سلامت اجتماعی از جمله موضوع هایی است که در برخی جوامع مورد غفلت قرار گرفته است، لذا برای تقویت این جایگاه در جامعه، مددکاراناجتماعی بهترین گزینه برای مدیریت سلامت اجتماعی هستند تا با استفاده از ظرفیتهای موجود در جامعه در این زمینه گامهای اساسی برداشته شود. با قبول این باور که سلامت در ابعاد مختلف آن بر پیشگیری متمرکز است میتوان انتظار داشت که تقویت بعد اجتماعی سلامت در کنار سایر ابعاد آن میتواند بسترهای لازم را برای افزایش نشاط اجتماعی، تعامل اجتماعی، همبستگی اجتماعی، رضایت از زندگی، مسئولیتپذیری اجتماعی، مشارکت اجتماعی، کاهش آسیبهای اجتماعی، تقویت هویت فرهنگی و… در هر جامعهای فراهم کند که این امر با بهرهگیری از متخصصان اجتماعی از جمله مددکاراناجتماعی متعهد، محقق خواهد شد.
مددکاریاجتماعی چیست؟
مددکاریاجتماعی حرفهای است که در آن مددکار بهمددجو کمک میکند تا مشکل خود را شناخته، بهتواناییهای خود پیبرده و با استفاده از منابع و امکانات موجود درجهت برطرف ساختن مشکل خود برآید. بهبیان دیگر مددکاریاجتماعی عبارتاست از مجموعهای متشکل از تدابیر، مشاوره و فعالیتهای حرفهای که در قالب نهادها، سازمانها و مؤسسات رفاهی توانبخشی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی عرضه میشود تا با ایجاد تغییر و دگرگونی مناسب در شرایط مادی و معنوی افراد و اقشار جامعه، زمینه بهزیستی، رشد و تعالی آنها را فراهم آورد.وظیفه مددکار اجتماعی، مشاورهدادن و کمککردن بهافراد در معرض خطر، خانوادهها و افراد بهحاشیه راندهشده جامعه و حمایت از آنان و نیز یاری دادن افراد برای دریافت خدمات موردنیاز مناسب برای داشتن زندگی بهتر و رفاه بیشتر است.
از جمله وظایف مددکاراناجتماعی میتوان بهمواردی نظیر انجام مشاورههای تخصصی درزمینه مسائل خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی و تحصیلی، انجام مداخلههای مؤثر در بحرانهای خانوادگی، فردی، اجتماعی، انجام پژوهشهای اجتماعی درزمینههای مداخلات اجتماعی در بخشهای آسیبهایاجتماعی، انجام فعالیتهای مربوط بهروانسنجی یا رواندرمانی، فعالیتهای مبتنی بر بازتوانی یا بازپروری افرادی که بهنحوی دچار آسیبهای اجتماعی شدهاند؛ مواردی مانند اعتیاد، فرار دختران از خانه، بزهکاری نوجوانان و جوانان، طلاق و…، انجام فعالیتهای توانبخشیاجتماعی برای استفاده مراجعهکنندگان با معلولیتهای مختلف، آموزش مهارتهای زندگی بهگروههای سنی مختلف و پیگیریهای مددکاری درخصوص ایجاد اشتغال یا مسکن خانوادههای بیسرپرست و نیازمند و… اشاره کرد.
سیدحسنموسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، درباب حرفه مددکاریاجتماعی در ایران میگوید: مددکاریاجتماعی حدود ۶۰ سال است که در ایران بهعنوان رشتهایتخصصی پذیرفتهشده و در دانشگاههای مختلف از مقطع کاردانی تا دکتری تدریس میشود. بهگفته وی مددکاریاجتماعی دو مأموریت را دنبال میکند: ۱٫ کمک بهارتقای مستمر کیفیت زندگی مردم ۲٫ کمک بهارتقای شاخصهای سلامت اجتماعی؛ بهبیان دیگر مددکاراناجتماعی در واقع سفیران اجتماعی هستند، آنان بهمردم کمک میکنند تا از زندگی خود رضایت داشته باشند و از آن لذت ببرند لذا در راستای تحقق یافتن این دو مأموریت تربیت نیروی متخصص در مراکز دانشگاهی اجتنابناپذیر است و ازاین روامروز در ایران رشته مددکاری اجتماعی در تمامی مقاطع تحصیلی و در دانشگاههای مختلف دانشجو میپذیرد.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در توضیح مسئولیت مددکاران اجتماعی میگوید: شاید برای بسیاری از ما اهمیت کار مددکاران اجتماعی چندان واضح نباشد، اما در باب اهمیت این حرفه همین بس که درحالحاضر کمتر سازمان یا نهادی را میتوان یافت که مددکاریاجتماعی در آن حضور نداشته باشد. از جمله سازمانها و نهادهایی که امروز با مددکاریاجتماعی در ارتباط تنگاتنگاند میتوان بهسازمان زندانها، انجمن خانواده زندانیان، نیروی انتظامی، کمیته امداد امام خمینی(ره)، بنیاد شهید انقلاب اسلامی، ارتش جمهوریاسلامیایران و سازمانهای تابعه آن، دادگستری، شهرداری، نهادهای مربوط بهمعلولان، سالمندان، معتادان، بیماران خاص و… اشاره کرد. وی در این رابطه زلزله اخیر کرمانشاه را مثال میزند و بیان میدارد که زلزله اخیر میتواند نمونه خوبی از تأثیر حضور مددکاراناجتماعی در عرصه برخورد با تبعات روانی بلایای طبیعی باشد.
موسویچلک میافزاید: از جمله چالشهایی که بر سر راه مددکاریاجتماعی وجود دارد این است که این رشته علیرغم دارا بودن ۶۰ سال قدمت علمی در ایران، علاوه بر این که در زمینه تولید دانش بومی بسیار فقیر است، در زمینه دانش جهانی نیز فاصله بسیار معناداری با جامعه جهانی دارد که از دلایل این امر میتوان بهپویا نبودن این رشته در ایران و بهکم بودن فارغالتحصیلان این رشته و نیز عدم جذب صحیح آنان در دستگاههای مختلف اشاره کرد.
موسویچلک در ادامه این مبحث، تصریح میکند: همین امروز هم در دستگاههای اجرایی دولتی و غیردولتی، تخصص و دانش مددکاریاجتماعی وجود ندارد و بیشتر مددکاراناجتماعی که با این دستگاهها در ارتباطند فقط از «تجربه» برخوردارند این درحالیاست که افراد باتجربه نیز باید در زمینه مددکاریاجتماعی دانش کافی بهدست آورند؛ بهعنوان مثال یک روانشناس نمیتواند مددکاراجتماعی باشد همانطور که یک مددکاراجتماعی نمیتواند یک روانشناس باشد. وی در ادامه تأکید میکند: ما در رشته مددکاریاجتماعی مدیرانی داریم که از این جنس نیستند یعنی از غیر مدیران مددکاریاجتماعی هستند؛ مثلاً تحصیلات پزشکی یا روانشناسی یا تحصیلات غیرمرتبط دیگری دارند.
رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران در ادامه بررسی چالشهای این رشته با بیان این نکته که در ایران بیشتر کار فردی موردتوجه است تا کار گروهی، اضافه میکند: روشی که در تعریف مددکاریاجتماعی بر آن تأکید شده و ایران هم در آن دخیل بوده این است که مددکاریاجتماعی رشتهای است که باید با رویکردهای اجتماعی بهکار خود ادامه دهد؛ بهبیان دیگر در تعریف جدیدی که از مددکاریاجتماعی ارائه شدهاست، عنوانشده که مددکاریاجتماعی باید نقش خود را در انسجام سلامت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، توانمندسازی اجتماعی و نشاط اجتماعی تعریف کند که متأسفانه همانطور که گفته شد ما همچنان مشغول ترویج کار فردی هستیم تا کار گروهی که بدینترتیب هرگز نمیتوان در حوزه مددکاریاجتماعی کاری از پیش برد.
وی در ادامه با تأکید بر این نکته که در زمینه مددکاریاجتماعی باید با رویکردی اجتماعی پیش رفت، میافزاید: ما در زمینه مددکاریاجتماعی باید براساس نگاه جدیدی که هماکنون در دنیا مطرح است، پیشبرویم که این امر خود مستلزم
بازنگریهایی جدید درحوزه سیاستگذاری و ساختار اجرایی کشور است. موسویچلک اضافه میکند: مددکاریاجتماعی ایران نیاز بهحرکتی نو دارد. منظور ما از «حرکتی نو» نفی گذشتگان و تلاشهای ارزشمند آنان نیست اما لازم است که در زمینه مددکاریاجتماعی در چهار بخش سیاستگذاری، آموزش، ساختار مدیریتی و برنامهریزی اقداماتی جدی صورتپذیرد.
رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران اضافه میکند:در این رابطه لازم است که قبل از هر اقدامی ابتدا نگاه غیرسیاسی را در این رشته تقویت کنیم، سپس محتوای درسی این رشته را با توجه بهآنچه که درحالحاضر در جامعه بدان نیاز داریم، تهیه و تنظیم کرده و در حوزههای مختلف اجتماعی برنامههای جدید تعریف کنیم و در گام بعدی در راه تقویت مددکاریاجتماعی و بومی ساختن آن و همگام ساختن آن با دانش جهانی از حوزههای علوم اجتماعی و انسانی و سایر علوم بهره بگیریم.
سیدحسن موسویچلک با بیان این نکته که همه افراد جامعه باید از خدمات مددکاریاجتماعی برخوردار باشند، اظهار امیدواری میکند که این خدمات بهزودی در سبد خانوار همه مردم ایران جایگاه ویژهای بیابد و بتواند از تولد تا مرگ افراد را دربرگیرد. وی در این راستا تأکید میکند: والدین ایرانی حتی قبل از اقدام بهبارداری نیز باید درمورد ارزشهای اجتماعی، مؤلفههای اجتماعی، مشارکتهای اجتماعی، ناسازگاریها اجتماعی و… آگاهی داشته باشند و بدانند که در این زمینه چه اطلاعاتی را بهفرزندشان منتقل کنند. آنان باید بدانند که چگونه میتوان فرزند یا فرزندان بهتری در حوزه سلامت اجتماعی تربیت کنند و وارد جامعه سازند. رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران در ادامه سخنان خود، تشکیل پرونده اجتماعی پیش از تولد را یک ضرورت دانسته و اظهار میدارد: امروز خانوادهها در حوزه سلامت جسمی فرزند خود از پیش از تولد بهمراکز بهداشتی و درمانی مراجعه میکنند که لازم است این این مهم در حوزه سلامت اجتماعی نیز فرهنگسازی شود.
اما افراد آسیبدیده در چه مواردی و چگونه میتوانند بهمددکار اجتماعی مراجعه کنند یا از خدمات مددکاری اجتماعی برخوردار شوند؟ رضا ببری کارشناسارشد مددکاراجتماعی دراین رابطه بهخبرنگار ما میگوید: تا پیش از سال ۱۳۸۱ افراد آسیبدیده از طریق خیریهها و سازمانهای دولتی تحت پوشش قرار میگرفتند اما از سال ۱۳۸۱ بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی تحتعنوان «برونسپاری وظایف دولتی بهبخش خصوصی» بهمددکاراناجتماعی مجوز تأسیس کلینیکهای مددکاری داده شد که هم خود سازمان بهزیستی برخی از پروندههای خود را بهاین کلینیکها سپرد و هم خود این کلینیکها توانستند بهصورت آزاد بهارائه خدمات بهافراد جامعه بپردازند. تفاوت فاحشی که میان این دو دسته از مؤسسات خدماتی یعنی خیریهها و مراکز مددکاری اجتماعی وجود دارد این است که مددکاری اجتماعی با شناسایی و ارزیابی ریشه مشکلات و با توجه بهزمینههای ایجاد مشکل، بهصورت تخصصی بهارائه راهحل بهفرد آسیبدیده میپردازد درحالیکه خیریهها فقط با ارائه کمکهای مالی سعی در رفع مشکل مراجعان دارند.
ببری در پاسخ بهاین سؤال که چه افرادی میتوانند از خدمات مددکاری اجتماعی بهرهمند شوند، اظهار میدارد: مددکاری اجتماعی بهتمامی افراد جامعه خدمترسانی میکند؛ بهعنوان مثال مددکاران اجتماعی بهبیماران و خانوادههای آنان کمک میکنند تا مراحل طاقتفرسای بیماریهای مزمن یا لاعلاج را بهلحاظ عاطفی یا مالی پشت سربگذارند. همچنین شخصی که با مشکلات روحی دست بهگریبان است نیز بهمددکار اجتماعی ارجاع داده میشود، مددکاراجتماعی بهاین فرد کمک میکند تا بعد از ترخیص از بیمارستان و تا زمانی که بتواند دوباره بهجامعه بازگردد و روی پای خود بایستد، تحت درمان و حمایت مادی یا معنوی قرار داشته باشد.
مددکاراناجتماعی در سنجشهای قبل از صدور حکم دادگاهها و نیز امور مربوط بهزندانیان و خانوادههای آنان حضور فعال دارند. مددکاران اجتماعی حتی بهکارکنان و کارفرمایان نیز درمورد فشار شغلی و مشکلات شخصی که عملکرد شغلی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد نیز مشاوره داده و آنان را راهنمایی میکنند. قانونگذاران و سیاستگذاران اجتماعی نیز بعضاً در مواجهه با مشکلات اجتماعی گسترده نظیر اعتیاد، بیخانمانی، خشونت، فقر و… از خدمات مددکاراناجتماعی بهرهمیجویند. افراد مجرمی که در تلاش برای بهبود زندگی خود هستند، نیز برای تبدیل شدن بهاعضای سودمند جامعه میتوانند از خدمات مددکاران اجتماعی بهرهمندشوند. زنان سرپرست خانوار، کودکان کار، کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست، افراد بیخانمان، زنان و کودکانی که مورد خشونتهای خانوادگی قرار گرفتهاند و… از دیگر گروههایی هستند که میتوانند از خدمات مددکاریاجتماعی بهرهمند شوند.
ملاقات و مشورت با افراد آسیبدیده و ارزیابی مشکلات آنان، کمک بهتوسعه طرحهای درمانی، نگهداری رکوردهای درمان برای هر بیمار، هدایت بیماران بهمنابع کمکی دیگر، مشاوره با پزشکان و درمانگران دیگر، کنترل برنامههای خدماتی ـ اجتماعی کشور و نظایر آنها از دیگر مواردی است که در حیطه وظایف مددکاران اجتماعی قرار میگیرد.
سیدحسنموسویچلک در پایان این گفتگو از برگزاری همایش بینالمللی ۶۰ سال مددکاریاجتماعی ایران در روزهای ۲۷ و ۲۸ آذرماه امسال خبر میدهد و در این خصوص میافزاید: این همایش علاوه بر تحلیل وضعیت مددکاریاجتماعی و بررسی نقاط قوت و ضعف و چالشهایی که در این حوزه وجود دارد، بهموضوعهای مرتبط با مددکاریاجتماعی از قبیل آسیبهای اجتماعی، کودکان و نوجوانان، معلولیت، سالمندی، موادمخدر، کودکان بیسرپرست، کودکان کار، زنان سرپرست خانوار، فضای مجازی و… نیز میپردازد.وی در ادامه اظهار امیدواری میکند: جامعه مددکاریاجتماعی ایران امیدواراست که مددکاریاجتماعی بتواند در عرصه سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای دولت از قبیل قوانین مربوط بهبرنامه توسعه کشور و سلامت اجتماعی فصل مستقلی را بهخود اختصاص دهد تا زمینه ارتقاء و بهبود شاخصهای این حوزه بیش از پیش فراهم شده و سنجش شاخصهای سلامت اجتماعی در سطوح ملی، استانی و شهرستانی و حتی محلهای و خانوادهای، اجرایی و عملیاتی شود و برنامهریزیها و سیاستگذاریهای کلان برمبنای همین سنجشها صورت گیرد.
فاطمه صالحی
code