آرمان- مجتبی اسکندری: ایران با برخورداری از قدرت سیاسی و نظامی در دوران پسابرجام، توانسته است شکستهای فراوانی را در منطقه به عربستان تحمیل کند. لبنان، عراق، سوریه و یمن زمینهای بازی است که عربستان در آنها از ایران متحمل شکست شده است. «آرمان» برای فهم بهتر روند تحولات امنیتی منطقه با نصرتا... تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن، گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
در یک رفت و برگشت سیاسی شاهد این بودیم که آقای سعد حریری، از نخست وزیری لبنان استعفا داد و دوباره بهاین مقام برگشت. به نظر شما این یک بازی سیاسی است؟
آنچه خود آقای سعد حریری مطرح میکند این است که من میخواستم یک شوک اساسی به لبنان وارد کنم. اما واقعیت امر این بود که وضعیت منطقه برای چنین شوکهایی آماده نیست و خاورمیانه از این ظرفیت برخوردار نمیباشد. وضعیت منطقه ایجاب میکند که چنین شوکهایی اصلا نباید وارد شود، چون به طور قطع به درگیریهای سیاسی و امنیتی منجر خواهد شد. زمان و مکان استعفای حریری بسیار نامناسب بود. حتی اگر نخواهیم از کنار نظریه توطئه عبور کنیم، دست کم مکان استعفا بسیار شبهه برانگیز بود. آقای حریری نخست وزیر یک کشور مستقل است و در عربستان بیانیهای غیرشفاف میخواند که البته گفته میشود این بیانیه واجد محتوا و نحوه بیان عادی حریری نبود؛ در مجموع این مسائل یک بازی بود و من فکر میکنم که عربستان سعودی پس از باختهایش به ایران در یمن، عراق و سوریه، سناریویی طراحی و گمان کرد که میتواند با ایجاد یک جو چند روزه، اوضاع لبنان را پس از یک تشنج مصنوعی در دست بگیرد و وضعیت را علیه حزبا... بههم بزند. اما با خرد جمعی موجود در لبنان، به خصوص موضعگیری میشل عون رئیس جمهور این کشور، این سناریو خام نقش برآب شد. اما خلاف تصور سعودیها اتفاقات مطلوب آنها نیفتاد! با پایان یافتن حضور نظامی داعش در عراق و سوریه و احتمال سرازیر شدن داعش به سمت مرزهای غربی سوریه (لبنان)، اوضاع لبنان حساستر نیز شده بود. چند عامل باعث شکست این سناریو شد: 1-عقلگرایی هیات حاکمه لبنان 2- عدم همراهی کشورهای منطقه و دنیا با این گروگانگیری آشکار که در نهایت باعث شد عربستان به اهداف خود دست نیابد.
آیا عربستان شکست را پذیرفته و زمین بازی را واگذار میکند؟
متاسفانه به نظر میرسد که عربستان به دلیل برخورداری از قدرت تخریبی در سیاست خارجی خود، برخورداری از یک ذخیره ارزی هنگفت و در دسترس بودنش برای بهکار بستن مطامع سیاسی خود در راستای تخریب رقبا، اعم از ایران، قطر و کشورهای دیگر، به سرعت این موارد را بدل به منازعات امنیتی و نظامی میکند. بعید به نظر میرسد که سعودیها باخت را بپذیرند و به طورکلی سعودیها در سیاست خارجی، خود را در یک موضع متناقض قرار دادهاند. از سویی آماده پذیرش شکستهای گذشته خود در خاورمیانه نیستند و از سوی دیگر نیز تحولات درونی خاورمیانه و انباشت مطالبات درونی در میان عربستان، نیاز به انجام اصلاحات سیاسی دارد و این تحولات نیازمند یک سیاست خارجه آرام است. صُلب بودن و عدم انعطاف در سیاست خارجی باعث میشود که مواضع متناقض سعودیها مرحله به مرحله، به حالت باتلاقی فرو برود.
اتحادیه اروپا طی قطعنامه اخیر خود که با 81 درصد آرا در پارلمان اروپا به تصویب رسید، فروش هرگونه تسلیحات به عربستان را ممنوع کرد، آیا این به معنای تغییر در دکترین سیاسی امنیتی اتحادیه اروپا تعبیر میشود؟
این قطعنامه اگرچه لازم است، اما کافی نیست و بسیار دیر صادر شده است. پس از این حجم از تلفات انسانی در یمن و در حالی که کودکان و کهنسالان و غیر نظامیها در یمن، قربانی سیاستهای افراطی عربستان سعودی شدهاند، این تصمیم کفایت نمیکند. اما در مجموع میتوان آن را یک قدم رو به جلو تلقی کرد. این نکته را باید اینگونه توضیح داد که سعودیها به علت برخورداری از یک ذخیره ارزی بالا و نیز با یک حجم بیسابقه در خرید تسلیحات از اتحادیه اروپا، از یک حمایت نیمه محسوس برخوردار هستند. من فکر میکنم نه یمنیها و نه کشورهای حامی یمن نتوانستند، از یک طرح سیاسی حقوقی در عرصه بینالمللی پشتیبانی کنند که بتواند عربستان را در سازمانهای بینالمللی و در افکار عمومی جهان محکوم کند.
برای بهبود اوضاع یمن چه باید کرد؟
متاسفانه افکار عمومی در دنیا، از وضعیت قحطی و بروز بیماریهای واگیردار شدید در یمن، بیخبر است. اتحادیه اروپا باید از حمایت کشورهایی که تحت رهبری عربستان در این ائتلاف حضور دارند، جلوگیری به عمل بیاورد. اما در حال حاضر شرایط لازم برای این امر، اتفاق نیفتاده است. از اتحادیه اروپا انتظار میرود که برای باز شدن مرزهای زمینی، بنادر و فرودگاههای یمن، فشار بیشتری به محور عملیات ائتلاف عربی وارد سازد. فرودگاههای یمن و بنادرش برای ساعات محدودی در طول روز باز هستند و جز تعداد محدودی از اقلام حداقلی غذا و دارو، چیزی به مردم یمن نمیرسد. این اتفاق اکنون به یک فاجعه انسانی تبدیل شده است. این فشارها باید از طریق مجامع تخصصی حقوق بشر هم پیگیری شود.
آینده منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
عربستان از وضعیت داخلی پرگسلی رنج میبرد. این وضعیت محتوی مطالبات مردم عربستان در داخل است. بخشهای مختلف جامعه عربستان آماده انفجار بودند. خود عربستان سعودی اگر خواستار نمایندگی مطالبات جامعه مدنی خود باشد، باید به سوی آرامش حرکت کند. عربستان نتوانسته در ادوار گذشته این شرایط را به وجود بیاورد. اگر در تاریخ منطقه دقت کنیم، عربستان از سال 2010 این اقدامات را آغاز کرد تا بیداری اسلامی (بهار عربی) را از سر خود رد کند. سرمایهگذاری عربستان علیه امنیت مردم منطقه وضعیت افکار عمومی بینالمللی را به شدت علیه این کشور مخدوش ساخته است و به طور طبیعی با سرعت نور جایگاه خود را در منطقه از دست خواهد داد. بهترین راه برای عبور از این اوضاع سیاست نگاه به درون است. البته عنصر دخالت خارجی را نیز نباید نادیده بگیریم. چون رژیم صهیونیستی و ایالات متحده، برای ایجاد رقیب در مقابل ایران، از عربستان حمایت تسلیحاتی و مالی میکنند. این علاقه در میان برخی از رقبای منطقهای ایران نیز وجود دارد.