است که درراستای توانمند سازی معلولان درزندگی اجتماعی و سوق دادن آنان دشراستقلال فردی و زندگی موفق دراجتماع برنامه‌ریزی شده است .
برنامه‌هایی از قبیل تحرک و جهت‌یابی برای نابینایان و کم بینایان، تربیت شنیداری و لب خوانی برای ناشنوایان و کم شنوایان وبرنامه‌های گفتاردرمانی ،فیزیوتراپی و کاردرمانی و...برای دانش‌آموزان با نیازهای ویژه و چندمعلولیتی علاوه بر دروس در محتوای آموزشی این گروه از معلولان گنجانیده شده است .
فلذا دلایلی مانند عدم آگاهی خانواده‌های معلولین، درمعرض خطر قرار گرفتن این کودکان به لحاظ قرارگیری در کلاس‌های مختلط درسی، تردد با سرویس‌های شخصی و زندگی در خوابگاه‌های مراکز استان جای خالی آموزشهای خود مراقبتی جنسی در قالب برنامه و طرح‌های مصوب برنامه‌ریزی یا محتوای کتب درسی برای کودکان استثنایی در گرایش‌های متفاوت خصوصا دانش‌آموزان کم توان بسیار احساس می‌شود .
این خلا آموزشی نه تنها در کتب درسی مقاطع آموزش و پرورش استثنایی یافت می‌شود بلکه در دروس «مهارت آموزی» که یکی از دروس اصلی مقطع ابتدایی‌، برای تربیت و خودآگاهی دانش‌آموزان دربرنامه درسی آنان گنجانده شد نیز به باد فراموشی سپرده شده است.
از آنجایی که اینگونه برنامه‌ها و طرح‌ها معمولا توسط مربیان بهداشت، مشاوران و معلمان پرورشی در مدارس به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شود اما متاسفانه به دلیل کمبود شدید نیروهای آموزشی خصوصا در شهرستان‌ها با وجود چند پایه بودن کلاس‌های درس و مقاطع تحصیلی در یک آموزشگاه ابدا عملی نمی‌گردد.
دردوران متوسطه پیش حرفه‌ای و حرفه‌ای که به ترتیب موازی با مقاطع راهنمایی و دبیرستان آموزش و پرورش عادی است، دانش‌آموزان با سن تقویمی‌بالا  بیش از هر زمان دیگری در معرض مشکلاتی از جمله رفتارهای ضداجتماعی، سوء‌استفاده موارد مخدر، افت تحصیلی، بزه کاری، مشکلات روحی و روانی و‌... به دلیل دارابودن معولیت وعدم پذیرش از سوی جامعه قرار می‌گیرند.اما متاسفانه غیر از جلسات روتین آموزش خانواده که در اکثر مدارس استثنایی غیر از مدارس مراکز استان، به صورت یکپارچه برای تمام والدین ازمقطع ابتدایی گرفته تا متوسطه حرفه‌ای به یک شکل  و صرفا جهت اجرای طرحهای پیشنهادی از ادارات استثنایی برگزار می‌گردد هیچگونه آموزشی به دلیل کلاسهای چند پایه،کمبود نیرو و ضیق وقت صورت نمی‌گیرد.درصورتی که بسیاری از دروس برای این دانش‌آموزان هیچ سودی را حاصل نمی‌کند و خود آنان نیز ابدا رغبتی به یادگیری بعضی از دروس ازخود نشان نمی‌دهند و به جرات می‌توانم بگویم که آموزش مختص همان کلاس و درس می‌شود و به دلیل محدود بودن واژگان ذهنی بلافاصله فراموش می‌شود.
از طرفی با توجه به برنامه‌ها و طرح‌های پیشنهادی از سوی ادارات استثنایی به مدیران مدارس که گمانم دیگر به صورت قانون و جزو لاینفک برنامه‌های مدارس جا خوش کرده‌اند نیز هیچ خبری از این کارگاه‌ها برای معلمان و والدین نیست در صورتی که این دانش‌آموزان به دلیل نیازهای ویژه از آموزشهای تخصصی تری نسبت به همسالان خود باید برخوردار گردند کما اینکه انتهای تحصیلات متوسطه  در این دانش‌آموزان به دانشگاه ختم نمی‌شود ممکن است که ازدواج‌های زودهنگامی‌نیز برای این دانش‌آموزان فراهم گردد و متاسفانه بارها و بارها شاهد شکست در زندگی خانوادگی این اقشار و در مواردی صاحب شدن فرزند معلول ازروی عدم آکاهی‌، عدم  شناخت از خود و داشتن اطلاعات غلط ازسوی دیگران نیز درپی داشته است‌.
از این روی دغدغه که هم اکنون احساس می‌شود و در این سطور مطرح گردید را در پیشگیری از وقوع چنین حوادثی در جامعه معلولین باید با ارائه آموزش‌های خودمراقبتی و همچنین فرهنگ‌سازی در زمینه ارائه آموزش‌های سلامت جنسی در دستور کار قرار گیرد زیرا با عدم اطلاع رسانی در این حوزه نمی‌توانیم شاهد سلامت جنسی برای این قشرآسیب‌پذیر باشیم.